bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۶۶۵۰۶

فلاحت‌پیشه: احزاب اصلاح‌طلب برگردند

این روزها یکی از دعواهای میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، فعالیت مجدد احزاب اصلاح‌طلب است. اعضای دو حزب اصلی جریان اصلاح‌طلبی یعنی جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری بارها تاکید کرده‌اند می‌خواهند فعالیت خود را به شکل قانونی ادامه دهند و انحلال این دو حزب قانونی نبوده است.

تاریخ انتشار: ۰۷:۴۴ - ۳۰ مهر ۱۳۹۲
این روزها یکی از دعواهای میان اصلاح‌طلبان و اصولگرایان، فعالیت مجدد احزاب اصلاح‌طلب است. اعضای دو حزب اصلی جریان اصلاح‌طلبی یعنی جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی پس از انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری بارها تاکید کرده‌اند می‌خواهند فعالیت خود را به شکل قانونی ادامه دهند و انحلال این دو حزب قانونی نبوده است.

 اما در مقابل فعالان جریان اصولگرایی نیز بارها تاکید کرده‌اند این دو حزب و فعالان حاضر در این دو حزب به هیچ‌وجه اجازه فعالیت سیاسی ندارند. در این میان سخنگوی وزارت کشور در چند اظهارنظر اخیر خود تلویحا اشاره کرده كه احزاب منحله می‌توانند با نام و مرامنامه جدید مجددا فعالیت خود را از سر گیرند یا اگر می‌خواهند با همان نام فعالیت کنند نسبت به انحلال خود به دیوان‌عالی عدالت اداری یا دادگستری شکایت کنند.

اما بازهم همین اظهارنظر میانه سخنگوی وزارت کشور چندان به مذاق بعضی از اصولگرایان و نمایندگان مجلس خوش نیامد به‌طوری‌که حمیدرضا فولادگر، عضو کمیسیون ماده 10 احزاب در این‌باره گفت: «کمیسیون ماده 10 احزاب پیشنهاد تعلیق احزاب منحله مشارکت و مجاهدین را به دلیل نقش‌آفرینی در فتنه 88، (مطابق با ماده 16 قانون احزاب) به قوه‌قضاییه ارائه داد و در قوه‌قضاییه نیز دادگاهی به همین منظور تشکیل شد و رای به انحلال این احزاب داد.» فولادگر در پاسخ به این سوال که آیا همین افراد می‌توانند در قالب حزب جدید فعالیت حزبی و سیاسی داشته باشند، گفت: «اعضای احزاب منحله می‌توانند درخواست تاسیس حزب جدید را به کمیسیون ماده 10 احزاب ارائه بدهند که طبعا درباره آنان استعلام صورت می‌گیرد و قطعا به افرادی که در فتنه 88 نقش داشته‌اند مجوز فعالیت داده نخواهد شد.» اما حشمت‌الله فلاحت‌پیشه، فعال سیاسی اصولگرا در این باره اعتقاد دارد: این قانون است که می‌تواند درخصوص فعالیت مجدد احزاب اظهارنظر کند و نهایتا هم بهتر آن است که این احزاب به عرصه رقابت بازگردند. این فعال اصولگرا اظهارات مطرح‌شده جلسه احزاب اصلاح‌طلب را چندان جدی نمی‌داند و فقط آنها را اظهارنظرهای شخصی می‌خواند.

فعالیت بعضی از احزاب اصلاح‌طلب در چهار سال گذشته به دلایلی محدود یا حتی متوقف شد. پس از انتخابات یازدهم، این احزاب مجددا خواستار حضور علنی در سیاست شدند اما با دوگانگی‌هایی مواجه هستند؛ عده‌ای از حضورشان استقبال و عده‌ای هم بازگشت مجدد آنان به صحنه را نفی می‌کنند. نظر شما در این‌باره چیست؟
احزاب در حوزه جامعه مدنی فعالیت می‌کنند و از لوازم فعالیت سیاسی در جامعه مدنی هستند. یکی از ضعف‌های حوزه سیاسی در ایران نیز همین عدم استقلال احزاب است. در واقع پیش‌بینی‌ناپذیر بودن رفتار نخبگان سیاسی، تکلیف‌ناپذیری نخبگان و بسیاری از ناهنجاری‌هايی که در حوزه سیاست مشاهده می‌کنیم ناشی از ضعف تحزب و آموزش سیاسی در کشور است. بعضی از افراد خلق‌الساعه در کشور صاحب مقام می‌شوند و بعد هم خراب‌کاری‌های مختلفی می‌کنند و در نهایت هم کنار می‌روند در حالی‌که اگر فعالیت حزبی به صورت حرفه‌ای داشتیم این‌گونه نمی‌شد. برای همین نیز بر اصل تحزب تاکید دارم.

 از طرف دیگر درباره این سوال باید قبول کنیم قانون فصل‌الخطاب همه است و تمامی فعالیت‌ها باید در چارچوب قانون باشد. اگر یک فعال حزبی یا حتی خود حزبی جرمی مرتکب شده فقط قانون می‌تواند در آن باره تصمیم‌گیری کند و همان مرجع یعنی قانون که یک زمان حکم داده باز می‌تواند حکم خود را لغو و امکان بازگشت را فراهم کند. درعین‌حال باید از چنین بحث‌هایی استقبال کرد زیرا سبب می‌شود موضوع تحزب در جامعه بیشتر پا بگیرد و همین که بحث جدیدی در بگیرد شاید سبب شود مجاری قانونی بتوانند این مشکل را حل کنند. اما بازهم تاکید می‌کنم قانون فصل‌الخطاب است.

اما به‌طور مثال فعالان دو حزب اصلاح‌طلب که در سال‌های گذشته فعالیت‌هایشان متوقف شده بر این اعتقاد هستند که برخورد قانونی با احزاب‌شان صورت نگرفته و روال قانون طی نشده است؟
این‌ها موارد دعوا نیست. این احکام قابل تجدیدنظر‌خواهی هستند. دیوان عدالت اداری و غیره مجاری قانونی هستند که وجود دارند و می‌توان به آن‌ها مراجعه کرد. بازهم عرض می‌کنم قوه‌قضاییه وجود دارد و می‌توانند شکایت خود را در آنجا مطرح کنند. از طرف دیگر، وزارت کشور مجری قانون است و می‌تواند درباره احزاب کار کارشناسی خود را انجام دهد و براساس آن اجازه فعالیت به احزاب بدهد.

اما در مقابل بعضی از فعالان اصولگرایی مرتب درباره ادامه فعالیت‌های اصلاح‌طلبان اظهارنظر می‌کنند و برای آن‌ها خط و نشان می‌کشند. آیا این‌گونه اظهارنظرها نمی‌تواند در آینده فعالان اصلاح‌طلب تاثیر بگذارد؟
احزاب در شرایط رقابت هستند؛ از گذشته رقابت می‌کردند و در آینده هم رقابت خواهند داشت. به هرحال موضع‌گیری بعضی از افراد وجود دارد اما این اظهارنظرها جایگاه قانونی ندارد و درنهایت قانون تصمیم می‌گیرد. بهتر است آن‌ها از مجاری قانونی اقدام کنند و درخواست فعالیت مجدد بدهند. البته این موضع‌گیری‌ها قطعا فضا را پیچیده می‌کند اما در شرایط کنونی که اعتدال‌گرایان و اصولگرایان فصل مشترک‌شان پذیرش قانون است، بهتر آن است که همه اجازه دهند قانون فصل‌الخطاب باشد. این اظهارنظرها هم در قالب همان رقابت‌هاست و جایگاه قانونی ندارد. افراد زمانی اظهارات‌شان جنبه قانونی پیدا می‌کند که به‌طور مثال از یک حزب رسما شکایت کنند اما این موضع‌گیری‌ها جایگاه قانونی ندارد.

آیا در شأن یک حزب فعال است که در اسم و مرامش تغییر ایجاد کند تا به اهدافش برسد یا باید برسر موازین خود بایستد؟
این را باید خود احزاب تشخیص دهند. به اعتقاد من بهترین کار این است که از طریق قانون اساسی وارد تغییر فضای تازه شوند. مجرای قانونی در این‌باره وجود دارد. بستگی به تصمیم‌گیرندگان حزب دارد. واقعیت این است که باید در جامعه فعالیت سیاسی خود را ادامه دهند و البته در این بازگشت، حساسیت جامعه و رقبا را در نظر بگیرند. اصل بر بازگشت به رقابت است اما روش این بازگشت چندان مهم نیست. انتخابات مجلس آینده، نخستین انتخابات پس از انتخابات ریاست‌جمهوری است و مطمئنا به یکی از داغ‌ترین انتخابات تاریخی ایران تبدیل خواهد شد. مطمئنا نمی‌توان بعضی از طرف‌ها را حذف شده دانست و همه باید حضور پیدا کنند.

اما بعضی از فعالان اصلاح‌طلب معتقد هستند اگر آن‌ها نتوانند از منافع خود دفاع کنند و سر تعظیم در مقابل این تغییر فرود بیاورند، چطور می‌توانند از حق مردم دفاع کنند. نظر شما در این‌باره چیست؟
سیاست، حوزه رقابت نام‌ها نیست. اعتقادم بر این است که حق مردم تعریف شده است مانند حقوق شهروندی، آزادی سیاسی، امنیت شغلی و امنیت حوزه فرهنگی. فعالیت سیاسی خود را در این حوزه نشان می‌دهد.
منبع: تابناک