bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۲۱۶۵۹

درگیری بر سر انگشتر طلا جنایتی را رقم زد

درگیری چهار پسر جوان بر سر انگشتر طلای پیدا شده در پارک با جنایت پایان یافت.

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۶ - ۱۷ مرداد ۱۳۹۱

درگیری چهار پسر جوان بر سر انگشتر طلای پیدا شده در پارک با جنایت پایان یافت.
 
ساعت 21 و 30 دقیقه 28 تیر امسال وقوع یک فقره درگیری در خیابان ابراهیمی ـ پارک نارون به کلانتری 158کیان شهر اعلام شد.
 
با حضور مأموران در محل و بررسی های مقدماتی مشخص شد پسر 22 ساله ای به نام مهدی بر اثر ضربات چاقو به قتل رسیده و قاتل از صحنه درگیری متواری شده است.
 
به دستور بازپرس شعبه سوم ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی تخصصی در اختیار اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
 
با ارجاع پرونده به اداره دهم، کارآگاهان اداره دهم با مراجعه به محل ارتکاب جنایت و شناسایی تعدادی از شاهدان صحنه دریافتند که جوانی به نام بهزاد. د 26 ساله به همراه عموی خود به هویت فاضل. د 22 ساله، با مقتول و برادر وی درگیر شده و در حین درگیری بهزاد با استفاده از یک قبضه قمه، مقتول را از ناحیه گردن و دست مجروح کرده و به همراه عموی خود از محل درگیری متواری شده است.
 
یکی از شاهدان صحنه درگیری در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: حدود ساعت 21 در داخل پارک ناورن، قسمت انتهایی پارک در حال قدم زدن بودم که متوجه شدم چند جوان با یکدیگر شده و برای همدیگر قمه و چاقو کشیده اند. ناگهان یکی از انها با قمه بزرگی که به همراه خود داشت ضربه ای به گردن مقتول وارد کرد که باعث زمین افتادن وی شد. ضارب نیز به سرعت از محل فرار کرد.
 
برادر مقتول پس از حضور در اداره دهم، در خصوص درگیری خود و برادرش با متهمان پرونده ، به کارآگاهان گفت: چند روز پیش و در داخل پارک نارون یک انگشتر پیدا کرده بودم و فاضل از من خواسته بود تا انگشتر را به او نشان دهم اما زمانیکه فاضل متوجه شد که انگشتر از جنس طلا است، دیگر آنرا بازپس نداد و سر همین موضوع با یکدیگر درگیر شدیم. بهزاد که در داخل پارک حضور داشت و متوجه سر و صدای ما شده بود، به ما نزدیک شد و همزمان با او برادرم که برای بردن من به خانه، به داخل پارک آمده بود نیز متوجه درگیری من با فاضل و بهزاد شد. ناگهان بهزاد با قمه ای که در دست داشت به سمت برادرم حمله ور شد و با قمه چند ضربه به گردن و دست او زد و من در یک لحظه دیدم که برادرم بر روی زمین افتاد و آنها نیز از محل فرار کردند.
 
مادر مقتول نیز در اظهاراتی عنوان داشت: پسرم - مقتول - - حدود 20 و 30 دقیقه از محل کارش به خانه بازگشته بود که برای خرید نوشابه و ... از خانه خارج و به مغازه رفت اما حدود ساعت 22 بود که خبر مرگ او را برای ما آوردند.

با شناسایی هویت متهمان پرونده، دستگیری هر دو متهم در دستور کار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. به همین خاطر کارآگاهان با شناسایی محل های سکونت و دیگر محل های احتمالی تردد و اختفای متهمان به این محل ها مراجعه و در تحقیقات خود اطلاع پیدا کردند که هر دو متهم از این محل ها متواری شده و خانواده متهم اصلی پرونده –بهزاد- نیز در مسافرت خارج از تهران به سر می برند.
 
در ادامه رسیدگی به این پرونده ، کارآگاهان اداره دهم متوجه شدند که متهمان پس از اطلاع از مرگ مقتول ، از تهران خارج شده و مدتی را در شهرهای مختلف شمال غرب کشور گذرانده و پس از گذشت مدتی دوباره به تهران بازگشته اند.
 
همزمان با اقدامات کاراگاهان اداره دهم جهت دستگیری متهمان، آموزش های لازم به اعضای خانواده متهمان داده شد تا نسبت به معرفی بهزاد و فاضل به پلیس اقدام کنند که سرانجام دهم مرداد "بهزاد . د" با مراجعه به اداره دهم، خود را به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ معرفی کرد اما بر خلاف انتظارات منکر هرگونه ارتکاب جنایتی شده و در اظهارات اولیه خود مدعی شد: به دنبال شنیدن صدای درگیری در داخل پارک، به محل درگیری نزدیک شدم و برادر مقتول را مشاهده کردم که در کنار برادرش که بر روی زمین افتاده، ایستاده و در حال گریه است و به هیچ عنوان در درگیری حضور نداشتم.
 
با آغاز تحقیقات و در شرایطی که "بهزاد . د" همچنان مدعی بیگناهی شده بود، فاضل نیز 14 مرداد با حضور در اداره دهم خود را معرفی کرده و به نقش و حضورش در درگیری اعتراف کرد.
 
همزمان با انجام تحقیقات از هر دو متهم پرونده و در شرایطی که بهزاد تلاش داشت تا خود را بیگناهی معرفی کند، کارآگاهان اداره دهم با بهره گیری از اطلاعات بدست آمده از شاهدان صحنه درگیری، اعضای خانواده مقتول و همچنین عموی متهم به تحقیق از بهزاد پرداخته و زمانیکه وی با دلایل و مدارک غیر قابل انکار ارائه شده از سوی کاراگاهان روبرو شد، به ناچار لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت: شب حادثه در پارک نارون نشسته بودم که با صدای دعوا و درگیری، به وسط پارک رفتم. در آنجا مقتول و برادرش را دیدم که با عموی کوچکم درگیر شده اند. ناگهان مهدی با چوب به من حمله کرد و چند ضربه با چوب به سر و دستم زد و من نیز با قمه چند ضربه به سمت او پرتاب کردم که با جلو آمدن مهدی، ضربه قمه به گردنش برخورد کرد و روی زمین افتاد.
 
متهم در خصوص علت همراه داشتن قمه نیز به کارآگاهان گفت: قبل از آن در جریان درگیری فاضل و برادر مقتول بر سر موضوع انگشتر قرار گرفته بودم. به همین علت پس از اطلاع از درگیری اولیه فاضل و برادر مقتول با مراجعه به خانه، قمه ای را که در پارکینگ خانه گذاشته بودم برداشته و پس از درگیری و در حین فرار، در حالی که موتورسیکلت در حال حرکت بود آن را در داخل سطل آشغال کنار خیابان انداختم و پس از اطلاع از مرگ مهدی، به همراه عموی خود از تهران خارج شدیم.
 
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده - معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ - با اعلام این خبر گفت: با اعترافات صریح متهمان در خصوص انگیزه و نقش و مشارکتشان در درگیری منجر به جنایت و برای انجام تحقیقات تکمیلی، هر دو متهم با قرار بازداشت موقت در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند.

منبع: فرادید
برچسب ها: انگشتر طلا جنایت