bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۳۳۵۳۷

برنامه "پایش" سیما از خودروسازان چه می خواهد؟

»

تاریخ انتشار: ۱۷:۴۲ - ۰۸ آذر ۱۳۹۱
          
دنیای صنعت نوشت :وقتی که رویکرد از ریشه تفاوت داشته باشد، آن هم از نوع اساسی، باز هم الگو برداری و «مشی» کپی کردن جواب نمی دهد و به نتیجه نمی رسد. «پایش» هم هرچند جایگاه موفق ترین برنامه تاریخ تلویزیون ایران را در رویاهای خود جای داده بود اما نه تا حالا و نه تا صد سال دیگر نتوانسته و نمی تواند «نود اقتصادی» صدا و سیمای ایران شود، مگر اینکه معجزه ای روی دهد. این معجزه هم چیزی نیست جز تغییر رویکرد در برنامه ای که مدتی است یکشنبه شب ها، آنتن شبکه اول رسانه ملی را به اشغال خود درآورده است.

«فوتبال» با وجود جذابیت سحر گونه اش هم نمی تواند ادعا کند از «اقتصاد» سوژه ای مهم تر است. ناگفته پیداست که صحبت از متن و حاشیه های «نان شب» از درآوردن آن کم اهمیت تر نیست و تیفوسی های مستطیل سبز هم نمی توانند به آنچه رابطه مستقیمی به جیبشان دارد، بی تفاوت باشند. از این رو می توان گفت «سوژه» ظرفیتی مناسب بود برای اینکه امواج برنامه ای دیگری از بلندی های جام جم به همه شهرها و حتی روستاهای ایران ارسال شود تا بسیاری از ایرانیان برای چند ساعتی هم که شده بیخیال امواج آن سوی مرزها شوند. این فرصت طلائی –لااقل تا امروز- سوزانده شده و به جرات می توان گفت، آفتی از جنس سوژه «پایش» به جانش افتاده و آن را از پا انداخته است. به این معنا که اهداف انتفاعی موفقیت برنامه ای اقتصادی را با رویکردی متفاوت رو به رو کرده است و برنامه ای که قرار بود مسائل اقتصادی را به چالش بکشد، خود دچار چالش های اقتصاد شده است.

آنچه رمز ماندگاری و موفقیت «نود» به شمار می آید، صداقت، شفافیت و «راستی محوری» این برنامه است. عادل فردوسی پور و یارانش پس از گذشت چندین سال اعتباری برای خود به دست آورده اند. اعتباری که محدود به اهالی مستطیل سبز نیست و کارشان به مجلس و سیاست و ... هم کشیده شده است اما هیچگاه نخواسته اند از این اعتبار، بهره ای برای خود ببرند. آنها اثرگذاری «نود»شان را تنها برای فوتبال و مردم هزینه می کنند و لاغیر. در مقابل «پایش» هنوز غوره نشده، شیرینی مویز را دنبال می کند و سعی در بهره بردن از اعتبار نداشته برای رسیدن به اهدافی پر حرف و حدیث دارد. شاید باید از عادل فردوسی پور و برنامه اش عذرخواهی کرد برای قیاس «پایش» و «نود» اما حقیقت آن است که پایشی ها ادای «نود اقتصادی» بودن را درمی آورند اما دم خروس آنها بدجوری تو بیرون زده است!

اگر تنها به عنوان یک بیننده تلویزیونی ،برنامه «پایش» را به عنوان یک برنامه تخصصی اقتصادی دنبال کنید از همان دقایقی که برحسب اتفاق و گاه اجبار برای دیدن آن صرف شده باعث شده به این نکات خواهید سید؛ نکته اول اینکه به راستی چه معیاری برای دعوت از برخی فعالان اقتصادی به این برنامه در نظر گرفته شده است. منکر توانمندی های مدعوین این برنامه نمی شویم اما این بخش از برنامه پایش به شکلی «تابلو» تبلیغاتی و سفارشی است، چیزی شبیه رپرتاژ آگهی های ضعیف و دم دستی در برخی روزنامه ها. مجری یک فعال اقتصادی را به استودیو می آورد و در حضور او گفت وگوهایی که درباره شخصیت، اخلاق و مدیریت آن فعال با کارمندان و زیردستانش صورت گرفته است را پخش می کند. طبیعی است که همه زیردستان –لااقل- به خاطر حقوق آخرماه هم که شده به تعریف و تمجید از سجایای داشته و نداشته رئیس خود بپردازند. آیا اگر از مجری در مورد شخصیت و نحوه مدیریت ضرغامی بر صدا و سیما سوال شود، او جز خوبی چیز دیگری خواهد گفت؟! این پرسش اساسی مطرح است که این فعالان اقتصادی چگونه انتخاب خود از میان هزاران فعال و زحمتکش اقتصادی در کشور را برای دست اندرکاران پایش جبران می کنند؟
نکته دیگر اینکه کمی بعدتر یا قبل تر از این شوی تبلیغاتی، عکس های ارسالی بینندگان پخش می شود، عکس هایی که به استفاده شخصی مدیران از خودروهای دولتی اختصاص یافته است. به راستی رسیدگی به اینکه فلان مدیر در فلان ساعت از فلان روز از خودروی اداره استفاده کرده، کدام درد از دردهای اقتصاد ایران را حل می کند؟ قطعا استفاده شخصی از بیت المال امری نکوهیده است اما آیا در اقتصاد ایران درد دیگری وجود ندارد که آقای مجری و دوستان پایشی روی آن تمرکز کنند؟ آیا نمی شد از مردم خواست عکس های مربوط به گرانفروشی های بیشمار در بازار را برای این برنامه ارسال کنند تا سازمان حمایت برای رسیدگی به آنها بیشتر ترغیب شود؟ آیا نمی شود این برداشت را داشت که پایشی ها به دنبال «آتو» گرفتن از و مجموعه های اقتصادی هستند ؟

نکته بعدی یک پرسش است، پایش از جان خودروسازان چه می خواهد؟ آیا در صنعت خودروی ایران هیچ وجه مثبتی وجود ندارد که پایش به آن اشاره ای هم داشته باشد؟ آیا خودروسازی تنها حاشیه بازار محصولات آن و تفاوت قیمت نمایندگی ها و بازار آزاد است؟ مشخص ترین کدورت و نمایان ترین عناد «پایش» با خودروسازان ایرانی آن شب رونمائی شد که مسابقه پیامکی آن به طرح این سوال اختصاص یافت که «آیا با پرداخت پول از بیت المال به خودروسازان موافق هستید یا خیر؟» این موضوع آنقدر غیرکارشناسانه بود که وزیر صنعت معدن و تجارت –که خود در بسیاری مواقع منتقد خودروسازان می شود- را نیز به واکنش واداشت و از این رویکرد در رسانه ملی انتقاد کرد. حتی اگر پایشی ها را در انتخاب محور مسابقه پیامکیشان صاحب اختیار بدانیم و از سوژه این سوال چشم پوشی کنیم، نوع سوال حکایت از هدفمندی نهفته در نحوه طرح آن دارد، به گونه ای که می توان گفت طراح به اجبار پاسخگو را به انتخاب گزینه دوم یعنی «خیر» ترغیب و حتی مجبور می کند. بی شک هیچکس با پرداخت پول و تسهیلات از بیت المال به هیچ شخص، صنعت و مجموعه خاصی موافق نیست مگر در شرایطی خاص. آیا پایش این شرایط خاص را در متن پرسش خود قید کرده بود؟ آیا پایش برای پاسخ دهنده جز موافقت یا مخالفت قطعی، راه سومی هم باقی گذارده بود؟ آیا پایش همزمان با طرح پرسش، برای بینندگان خود توضیح هم داد که این تسهیلات با چه شرط و شروطی به خودروسازان پرداخت خواهد شد؟ آیا پایش به مخاطبان خود گفت که خودروسازان می خواهند با این تسهیلات چکار کنند؟ آیا پایش همراه با طرح این پرسش نمونه هایی از حمایت های کشورهای توسعه یافته به خودروسازان بزرگ دنیا را یادآوری کرد؟ متاسفانه پاسخ به همه پرسش های بالا منفی است و این پاسخ های منفی، بیش از پیش این سوال را به ذهن متبادر می کند که به راستی پایش از جان خودروسازان چه می خواهد؟

پایش در یکی از برنامه های خود پیش فروش خودرو را دارای اشکال شرعی اعلام کرد در حالی که چند روز بعد برخی رسانه ها،به انعکاس نظرات برخی مراجع در این خصوص پرداختند که همه انها اعلام کرده بودند "پیش فروش خودرو اشکال شرعی ندارد"،معلوم نیست هدف از طرح این شبهات برای تولید کنندگانی که اینک بیش از هر زمانی نیازمند حمایتند،چیست؟

در شیوه ای نخ نما و رنگ و رفته گاه برخی رسانه ها با حمله به شخص یا مجموعه ای مشخص اهدافی غیر رسانه ای را دنبال می کنند،موضوعی که باید مورد توجه مدیران ارشد رسانه ملی قرار گیرد تا برنامه ها جنبه شخصی پیدا نکند و سطح عمومی و عام المنفعه بودن خود را نگهدارد.

و کلام آخر یک پیشنهاد است برای پایشی ها؛ در یکی از برنامه های خود این سوال را در مسابقه پیامکی خود مطرح کنید: آیا با پرداخت پول از بیت المال به عنوان حقوق برای برخی مجریان و برنامه های رسانه ملی که بار علمی،آموزشی و معنایی خاصی ندارد، موافق هستید یا خیر؟