شناخت مسائل اجتماعي در هر جامعهاي نقش مهمي در تصميمگيريها و تصميمسازيها دارد. كارشناسان حوزه مسائل اجتماعي بر اين عقيدهاند كه بسياري از مسائل اجتماعي ظرفيت تبديل شدن به تهديدهاي اجتماعي و بهدنبال آن تهديدهاي سياسي را دارند و ميتوانند مشكلات جدياي را براي نظام سياسي جامعه به وجود بياورند. موضوعي كه متاسفانه طي كمتر از يك دهه گذشته در كشورمان از آن غفلت شده است
آنگونه كه دكتر ابهري ميگويد: «آسيبهاي اجتماعي در 10 سال گذشته به آتش زير خاكستر در كشور تبديل شده است.» شانه خالي كردن نهادها و مسازمان متولي پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي از زير بار مسئوليت آنقدر تكرار شده كه ديگر هيچ حرفي براي انتقاد به اين سازمانها باقي نميماند. سازمان بهزيستي به عنوان بزرگترين سازمان متولي پيشگيري از آسيبهاي اجتماعي در كشور از مهمترين سازمانهايي است كه انگشت اتهام كم كاري در اين زمينه به سوي آن نشانه رفته است و اين كم كاري را حتي ميتوان در صحبتهاي مديران اين سازمان نيز مشاهده كرد، آنجاييكه از ناتواني بهزيستي از مقابله با كمپهاي ترك اعتياد غيرمجاز صحبت ميشود.
اين در حالي است كه از سال 87 برنامهريزي براي كنترل آسيبهاي اجتماعي در بهزيستي آغاز شده و بودجهاي نيز به دفتر آسيبهاي بهزيستي اختصاص داده شده كه طي 5 سال بودجه اين دفتر 10 برابر شده است اما مديران اين سازمان تاكنون نهتنها گزارشي از كارنامه خود در پيشگيري و مقابله با آسيبهاي اجتماعي ارائه نكردهاند بلكه همواره از كمبود بودجه گلايه كردهاند. اين در حالي است كه به گفته دكتر مجيد ابهري، آسيبشناس«تغيير و تحولات پي در پي در اين سازمان و گزينشهاي سليقهاي در سطوح مديران عالي و مياني آن باعث تزلزل شغلي در نيروهاي بهزيستي شده و اظهار ناتواني اين سازمان در مقاطع مختلف باعث شده تا بودجههاي قابل ملاحظهاي به اين سازمان تعلق بگيرد اما در عمل كار قابل توجهي ارائه نشد.»
مهناز بزرگيان- جامعهشناس- ميگويد: «نميشود آسيب را توليد كنيم بعد براي كنترل آن بودجه بگذاريم چرا كه مسبب بروز آسيبها معضلات فرهنگي،مديريتي و اقتصادي است و با اختصاص بودجه به تنهايي حل نميشوند. الان مشكلات جامعه طوري شده تا مشكلات زير بنايي حل نشود نميتوان آسيبها را كنترل كرد. به عقيده وي، طي مدت كوتاهي تغييرات زيادي در جامعه بهوجود ميآيد و نميتوان برنامهريزي براي هيچكاري انجام داد پس وقتي ثبات وجود نداشته باشد برنامهريزي هم معني نميدهد. اين در حالي است كه سازمان بهزيستي به عنوان متولي قانوني برخورد با آسيبهاي اجتماعي در كشور معرفي شده اما در كنار فعاليتهاي نه چندان چشمگير اين سازمان، سازمانهاي مردم نهاد بدون گرفتن هيچ بودجه و هزينهاي از دولت وظيفه نگهداري از ايتام، معلولان، سالمندان يا ترك اعتياد را به عهده گرفتهاند.
آسيبهاي زير پوستي در شهر وجود آسيبهاي اجتماعي پنهان و زير پوستي در شهر و افزايش اين آسيبها طي سالهاي گذشته موضوع ديگري است كه ميتوان نشانههايي از آنها را درگوشه گوشه شهر مشاهده كرد. ابهري در اين باره ميگويد: بهزيستي با بهرهگيري از حمايت نهادهاي انتظامي و قضايي، ماموريت قانوني دارد تا با اين مسائل برخورد كند اما بهانههاي واهي مسئولان اين سازمان درخصوص كمبود بودجه و... باعث شده تا نهادهايي چون شهرداري بدون اينكه وظيفهاي در اين باره داشته باشد، وارد عمل شده و اقدام به جمعآوري معتادان خياباني، كارتنخوابها و كودكان كار و خياباني كند و خدمات قابل ملاحظهاي را در كمپهايي كه به اين منظور اختصاص داده به اين آسيب ديدگان ارائه كند.
ابهري در اين باره ميگويد: درخصوص جمعآوري كودكان خياباني شهرداري تهران قوه اجرايي ندارد و اگر قوه قضائيه اين اختيار را به شهرداري تفويض كند ميتوان اين كودكان را كه منظره شهري را بسيار زشت كردهاند از معابر جمعآوري، طبقهبندي و ساماندهي كرد.
اما نبود متولي مشخص و سرگردان شدن آسيبهاي اجتماعي در دالانهاي بوروكراسي اداري باعث شده تا علاوه بر افزايش آسيبديدگان اجتماعي، افراد ديگري هم در معرض انواع آسيبها قرار بگيرند و به اين ترتيب زنجيره ناهنجاريهاي اجتماعي هيچوقت گسسته نميشود. دكتر ابهري ميگويد:تعيين متولي مشخص براي پيشگيري از آسيبهاي خياباني در موضوعات مختلفي چون كودكان كار، زنان خياباني، معتادان، دختران فراري و حمايت و ساماندهي اين افراد ميتواند به سلامت اخلاقي جامعه و خانواده كمك كند.
به عقيده وي سياستزدگي دولت و نهادهاي متولي در كمتر از يك دهه گذشته باعث شده تا به برنامهريزيهاي اجتماعي توجهي نشود. مهناز بزرگيان- جامعهشناس- نيز با اشاره به سياستزدگي دولتها و توجه كمتر به آسيبهاي اجتماعي ميگويد: سرعت توليد مسائل اجتماعي در جامعه بيشتر از سرعت حل آنها بوده و تا زماني كه مشكلات زير بنايي حل نشود نميتوان به كنترل آسيبها اميدوار بود. افزايش تورم، رشد افسار گسيخته قيمتها و افزايش فقر در لايههاي مختلف اجتماعي باعث شده تا اختلافات خانوادگي و طلاق در بين قشرهاي پايين دست جامعه بيشتر شود.
ابهري با اشاره به اين مسائل ميگويد: آمار اختلاس و رشوه در 10 سال گذشته در تاريخ ايران بيسابقه بوده هر چند كه فقط برخي از اين مسائل به اطلاع افكار عمومي رسيده و در رسانهها منعكس شده و بخشي از آنها هم مخفي مانده است. به گفته وي عميقتر شدن فاصله طبقاتي تا آنجا كه ماشينهاي چند ميلياردي در مقابل چشمان افرادي كه توانايي تهيه داروهاي فرزندشان بيمارش را ندارند باعث دلزدگي آنها از نظام و نااميدي او از عدالت اجتماعي ميگردد. يا وقتي يك جوان 20 ساله از اتومبيل يك ميليارد توماني پياده ميشود يا يك خانم هنرپيشه اتومبيل چند صد ميليون توماني سوار ميشود كسي كه در طول ماه گوشت و مرغ به خانه نبرده چه حالي پيدا ميكند؟
ظهور طبقات نوكيسه در يك دهه گذشته ظهور طبقه نوكيسهاي كه به دلالي در كشور مشغول هستند و پولهاي باد آورده پارو ميكنند يكي ديگر از مسائلي است كه طي كمتر از يك دهه گذشته در كشور نمود زيادي پيدا كرده است. افرادي كه براي حيوانات خانگي خود جشن تولد و عروسي ميگيرند يا براي از هم پاشيدن يك زندگي مشترك در تالارهاي عروسي جشن طلاق بر گزار ميكنند. آسيبهايي كه روز به روز بيشتر ميشود اما مسئولان چشمهاي خود را بر آنها بستهاند و هيچ اقدامي انجام نميدهند.
طغيان نوكيسهها موضوعي است كه ابهري به آن اشاره كرده و ميگويد:اين افراد پولهاي باد آورده را در آشفته بازار كشور به جيب زدهاند و هيچكس هم جلودار آنها نيست. به همين دليل است كه در زمان نام نويسي براي انتخابات شوراهاي اسلامي بسياري از افراد اعم از هنر پيشه، ورزشكار و صاحبان مشاغل مختلف ديگر خود را شايسته عضويت در شوراي شهر تهران ميبينند و تصور ميكنند با حضور در اين شورا ميتوانند از مزاياي بسيار آن استفاده كنند.
آسيبهاي اجتماعي به عنوان ضايعات رفتاري و ناهنجاريهاي انساني در هر جامعهاي وجود دارند و شدت و ضعف آنها بستگي به مديريت اجرايي جامعه در پيشگيري، كنترل و درمان آنها دارد. متاسفانه در كشور ما بخشهايي از نظام نميتوانند آنطور كه بايد و شايد وظايف خود را انجام دهند، مثلا فراهم نكردن شغل براي متقاضيان كار، خود سبب ميشود تا عدهاي از آنها به فساد روي آورند. براي اينكه افراد بتوانند به جامعه پيوند بخورند، چند مسئله يعني تعهد، ايمان و سرمايهگذاري بايد وجود داشته باشد و يك نظام اجتماعي بايد براي تمامي افراد خود برنامه آموزشي مثبت داشته باشد و آنها را بهكار گيرد.
اين درسهايي است كه آموزههاي ديني اسلام نيز به فراواني توصيه ميكنند كه براي تمامي لحظههاي خود بهلحاظ فردي و اجتماعي برنامه داشته باشيد. اما اگر نظام اجتماعي براي افراد خود برنامه و كار مثبت داشته باشد، ميتواند جامعه را مديريت كند؛ اما اگر نتوانست اين كار را انجام دهد، اين افراد، كار دست نظام ميدهند. در جامعه ما بسياري از افراد طبقه بالا هستند كه نيازي به حقوق ماهانه هم ندارند؛ اما چون براي آنها مشغوليتي ايجاد نكردهايم و به كار گرفته نشدهاند، تا ساعت 4 بعد از ظهر در منزل استراحت ميكنند و ساعت 4 بعد از ظهر اگر اين قشر، بدون اينكه عمل خلافي انجام دهند فقط در خيابان ظاهر شوند، اولين معضل بزرگ، ترافيك خواهد بود، اين در حالي است كه اين قشر، با برخورداري از انواع تغذيه خوب و ظاهر شدن با انواع لباسها و رنگهاي متنوع، بمبي از نيازهاي جنسي هستند كه جامعه را با مشكل جدي مواجه ميكنند.
منبع:
تهران امروز