bato-adv
bato-adv
جشنواره کن شصت و پنجم

شانس کدام فیلم‌ها بیشتر است؟

شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن از روز بیست و هفت اردیبهشت با حضور کارگردانان و بازیگران برجسته سینمای جهان در جنوب فرانسه آغاز شده و در روز یکشنبه 7 خرداد به پایان خواهد رسید.

تاریخ انتشار: ۱۵:۱۱ - ۰۷ خرداد ۱۳۹۱

فرارو- شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن از روز بیست و هفت اردیبهشت با حضور کارگردانان و بازیگران برجسته سینمای جهان در جنوب فرانسه آغاز شده و در روز یکشنبه 7 خرداد به پایان خواهد رسید.

به گزارش فرارو؛ نخستین دوره جشنواره فیلم کن در سپتامبر ۱۹۳۹ برگزار شد، اما پس از آن تا پایان جنگ جهانی دوم برگزاری مجدد این جشنواره متوقف ماند.

بخش های مسابقه، خارج از مسابقه، نوعی نگاه، سینه فونداسیون (مسابقه فیلم های دانشجویان سینما)، هفته منتقدان، دو هفته کارگردانان و بازار فیلم از جمله بخش های اصلی این جشنواره هستند.

بخش مسابقه، مهمترین بخش و نخل طلا جایزه برنده آن، مهمترین جایزه این جشنواره است. فیلم هایی که در بخش مسابقه به نمایش در می آیند نامزد دریافت نخل طلا می شوند.

امسال ۲۲ فیلم در این بخش حضور دارند و جمعی از شناخته شده ترین کارگردانان سینمای جهان همچون دیوید کراننبرگ، ژاک اودیار، کن لوچ، آلن رنه، توماس وینتربرگ، میشائیل هانکه و عباس کیارستمی برای به دست آوردن نخل طلا در رقابت خواهند بود.

عباس کیارستمی، تنها کارگردان ایرانی که جایزه نخل را دریافت کرده است، امسال با فیلم مثل یک عاشق که داستان آن در ژاپن می گذرد در این بخش حضور دارد. او در سال ۱۹۹۷ برای فیلم طعم گیلاس به این جایزه دست یافته است.


 مثل یک عاشق

امسال ریاست هئیت داوران بر عهده نانی مورتی، کارگردان ایتالیایی است و کسانی چون الکساندر پین (کارگردان)، یوان مک گرگور (بازیگر) و ژان پل گوتیه (طراح لباس) همراه او در هیئت داوران حضور دارند.

فیلم های مطرح در بخش مسابقه
از میان سینماگران قدیمی، کن لوچ با فیلم سهم فرشتگان و آلن رنه با فیلم تو هنوز چیزی ندیدی، در بخش مسابقه اصلی کن شرکت دارند. کن لوچ پس از چندین بار شرکت در کن، سرانجام توانست در سال ۲۰۰۶ نخل طلای جشنواره را به خاطر فیلم بادی که در مرغزار می پیچد به دست آورد.


سهم فرشتگان

فیلم جدید لوچ همانند همه کارهای قبلی اش، درونمایه ای اجتماعی دارد. جوانی که سابقه جنایی و زندان دارد، برای کار به یک گروه خدمات اجتماعی ملحق می شود. او به دنبال بازدید از یک کارخانه تقطیر الکل، به فرآیند تهیه ویسکی علاقمند می شود و به نظرش می رسد که می تواند از این راه خود و خانواده اش را از فقر و نکبت نجات دهد.

حضور آلن رنه کهنه کار که هنوز در ۹۰ سالگی همانند جوان ها فیلم می سازد نیز اغلب در کن، جنجال برانگیز بوده است. رنه از سال ۱۹۵۶ با فیلم مستند شب و مه درباره هولوکاست و اردوگاه های مرگ نازی ها در زمان جنگ جهانی دوم، بارها در کن حاضر بوده اما جز در سال ۱۹۸۰ که به خاطر فیلم عموی آمریکایی من با بازی ژرار دوپاردیو، جایزه بزرگ جشنواره کن را به دست آورد و در سال ۲۰۰۹ برای فیلم علف وحشی از دستاوردهای سینمایی او در کن تقدیر شد، تاکنون موفق به دریافت نخل طلای کن نشده است. به همین دلیل پیش بینی می شود که جشنواره کن امسال برای جبران گذشته، به فیلم جدید او یعنی تو هنوز چیزی ندیدی، که عنوان طعنه آمیزی دارد و می تواند کنایه ای از بی توجهی کن به فیلم هایش باشد، توجه خاصی نشان دهد.

فیلم جدید رنه، برداشتی آزاد از نمایشنامه ژان آنوی به نام اوریدیس (الهه نور و همسر اورفه، شاعر و نوازنده اساطیری یونان باستان) است و داستان آن در یک عمارت مجلل قدیمی متعلق به یک نمایشنامه نویس تازه درگذشته فرانسوی در دهکده ای کوچک در مرکز فرانسه اتفاق می افتد. ماتیو آمارلیک، لمبرت ویلسون، آن کونسینی و میشل پیکولی، از بازیگران فیلم جدید آلن رنه هستند.

دیوید کراننبرگ کانادایی نیز با تریلر کاسمو پولیس با بازی ویگو مورتنسن در کن حاضر است. فیلم جدید کراننبرگ که بر اساس رمانی از دان دلیلو ساخته شده، داستان مرد ثروتمندی را در منهتن نیویورک در طی یک شبانه روز، روایت می کند.


کاسموپولیس

امسال فقط عباس کیارستمی نیست که با فیلمی درباره عشق در بخش رسمی کن شرکت کرده است؛ بلکه میشائیل هانکه اتریشی نیز با فیلمی به نام عشق، ‌به کن آمده است. ایزابل هوپر، ستاره فرانسوی در این فیلم نقش زنی را بازی می‌کند که مادرش سکته مغزی کرده است. هانکه یک بار در سال ۲۰۰۱ به خاطر فیلم معلم پیانو جایزه بزرگ جشنواره کن و بار دیگر در سال ۲۰۰۹ به خاطر فیلم روبان سفید، جایزه نخل طلای این جشنواره را دریافت کرده است.


عشق

والتر سالس سینماگر برزیلی نیز با فیلم در جاده که اقتباسی از رمان جک کرواک است در بخش مسابقه رسمی کن شرکت دارد.

از سینمای استرالیا، دو فیلم در این بخش شرکت دارد: فیلم بی قانون ساخته جان هیلکات (سازنده فیلم جاده) و فیلم گانگستری آنها را با ملایمت بکش ساخته اندرو دامینیک سازنده وسترن درخشان ترور جسی جیمز به روایت رابرت فورد بزدل.


آنها را با ملایمت بکش

طبق سنت هر ساله جشنواره کن، معمولا چند فیلم از محصولات سینمای فرانسه، در بخش مسابقه کن شرکت می کند. امسال علاوه بر فیلم آلن رنه، لئو کاراکس با فیلم هولی موتورز و ژاک اودیار  با فیلم زنگار و استخوان با بازی ماریون کوتیار، برای نخل طلا رقابت می کنند.


کریستیان مونگیو، یکی از خلاق ترین سینماگران امروز رومانی که در سال ۲۰۰۷ با فیلم چهار ماه، سه هفته و دو روز، برنده نخل طلای کن شد و به شهرت رسید؛ امسال با فیلم در ورای تپه‌ها به کن بازگشته است.

امسال از سینمای شرق آسیا، دو فیلمساز با نام خانوادگی مشترک در بخش مسابقه کن با هم رقابت می کنند. فیلمسازانی که گویا هیچ خویشاوندی ای با هم ندارند: ایم سانگ-سو از کره جنوبی با فیلم تریلر جنایی طعم پول و هونگ سانگ-سو هنگ کنگی با فیلم در کشور دیگر.

ایم سانگ سو، از مطرح ترین فیلمسازان امروز کره است که در سال ۲۰۱۰ با فیلم خدمتکار در بخش مسابقه کن شرکت داشت. ملودرامی جنایی با محور خیانت، شهوت و انتقام که ساختار ضعیفی داشت و حضور آن در بخش رسمی کن، تعجب همه را برانگیخته بود. امسال ایم سانگ سو با ملودرام جنایی دیگری به نام طعم پول که هشتمین فیلم اوست، در کن شرکت کرده است.

شکار ساخته توماس وینتربرگ از دانمارک، در مه ساخته سرگئی لوزنیتسا، بهشت: عشق به کارگردانی اولریش سیدی، پست تنبراس لوکس(Post tenebras lux) ساخته کارلوس ریگاداس از مکزیک، واقعیت به کارگردانی ماتئو گارونه از دیگر رقبای نخل طلای شصت و پنجمین دوره جشنواره فیلم کن هستند.


در مه

کارلوس ریگاداس، از خلاق ترین سینماگران سینمای نوین مکزیک است که با هر سه فیلم قبلی اش، شگفتی آفریده است. او را در حقیقت باید پدیده جدید سینمای امروز مکزیک به حساب آورد.

فیلم جدید ریگاداس مجموعه ای از رویدادهای واقعی زندگی این فیلمساز و احساسات، خاطرات و رویاهای او را در بر می گیرد. ریگاداس این بار دوربین اش را روی زندگی شخصی خود متمرکز کرده و ترس‌ها، نگرانی ها و دغدغه های خود را تصویر کرده است.

به گفته ریگاداس، فیلمسازی برای او همانند نقاشی است و هر فیلم او، تکمیل‌کننده آثار قبلی اوست.

سرگئی لوزنیتسا، کارگردان اوکراینی نیز در سال ۲۰۱۰ با فیلم لذت من، تماشاگران جشنواره کن را غافلگیر کرد. اگر چه داوران کن به ارزش های سینمایی کار لوزینتسا، توجه نکردند اما سبک سینمایی ویژه، نگاه ناتورالیستی بدبینانه او به زندگی و ذات انسان که تا حد زیادی ملهم از سینمای بلاتار و میشائیل هانکه است، تاثیر عمیقی بر منتقدان سینمایی گذاشت.

شانس های دریافت نخل طلا
نتایج کن همواره غافلگیرکننده بوده و نخل طلای کن اغلب به فیلم هایی رسیده که کمترین توافق جمعی در مورد آنها بین منتقدان وجود داشته است. چنانکه سال گذشته درخت زندگی ساخته ترنس مالیک با دریافت نخل طلا بسیاری از منتقدین را شوکه کرد. اما امسال اکثر منتقدان چهار فیلم عشق به کارگردانی میشائیل هانکه، در ورای تپه ها ساخته کریستین مونگیو، کاسموپولیس، ساخته‌ی دیوید کراننبرگ و هولی موتورز اثر سینماگر بنام فرانسوی، لئو کاراکس را دارای شانس بیشتری جهت دریافت نخل طلا می دانند.

عشق (Amour) داستان زوج موسیقیدانی است که پس از سال‌ها معلمی حالا در هشتاد سالگی، زندگی آرام و بی دغدغه ای را می‌گذرانند؛ اما همسر مرد دچار حمله قلبی شده و به دنبال آن، قدرت تحرک و تکلم خود را از دست می دهد. مرد از او پرستاری کرده و در کنار بستر او به مرور خاطرات گذشته که با عشق همراه بوده می پردازند.

فیلم هانکه فقط درباره عشق نیست؛ بلکه درباره دوران طاقت فرسا و عذاب آور پیری و حرکت تدریجی انسان به سوی مرگ است.

ریتم کند و آرام هانکه با زندگی طاقت فرسای زوج سالخورده منطبق است. تقریبا تمام فیلم در آپارتمان و فضای داخلی می گذرد و داریوش خنجی که مهارت شگفت انگیزی در فیلمبرداری صحنه های داخلی با نور محدود محیط دارد، به زیباترین شکلی، فضای سرد و عذاب آور این زندگی را که به پایان خود نزدیک می شود، ترسیم کرده است.

فیلم در ورای تپه ها نیز درباره عشق و چالش آن با دگماتیسم مذهبی است. مونگیو، داستان واقعی دختر راهبه ای در مالدیو را که در سال ۲۰۰۵ در یک مراسم جن گیری، درگذشت، به فیلمی درخشان و تکان دهنده درباره جدال عشق، ایمان باطنی و خشک اندیشی مذهبی تبدیل کرده است.

مونگیو ۴۳ ساله، از نسل سینماگران موج جدید سینمای رومانی است که در حال حاضر یکی از پیشروترین سینماهای هنری در اروپا و جهان به شمار می رود.

فیلم ۱۵۵ دقیقه ای مونگیو که بر مبنای یک داستان واقعی و رمانی از تاتیانا نولسکو، روزنامه نگار رومانیایی، ساخته شده، به رابطه پیچیده دو دختر جوان که در صومعه ای پرت و دورافتاده در مولداوی زندگی می کنند و ریاضت می کشند، می پردازد.

کمپوزیسیون ها، طراحی صحنه، فضاسازی و ریتم درونی آرام فیلم، بیانگر تاثیرپذیری آشکار فیلمساز از سینمای برسون و درایر است. شاید اگر برگمان یا درایر یا آلن کاوالیه زنده بودند و می خواستند، فیلمی درباره جن گیری بسازند، به همین سبکی می ساختند که مونگیو ساخته است.

کاسمو پولیس و هولی موتورز
دلیل توجه چشمگیر سینمادوستان به این دو فیلم، وجود لیموزین‌های شیکی است که قهرمانان فیلم با آن‌ها خیابان‌های پاریس و نیویورک را زیر پا می‌گذارند. این لیموزین‌های بی‌بدیل، کنجکاوی شخصیت‌های فیلم را هم برمی‌انگیزند.
 
این که شخصیت‌های اصلی این دو فیلم، که از نظر موضوع و شیوه‌ی بیان تصویری با یکدیگر تفاوت دارند، هر دو وابسته‌ی این خودروی گران‌بهاست، کاملاً تصادفی است. ولی قصد کارگردانان آن‌ها برای نمایش آن به عنوان نماد کاپیتالیسم، حساب شده و هدفمند است. این دو خودروی پر ابهت در فیلم‌‌‌های کراننبرگ و کاراکس، نشانه‌ی نظم اقتصادی بحران‌زده‌ی کنونی است که در حال حاضر به مرحله‌ی خودویرانی رسیده است.

کاسموپولیس، ماجرای یک روز طولانی مدیر میلیاردری (اریک پاکر) را روایت می‌کند که با لیموزین شیکش عازم منهتن است. در طول راه ولی حوادثی رخ می‌دهد که سرانجام به فنای ثروت و مکنت او منتهی می‌شود. دون دلیلو، این رمان را در سال ۲۰۰۳ منتشر کرده است ولی چاپ آن، به دلیل استقبال بی‌نظیر علاقمندان آن بارها تجدید شده است.

از سوی دیگر شخصیت اصلی هولی موتورز نیز که در ابتدا مردی ثروتمند و مرموز است، در طول فیلم بارها هویت و موقعیت اجتماعی خود را تغییر می‌دهد و از مدیر موفق یک شرکت، به قاتل و سپس به پدری بی‌بضاعت بدل می‌شود.

بخت های دیگر نخل طلا
ژاک اودیار با فیلم زنگار و استخوان و آلن رنه با فیلم تو هنوز چیزی ندیده‌ای، نیز از بخت‌های دیگر دریافت نخل طلایی این دوره‌ی جشنواره هستند.



bato-adv
bato-adv
bato-adv