bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۷۹۲

نیویورک شهر نیست اژدهاست!

«نیویورک شهر نیست اژدهاست». مجید حسینی نیویورک را در این فریم قرار می دهد. فریمی که در سفر او به آمریکا ثبت شده است و در کنار دیگر فریم های ذهن ی اش تبدیل به یک سفرنامه شده است.

تاریخ انتشار: ۱۳:۳۲ - ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۱

«نیویورک شهر نیست اژدهاست». مجید حسینی  نیویورک را در این فریم قرار می دهد. فریمی که در سفر او به آمریکا ثبت شده است و در کنار دیگر فریم های ذهن ی اش تبدیل به یک سفرنامه شده است.

 به گزارش فرارو، سفرنامه سیدمجید حسینی به ایالات متحده آمریکا با عنوان «هاروارد، مک دونالد» در غرفه انتشارات افق در بیست و پنجمین نمایشگاه کتاب تهران عرضه می‌شود.

 "هاروارد، مک دونالد" اثری است که نویسنده در ان سعی کرده است آنچه را که در آمریکا دیده است همچون یک عکس روایت کند. دوربین حسینی کلمات  و توصیفات اوست. خواننده در این سفرنامه با "43نمای نزدیک" آمریکا روبه رو می شود.

 مخاطب با یک سفر خواندنی روبه رو است که در ان نویسنده تنها یک راوی است. «صبح امروز که از فرودگاه بین‌المللی جان اف کندی وارد خاک آمریکا شدم، به نظرم آمد هرچه خوانده‌ام هیچ است و باید از نو دستگاه ذهنم را بچینم، از سفرنامه جلال آل احمد گرفته تا «بهشت شداد» جلال رفیع و از رمان «بی‌وتن» امیرخانی تا «خنده‌دار به فارسی» فیروزه جزایری دوما، همه حرف خودشان را زده‌اند نه حرف این سرزمین را.» نویسنده اینگونه تکلیف خودش را با مخاطبانش مشخص کند.

«دانشگاه کلمبیا، قلب هارلم»، «موزه متروپولیتن، گفتگو با چشمان سنگی»، «موزه مادام توسو، آروزهای بر باد رفته»، «قلعه باسکرویل»، «نیاگارا اسب سپیدی جداکننده دو فرهنگ»، «قبرستان ملی آرلینگتون»، «دانشگاه مریلند»، «علم بهتر است یا ثروت»، «زندگی شبانه، وقتی مورچه نیویورکی بارش را زمین می‌گذارد» از مهم‌ترین فریم‌هایی است که نویسنده در کتاب خود به تصویر کشیده است.

 در بخشی از سفرنامه می‌خوانیم: «نیویورک شهر نیست که اژدهاست، وارد شهر که می‌شوی مثل این میماند که اژدهای هفت سری را از فراز کوهی بلند می‌بینی و به سرت می‌افتد که نکند اژدها خشمگین شود و دودی هم از خاکسترت برنخیزد. داخل خیابان‌های تنگ «منهتن» جرم سنگین شهر روی سینه‌ات سنگینی می‌کند و احساس می‌کنی مردم که مثل مورچه از این سو به آن سو می‌دوند مشغول بردن جرم سنگین شهرند. شهر در دست مورچه‌هاست و همگی به خط و منظم حرکت می‌کنند، میلیون‌ها مورچه باربر كه بدون ایجاد سرو صدا و مزاحمت برای هم، در مسیر خود می‌روند. اصلاً دوست ندارم مثل میرزا حسن خان ایلچی و روشنفكران ندید بدید دوره ناصری "حیرت نامه" در فرنگ بنویسیم و یا مثل جلال آل احمد، هی تاریخ و فرهنگ و پدربزرگم را برسر آمریكائی‌ها بکوبم و صیغه تصغیر "ك" بر سر نام هر كس و چیزی كه در آنجا زائیده و روئیده بگذارم ولی " نیویورك" هم جای حیرت دارد هم جای تحقیر. هم شهر فرهنگ است هم نیست. هم شهر سیاست است هم نیست و هم از اساس " شهر " است و هم بكل شهر نیست. ولی هر چه هست و هر چه نیست، یك چیز قطعی است و آن این‌كه نیویورك شهر "پول" است و دلارو در این «احدالناسی» شك و شبهه ندارد.»

تماشاي مهم ترين و جذاب ترين نقاط قاره آمريكا از دريچه دوربين يك مسافر ايراني، تمام تقلاي مجيد حسيني در كتابي است كه مي شود آن را از غرفه نشر افق در نمايشگاه بين المللي كتاب تهيه كنيد.