فرارو- یک استاد دانشگاه میگوید: «ایران امروز را نمی توان با ایران 30 سال پیش یکی دانست. اگر بخواهیم انسان یا کشوری را در یک شرایط خاص متوقف کنیم آن انسان یا کشور می میرد. هنر زنده بودن و فعال بودن این است که شرایط پیش آمده را درک کرد و بر اساس آن به بازتعریف منافع ملی اقدام نمود.»
دکتر پیروز مجتهدزاده استاد دانشگاه و کارشناس مسائل بین الملل در گفتگو با فرارو گفت: «در ایران یا هر جای دنیا هر برنامه سیاسی چه در رابطه با مسائل داخلی و چه روابط خارجی که مطرح شود عده ای موافق و عده ای مخالف هستند که مخالفت ها معمولا ناشی از بررسی منافع انتقادکننده نسبت به سیاست های برنامه ریزی شده است.»
برخی منافع گروهی را فارغ از منافع ملی پیگیری می کنند
وی ادامه داد: «منافع انتقاد کننده می تواند بر اساس تفسیر منافع ملی یا منافع حزبی و گروهی باشد. بنده گمان نمی کنم در این سطح منافع شخصی تاثیرگذار باشد چون فرد می داند اگر بر اساس منافع و انگیزه های شخصی انتقاد کند قطعا این امر مشخص خواهد شد و موجب بی اعتباری وی می شود.»
وی افزود: «اما برخی ها می توانند منافع گروهی را فارغ از منافع ملی پیگیری کنند که البته این کار اشتباه است.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «در اعتراضات اخیر به دیپلماسی کشور در توجیهی نسبتا معقول می گویند به هیات مذاکره کننده ایرانی اعتماد داریم اما به آمریکا اعتماد نداریم. این بحث نسبتا معقول است اما تماما معقول نیست. چون قرار نیست در روابط بین الملل کسی به کسی اعتماد کند.»
اعتماد باید ایجاد بشود
وی ادامه داد: «مسئله این است که اعتماد باید ایجاد بشود. اگر ما قصد داریم ایجاد اعتماد کنیم نیازمند یک دیپلماسی ورزیده هستیم. ایجاد اعتماد امری دوجانبه است و در نتیجهی ایجاد موازنه برقرار می شود؛ وگرنه اعتماد در عالم سیاست به معنای اینکه طرف مقابل فرد خوبی است و حرفش را قبول می کنیم مسخره و اشتباه است.»
وی افزود: «اگر کسانی بخواهند در روابط خارجی با آمریکا بر اساس بهانه جویی، سلیقه شخصی و گروهی عمل کنند و در عمل شرایطی ایجاد کنند که چوب لای چرخِ تلاش برای ایجاد موازنه بگذارند، خلوص نیت ندارند و یا حداقل با مکانیسم روابط بین الملل برای ایجاد موازنه آشنا نیستند.»
این کارشناس مسائل بین الملل تصریح کرد: «بنابراین باید اذعان کرد پیگیری منافع گروهی در روابط خارجی به منافع ملی ضربه می زند.»
چرخشی در سیاست خارجی ایران بوجود نیامده است
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که آیا چرخش سیاست خارجی ایران در هفته های اخیر یک چرخش استراتژیک است یا تاکتیکی؟، گفت: «بنده چرخشی نمی بینم. جمهوری اسلامی همچنان انقلابی عمل می کند و سیاست های آن در شامات همچنان تداوم دارد. لذا چرخشی در سیاست خارجی ایران بوجود نیامده بلکه تنها بروز عقلایی پیدا کرده است.»
وی ادامه داد: «البته در زبان و بیان چرخش اتفاق افتاده اما در منافع ملی و سیاست کلی نظام چرخشی ایجاد نشده است. اگر ایران بنا به مقتضیات زمانی و برای تامین بهتر منافع ملی ملایمت هایی در نظر می گیرد نباید به معنای چرخش تلقی شود تا سبب ناراحتی و ترس چند نفر شود.»
اعتراضات ناشی از ترس است
وی خاطرنشان کرد: «اعتراض هایی که نسبت به ملایمت های کنونی سیاست خارجی ایران صورت می گیرد ناشی از دلیری و انقلابی بودن نیست؛ بلکه ناشی از ترس است. اینها افرادی هستند که می ترسند اگر ملایمتی در سیاست خارجی در دستور کار قرار بگیرد موجب لطمه به مواضع شخصی آنها در داخل شود.»
الگوی مذاکره
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که آیا می توان گفت در تاریخ روابط خارجی حداقل دو نوع الگوی مذاکره و توافق با آمریکا (چینی و روسی) وجود دارد؟، گفت: «خیر؛ اصلا اینطور نیست. چین کجا با آمریکا مذاکره کرد؟ چین به غیر از بحث های اقتصادی و تجاری کی با امریکا مذاکره ژئوپولیتیک و سیاسی کرد؟»
وی با بیان اینکه مذاکره با تعامل متفاوت است گفت: «کسی که چرخش اساسی در رابطه میان آمریکا و چین را انجام داد نیکسون بود نه رهبران چین.»
این استاد دانشگاه اظهار کرد: «ما الگوهای متفاوت برای مذاکره نداریم؛ مذاکره، مذاکره است می خواهد روسیه، چین یا ایران باشد. اصل مذاکره عبارت از گفتگو پس از تعامل برای ایجاد موازنه است. یعنی وقتی موازنه ایجاد شد وارد مرحله گفتگو می شویم که در این مرحله هرکس مواضع خود را بیان می کند و شروع به چانه زنی می کنند.»
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که اگر الگوی های متفاوت برای مذاکره وجود ندارد چرا چین و روسیه در مذاکره با آمریکا نتایج متفاوتی بدست آوردند؟، گفت: «این ربطی به مذاکره ندارد. این ناشی از تنوع تعامل، تاکتیک های برخورد و روابط ژئوپولیتیکی است. در روابط ژئوپولیتیکی برای ایجاد موازنه تاکتیک های مختلفی به کار گرفته می شود.»
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که آیا می توان گفت در تعامل میان آمریکا و شوروی تعارض میان آنها همچنان حفظ شده بود اما چین وقتی وارد تعامل با آمریکا شد تعارضی میان دو کشور وجود نداشت؟، گفت: «بله؛ چون در تعامل میان شوروی و آمریکا، مواضع آمریکا قوی تر بود و با روی کار آمدن گورباچف، وی شخصا با پروستریکا و گلاسنوست اقدام به تغییر مواضع شوروی در مقابل آمریکا کرد.»
وی ادامه داد: «علت شکست شوروی در تعامل با آمریکا قوی بودن مواضع آمریکا بود.»
وی افزود: «اما چین بر خلاف شوروی در تعامل با آمریکا با احتیاط فراوانی عمل کرد و تقریبا اجازه نداد تصادف گفتمانی رخ دهد. چین در درون خود با احتیاط تغییراتی ایجاد کرد که هیچ ربطی به آمریکا نداشت و ناشی از نیروی جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد در سراسر جهان بود؛ در حالی که در ساختار حکومتی خود کوچک ترین تغییری ایجاد نکرد.»
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: «در تعامل با آمریکا به تعداد کشورهای دنیا می تواند الگوی تعامل وجود داشته باشد. هر کشوری می تواند راه خاص خود را پیش بگیرد. چنانکه ایران در تعامل با آمریکا طوری عمل می کند که هیچ کشور دیگری عمل نکرده و نخواهد کرد.»
الگوی چینی مذاکره؟
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که آیا می توان برای تعامل ایران و آمریکا الگوی چینی را تجویز کرد؟، گفت: «به هیج وجه. هویت سیاسی هر کشوری مربوط به همان کشور است و ویژگی های خاص خود را دارد.»
وی ادامه داد: «جمهوری اسلامی یک نظام انقلابی است و پس از 35 سال همچنان عده ای نمی خواهند از حالت انقلابی خارج شوند که این موضوع سبب دست اندازها و مشکلاتی در روابط خارجی می شود که در چین و کشورهای دیگر وجود ندارد. لذا ایران باید الگوی خود را بشناسد، الگوی خود را بپروراند و الگوی خود را اصلاح کند.»
مجتهدزاده در پاسخ به این سوال که آیا نباید در این الگوی خاص برای تعامل با آمریکا همچون چین به بازتعریف منافع، هویت و ارزش های داخلی پرداخت؟، گفت: «صد در صد همینطور است. ایران امروز را نمی توان با ایران 30 سال پیش یکی دانست. اگر بخواهیم انسان یا کشوری را در یک شرایط خاص متوقف کنیم آن انسان یا کشور می میرد. هنر زنده بودن و فعال بودن این است که شرایط پیش آمده را درک کرد و بر اساس آن به بازتعریف منافع ملی اقدام نمود.»