bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۳۸۷۶۷
حملات علیه شیعیان، بزرگترین مشکل پیش روی پاکستان

«فریب مرگ» هم نتیجه نداد!

در سالیان اخیر، بارها زائرین هزاره‌ای که با اتوبوس به سمت ایران حرکت‌ می‌کرده‌اند، بوسیله‌ی تروریست‌ها از اتوبوس‌ها پیاده شده‌اند و به رگبار بسته شده‌اند. در سایر نقاط کشور همچون کراچی در جنوب، لاهور در شرق، گیلگیت در شمال، پره‌چنار در نزدیکی مرز با افغانستان و دره اسماعیل خان در شمالغرب، شیعیان بارها و بارها در حین به جا آوردن مراسم مذهبیشان مورد حمله قرار گرفته‌اند.

تاریخ انتشار: ۱۷:۴۴ - ۲۷ دی ۱۳۹۱

فرارو- عمر واریاچ، تحلیلگر مجله‌ی تایم، با نگاهی به حادثه‌ی بمبگذاری در کویته، به این موضوع پرداخته که چرا خشونت علیه شیعیان در آینده به بزرگترین مشکل پاکستان دامن خواهد زد.

به گزارش فرارو سرویس بین الملل فرارو، مشروح این گزارش به این شرح است:

صدها نفر از قوم هزاره که پیروان اسلام شیعی و عزادار قربانیان انفجار روز پنجشنبه بودند، چندین روز در جاده‌ی اصلی کویته در سرمای زیر صفر بالای سر نود تابوت حاوی جنازه‌ی قربانیان خشونت‌های اخیر ایستادند و حاضر به دفن آن‌ها نبودند. قربانیان موج روزافزون ترور در پاکستان از ترس اینکه باز هم فراموش شوند، حاضر به خاکسپاری عزیزانشان نبودند.

یکی از کشته‌شدگان عرفان علی بود. وی یک فعال جوان بود که به علت وضعیت امنیتی نامطمئن در استان بلوچستان، به مرکزیت کویته، مجبور به ترک تحصیل شده بود، اما با این وجود بیشتر وقت خود را به بیان مشکلات مردمش اختصاص می‌داد. پنج‌شنبه‌ی پیش علی احساس کرد که مرگ را فریب داده است. وی در توییتر خود نوشت که از یک بمبگذاری در کویته جان سالم به در برده است. پس از آن زمانی سعی کرد به مجروحان بمبگذاری رسیدگی کند، بمب دوم در یک سالن بیلیارد منفجر شد و شمار کشته‌شدگان را به حدود صد نفر رساند.


این واقعه بسیاری از پاکستانی‌ها را تکان داد، و دهها هزار نفر را به خیابان‌های سرد در سرتاسر پاکستان کشاند. اعتراضات و روشن کردن شمع به یاد قربانیان در بسیاری از شهرها صورت گرفت. علی، فعال کشته‌شده، یکی از چهره‌های آشنای این نوع اعتراضات بود. در آخرین عکس‌هایی که از او وجود دارد، وی تصویر یک سیاستمدار پشتون را که ماه پیش توسط طالبان کشته شده بود را در دست دارد. این بار اما بسیاری از معترضین عکس‌های خندان او را با این جمله از او که "من بدنیا آمده‌ام تا برای حقوق و آسایش بشر بجنگم. مذهب من احترام و عشق به تمام مذاهب است." در دست داشتند.

بالاخره صدای این اعتراضات شنیده شد. برخی از بزرگترین تجمعات در کراچی، خارج از منزل شخصی آصفعلی زرداری، رییس‌جمهور پاکستان انجام شده بودند. روز دوشنبه، دولت رجا پرویز اشرف، نخست‌وزیر، را به کویته فرستاد تا با قربانیان دیدار کند. نواب اسلام ریسانی، استاندار بلوچستان از سمتش برکنار شد. اختیارات دولت استانی از دست آن خارج شد، و شکلی از وضعیت اضطراری از سوی فرماندار مستحکم بلوچستان در این استان به اجرا درآمد.

این اقدامات برای راضی کردن خانواده‌ها برای به خاک سپردن قربانیان کافی بود، اما برای اینکه جلوی کشته‌شدن دیگران در آینده گرفته شود، به اقداماتی بسیاری بیش از این نیاز است. سال گذشته، بیش از چهارصد شیعه در پاکستان کشته شدند، که نسبت به سال ماقبل آن دو برابر افزایش داشت. شیعیان به عنوان یک اقلیت بزرگ در پاکستان، یک‌چهارم جمعیت این کشور را تشکیل می‌دهند. سه چهارم کشته‌های حادثه‌ی اخیر متعلق به قوم هزاره بودند، که در حدود یک قرن پیش از افغانستان به پاکستان مهاجرت کرده بودند. هزاره‌ها در جستجوی امنیت از افغانستان به پاکستان مهاجرت کرده بودند. حملات پنج‌شنبه‌ی گذشته، با وجود اینکه مرگبارتر از حملات پیشین بود، اما متاسفانه به هیچ وجه بی‌سابقه نبود.

در سالیان اخیر، بارها زائرین هزاره‌ای که با اتوبوس به سمت ایران حرکت‌ می‌کرده‌اند، بوسیله‌ی تروریست‌ها از اتوبوس‌ها پیاده شده‌اند و به رگبار بسته شده‌اند. در سایر نقاط کشور همچون کراچی در جنوب، لاهور در شرق، گیلگیت در شمال، پره‌چنار در نزدیکی مرز با افغانستان و دره اسماعیل خان در شمال غرب، شیعیان بارها و بارها در حین به جا آوردن مراسم مذهبیشان مورد حمله قرار گرفته‌اند.

گروهی که مسئولیت اغلب این حملات را بر عهده دارد، گروهی موسوم به لشکر جهنگوی است که باید آن را خطرناکترین گروه شبه‌نظامی فعال در پاکستان دانست. لشکر جهنگوی در حقیقت پس از سپاه صحابه پاکستان (یک سازمان ضد شیعیان غیرقانونی) بوجود آمد. یک دهه‌ی پیش این گروه با تازه‌واردان القاعده‌ای زمینه‌های مشترکی یافت و شبکه‌ی عمیق و گسترده‌ی خود را در اختیار القاعده گذاشت. القاعده اختیار عملیات را بر عهده گرفت، و لشکر جهنگوی پیاده‌نظام را تامین کرد. این ترکیب کشنده متهم به انجام بمبگذاری در هتل ماریوت اسلام‌آباد در سال 2008 و حمله به تیم کریکت سریلانکا در لاهور در سال 2009 است.

شکست در توقف این شبه‌نظامیان، شکستی برای کلیه‌ی صاحبان قدرت در پاکستان، اعم از سیاستمداران، ارتش و سیستم قضا، محسوب می‌شود. کمتر از 24 ساعت بعد از حملات کویته، مالک اسحاق، از رهبران بانفوذ لشکر جهنگوی در کراچی مشغول نفرت‌پراکنی علیه شیعیان بود. وی که خود به کشتار شیعیان معترف است در جمع هوادارانش گفت: "من از سخنرانی کردن خوشم نمی‌آید. شما می‌دانید من از چه کاری خوشم می‌آید."

اسحاق در سال 2011، پس از آنکه دادگاه اعلام کرد مدارک و شواهد لازم برای محکومیت وی را در دست ندارد، به شکل تعجب‌برانگیزی از زندان آزاد شد. علت عدم وجود شواهد، عمدتا به این موضوع بازمی‌گردد که از شاهدان حفاظت نمی‌شود، و این شاهدان یا حذف فیزیکی شده یا از ترس مجبور به سکوت می‌شوند. دادستانی و پلیس در جمع‌آوری شواهدی که برای محکومیت نیاز است، ناموفقند. همچنین تحلیلگران از احتمال روابط میان آژانس‌های اطلاعاتی اسلام‌آباد با گروه‌هایی چون لشکر جهنگوی و حتی سپاه صحابه می‌گویند.

اسحاق حتی از گشت‌وگذار آزادانه نیز منع نشده است. وی تنها برای مدت‌ کوتاهی بازداشت و پس از آن دوباره آزاد شد. او و همدستانش از رابطه‌ی کثیفی که با مقامات پاکستان دارند سود می‌برند.

شکست مسئولان پاکستان در دفاع از جمعیت شیعیان و اقدام علیه قاتلین ایشان، باعث از بین رفتن اعتماد به حکومت و نهادهای آن شده است. عدم موفقیت آنها، همانطور که دیده‌بان حقوق بشر می‌گوید، ناشی از همدست‌ بودنشان با این سازمانهاست. این موضوع همچنین به سوالات پیرامون هویت پاکستانی دامن می‌زند. در سال 1947 پس از جدایی پاکستان از شبه‌قاره، این کشور قرار بود به مامنی برای مسلمانان منطقه و اقلیت‌هایی که در آنجا زندگی می‌کردند بدل شود. محمدعلی جناح، بنیانگذار پاکستان، خود یک مرد سکولار با پیشینه‌ی شیعی بود.

در طول دهه‌های پیشین، اقلیت‌های گوناگون خود را تحت محاصره یافته‌اند. قوانین متعصبانه علیه مسلمانان مذهب احمدی باعث شده تا رهبر این فرقه به تبعید برود و بسیاری از پیروانش از پاکستان مهاجرت کنند. به علاوه همان سازمان‌های که شیعیان را مورد حمله قرار می‌دهد، این گروه را هم از حملات تروریستی بی‌نصیب نمی‌گذارد. مسیحیان این کشور هم اوضاع اسفناکی دارند و آن‌ها هم میان خضونت شبه‌نظامیان و قوانینی که آن‌ها را به راحتی تحت تعقیب قرار می‌دهند، گیر کرده‌اند. جامعه‌ی قدیمی پارسی هم کاهش شدید یافته، تا حدی که شمار پارسیانی که تورنتو زندگی می‌کنند بیش از تعدادشان در کراچی است.

به نظر می‌رسید که قرار است اوضاع برای شیعیان متفاوت باشد. شیعیان سالها در آرامش در کنار جامعه‌ی اهل سنت ملهم از صوفیگری زیسته و در مراسم سالانه‌ی محرم در کنار یکدیگر به عزاداری پرداخته‌اند. هر چند همواره اختلافاتی وجود داشته است اما هرگر عموم پاکستانی‌ها به شیعیان به چشم یک اقلیت جدا نمی‌نگرسته‌اند. مثلا در میان مردم کسی به مذهب سیاستمدارن شیعه توجه نمی‌کند.

اما اگر روزی شیعیان پاکستان دیگر در این کشور احساس امنیت نکنند، پیامدهای آن نه تنها متوجه پاکستان بلکه دامنگیر منطقه خواهد شد. پاکستان پس از ایران که شیعیان اکثریت را دارند و اسلام شیعی در بطن سیاست‌های کشور جای دارد، بزرگترین جمعیت شیعیان منطقه را در خود جای داده است. حال که شاهد آنیم که خشونت‌ها از نقاط دور مرزی خود را به تدریج به سمت قلب کشور می‌کشاند، می‌توان گفت که در درازمدت این مشکل به بزرگترین مشکل بر هم زننده‌ی پاکستان بدل خواهد شد.