bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۱۱۸۵۹

نامه عروس‌ «خون‌بس» به رییس قوه قضائیه

عروس خون‌بس كه قرار است به‌زودي حكم قصاص او در زندان مركزي شيراز اجرا شود با ارسال نامه‌اي به‌رييس ‌قوه‌قضاييه خواستار بررسي مجدد پرونده‌اش شد و ادعا كرد قاتل نيست.

تاریخ انتشار: ۰۹:۳۵ - ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۱
عروس خون‌بس كه قرار است به‌زودي حكم قصاص او در زندان مركزي شيراز اجرا شود با ارسال نامه‌اي به‌رييس ‌قوه‌قضاييه خواستار بررسي مجدد پرونده‌اش شد و ادعا كرد قاتل نيست.

اين زن جوان به نام مريم كه از سال 85 در زندان مركزي شيراز به سر مي‌برد ادعا كرد قاتل مردي است كه روز حادثه در خانه‌اش بود اما به دليل قول‌هايي كه به او داده ‌بودند خودش را به عنوان قاتل معرفي كرد.

 اين زن در نامه‌اي كه خطاب به رييس قوه‌قضاييه نوشته‌، آورده ‌است: بعد از انقلاب بود كه درگيري بين طايفه من و طايفه ديگري بر سر زمين اتفاق افتاد. پدر من كه بزرگ قبيله بود براي اينكه ديگر خوني ريخته نشود من را وادار كرد با پسري از طايفه مقابل ازدواج كنم.

 زماني‌كه عروس خون‌بس شدم 16ساله ‌بودم. شوهرم را دوست نداشتم و مي‌دانستم او هم علاقه‌اي به من ندارد اما چاره‌اي نبود. براي اينكه افراد بيشتري كشته نشوند هر دو ما مجبور بوديم اين وضعيت را تحمل كنيم. هرچند هنوز هم اثرات آن كشتارها هست و از بين نرفته ولي بيشترين ضربه را من ديدم. من قرباني كينه و كدورت‌هاي بين دو قبيله شدم و از روي ترس اشتباهاتي را انجام دادم كه باعث به وجود آمدن اشتباهات بزرگ‌تري شد.

اين زن در نامه‌اش از شرايطي كه در بازداشتگاه داشت گفته و مدعي شده است در بازداشتگاهي نگهداري مي‌شد كه شرايط مناسبي نداشت و همين موضوع هم باعث سقط جنينش شد.

عروس خون‌بس در ادامه نامه آورده ‌است: وقتي من مرتكب قتل شدم هم‌جرمي داشتم كه در اعترافات اوليه‌ام در مورد او صحبت كردم و همه چيز را گفتم اما عده‌اي با من ديدار كردند و خواستند اعترافاتم را پس بگيرم. آنها قول دادند كمكم كنند. گفتند براي خودت هم بهتر است كه پاي مردي وسط نباشد. به دليل قول‌هايي كه به من داده ‌بودند اعترافاتم را پس گرفتم و وقتي ديدم آنها به قول‌هايشان عمل نكردند دوباره مطرح كردم آن مرد عامل اصلي قتل است اما ديگر توجهي به آن نشد.

متهم با بيان اينكه زني ضعيف و بي‌پناه است و از رييس قوه‌قضاييه درخواست كمك دارد ادامه دارد: خانواده من و خانواده شاكي هر دو به دليل موقعيت محلي و خانوادگي و قومي نمي‌خواهند تحت هيچ شرايطي پاي مردي وسط باشد. از هم‌جرم من شكايت نكردند چون آنها مي‌خواهند من قرباني و متهم اصلي باشم. قبول دارم مجرم و زنداني هستم اما حق و حقوقي دارم كه ضايع شده‌ است. من درخواست دارم شما عدالت را اجرا و يك‌بار ديگر دستور تحقيقات در پرونده مرا صادر كنيد يا حداقل آن را بخوانيد تا تضادهايي كه در آن است مشخص شود. من در محل قتل بودم اما قاتل كس ديگري است و حالا من بايد قصاص شوم. بنا بر اين گزارش مريم متهم است در سال 85 دختر نوجواني را كه مادرشوهرش قصد داشت به عقد شوهر او درآورد به قتل رسانده ‌است. مريم همچنين متهم است بعد از اينكه اين دختر را به قتل رساند جسدش را آتش زد و براي مدتي فراري بود.

او بعد از بازداشت به دست داشتن در قتل دختر نوجوان اعتراف كرد و گفت: من با همدستي مردي كه از آشنايان يكي از زنان خانواده شوهرم بود اين كار را كردم. قرار بود ما او را به خانه بكشانيم و بعد از اينكه مرد جوان با او رابطه برقرار كرد از آنها فيلم بگيريم. مي‌خواستم با اين كار از آن دختر انتقام بگيرم چون مادرشوهرم قصد داشت من را به خانه پدرم بفرستد و آن دختر را براي پسرش بگيرد. ضمن اينكه اين دختر خواهرم را هم اغفال كرده ‌بود. او گفت: بعد از اينكه دختر نوجوان را به خانه كشاندم با او سر اين موضوع جروبحث كرديم و من او را هل دادم و او به ديوار برخورد كرد و از حال رفت. بعد آن پسر و زني از فاميل شوهرم كه او را به من معرفي كرده‌ بودند، ترسيدند و خواستند بروند كه من اجازه ندادم و آن مرد دختر نوجوان را خفه كرد.

وقتي آنها از خانه من بيرون رفتند شوهرم آمد. براي اينكه شوهرم متوجه نشود روي جسد رختخواب انداختم و بعد شوهرم را به بهانه‌اي بيرون فرستادم و خانه را با نفت به آتش كشيدم. اين زن سپس دخالت مرد جوان در قتل را پس گرفت و ادعا كرد به تنهايي مرتكب اين قتل شده‌ است. با تاييد حكم قصاصش و باوجود اينكه دوباره تاكيد كرد مرد جوان او را كشته ‌است اعتراضات او به جايي نرسيد و پرونده براي اجراي حكم آماده شد.

قرار است مريم عروس خون‌بس به‌زودي پاي چوبه‌ دار برود و او اين‌بار در نامه‌اي چهارصفحه‌اي از رييس قوه‌قضاييه خواسته‌ است تا يك‌بار ديگر پرونده‌اش را مورد بررسي قرار دهند.

يكي از وكلاي مدافع اين زن ديروز به خبرنگار ما گفت: مريم دو بار در زندان خودكشي كرده ‌است و وضعيت رواني خوبي ندارد و ما درخواست بررسي مجدد وضعيت رواني او را داريم.