bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۳۵۳۶۱
فرهاد کلینی در گفتگویی تشریح کرد؛

جان کری در سودای سفر به ایران

فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استرات‍‍ژیک در گفتگویی ضمن اشاره به کناره گیری سوزان رایس از نامزدی برای پست وزارت خارجه معتد است در این مورد لابی پروتستان های سفید برای عدم پذیرش دو چهره سیاه در رهبری امریکا را نباید دست کم گرفت.

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۷ - ۲۵ آذر ۱۳۹۱
فرهاد کلینی کارشناس ارشد مسائل استرات‍‍ژیک در گفتگویی ضمن اشاره به کناره گیری سوزان رایس از نامزدی برای پست وزارت خارجه معتد است در این مورد لابی پروتستان های سفید برای عدم پذیرش دو چهره سیاه در رهبری امریکا را نباید دست کم گرفت.

سوزان رایس، نماینده آمریکا در سازمان ملل و یکی از کاندیداهای اصلی وزارت خارجه در دوره دوم باراک اوباما، در نامه ای به رئیس جمهور آمریکا نوشته است که روند تایید صلاحیت و انتصاب او به عنوان وزیر امور خارجه می تواند "نفاق انگیز و پرهزینه" باشد و بدین ترتیب از فهرست افراد در حال بررسی برای عهده داری سمت وزارت امور خارجه این کشور خارج شده است.

گفتگوی دیپلماسی ایرانی، با فرهاد کلینی در مورد این مسئله، دلایل آن و کاندیداهای احتمالی این پست، را در زیر می خوانید:

آقای کلینی، انصراف خانم رایس از کاندیداتوری کسب وزارت خارجه آمریکا دقیقا به چه دلیل صورت گرفته است؟
مخالفت با انتصاب خانم رایس به عنوان وزیر  خارجه، در اصل ریشه در مخالفت کنگره و تا حدودی نظر منفی خانم کلینتون با انتصاب ایشان بود. البته بازی لابی ایپک را نباید نادیده گرفت؛ خانم رایس در هنگام سخنرانی نتانیاهو در سازمان ملل صحن سازمان ملل را ترک کرد و این موضوع خیلی به رژیم تل آویو گران آمد.

احتمالا این موضوع با وزیر خارجه امریکا هماهنگ نشده بود و چنین موضع گیری از سوی ایشان مستقیما با اقای اوباما مطرح شده بود. بهره گیری از مواضع متفاوت خانم رایس در موضوع حمله به سفارت امریکا در لیبی شاید بهانه مناسبی برای تضعیف چهره خانم رایس باشد ولی جدا از همه این موضوعات لابی پروتستان های سفید برای عدم پذیرش دو چهره سیاه در رهبری امریکا را نباید دست کم گرفت.

با این وجود خانم رایس در هر شرایطی جایگاه و نفوذ کلامی خود را برای اوباما حفظ می کند و او به هر حال جدا از موقعیت در سازمان ملل یک عضو موثر در شورای امنیت امریکا است.

کاندیداهای جایگزین خانم رایس کیستند و کدامیک بیشتر احتمال وزارت دارند؟
گمانه زنی های مختلفی مطرح شده است. شانس جان کری بیشتر از بقیه است ولی این احتمال وجود دارد که اوباما با جابجایی دیگری در تیم خود انجام دهد و با فراخوان برخی از چهره های همسو با خود که سابقه همکاری با وی دارند نیز تیم خود را تعیین کند.

اوباما در شرایطی است که بایستی طی دو سال آینده با کنگره و اکثریت جمهوریخواه مدارا کند و در عین حال برای پیشبرد سیاست های خود تعامل کند و در این میان شرایط ساختار-کارگزار نقش مهمی برای وی دارد.

ارزش سیاست خارجی برای اوباما در سالیان آتی کمتر از مسائل اقتصادی نیست. اوباما باید تلاش کند که در شرایط انتقالی تا ماه های آینده برخی از جریانات داخلی آمریکا برای او سناریو سازی نکنند.

چنین به نظر می رسد که برخی در حوزه های اجرایی تلاش می کنند تا با شتاب دادن برخی از متغیر ها در سیاست خارجی امریکا عملا سیاست های امریکا را غیر قابل اصلاح کنند. الیته او بدقت این رفتارها تحت نظر دارد؛ بعنوان مثال در موضوع هسته ای ایران هنگامی که کاخ سفید و شورای امنیت امریکا با تشدید سیاست های تحریمی مخالفت می کند هم زمان در دولت خود وزرات خزانه داری امریکا مجددا لیست تحریمی دیگری را فراهم می کند.

این رویکردها با آدرس های خانم کلینتون در مصاحبه خود پیرامون آمادگی برای مذاکرات در تناقض است و بنظر می رسد که ایده مذاکره اهداف دیگری را دنبال می کند و هنوز رویکرد سازنده ای در این مورد مشاهده نمی شود.

اقای جان کری در مواضع قبلی خود همواره سعی کرده است تا دقیق و متناسب سخن بگوید و در برخی از اوقات برای  سفر به تهران ابراز علاقه نیزکرده است.

تغییر رفتار امریکا می تواند با دولت جدید امریکا از کیفیت مناسبی برخوردار باشد و در صورتی که امریکا سیاست های غلط خود را بکنار بگذارد و گذشته را به خوبی جبران کند این تغییرات عینی می تواند بستر جدیدی برای بررسی این موضوع باشد.

 تیم سیاست خارجی امریکا هیچگاه با پیشنهادات واقع بینانه حرکت نکرده اند و در شرایط مختلف فرصت سوزی کرده اند و اعتماد تهران به یک مسیر متوازن و با احترام به حقوق مردم ایران را مخدوش کرده اند؛ تا جائیکه این رفتار متناقض و دوگانه امریکا تبدیل به یک دست سیاه در یک دستکش مخملی شد.

در صورت وزارت جان کری، باید منتظر چه تحولاتی در وزارت خارجه و سیاست خارجی آمریکا باشیم؟
خیلی از افرادی که در وزارت امورخارجه امریکا با نگاه حرفه ای و متعادل مشغول به کار بودند طی سالیان اخیر تحت تاثیر فشار برخی از چهره ای وابسته به لابی ایپک از صحنه وزرات امورخارجه امریکا خارج شده اند و یا بازنشسته و به امور دیگر همانند تدریس مشغول شده اند.

این اتفاق زمین بازی را برای لابی ایپک در راستای جهت دادن به سیاست منفی و تقابلی فراهم ساخت. زمین گیر کردن سیاست خارجی امریکا و آلوده کردن سیات خارجی امریکا به افراطی گری از قبیل طرح مذاکره با برخی از ستیزه جویان در افغانستان و یا در سوریه و خارج کردن برخی از سازمان های چند چهره ای که خود رسما به تروریسم اعتراف کرده اند از لیست گروههای تروریستی موضوعات ساده ای نیستند.

با توجه به این که مسئله ایران یکی از مهم ترین مسائل پیش روی دور دوم ریاست جمهوری اوباما است به نظر شما چه کسانی در سیاست های اوباما در مورد ایران موثر خواهند بود و طرف مشورت اوباما قرار خواهند گرفت؟
اجازه دهید تا گروه کاری اقای اوباما از لیست آبی خارج و تبدیل به لیست مشکی شود. فکر کنم اقای اوباما هنوز از نظرات خانم جارت و اقای سیمور استفاده می کند. ستاره شناس نیستم ولی بگذارید تا ابرها کمی کنار روند؛ احتمالا هنوز برخی از مسائل برای خود اقای اوباما نیز نهایی نشده است.