اگر ما درست عمل کرده بودیم اقتصاد به یک بازی برد-برد پیش برنده تبدیل می شد؛ اما امروز اقتصاد ما یک بازی با جمع صفر و با نتیجه برد- باخت تبدیل شده است که در آن در هر رهاسازی قیمت، هزاران میلیارد تومان از دسترنج مردم و از کیسه دولت و بخش های مولد به جیب عوامل نامولد که بر کل اقتصاد مسلط شده اند سرازیر می شود و روز به روز دولت، مردم و عوامل مولد را فقیرتر می کند.
دکتر تحلیل مناسب و قوی ارائه دادند از نکات جالب ان ورود به مباحث نظری برای تحلیل بود ولی به نظر من به چند نکته دقت کافی نداشتند.
1.هیچ سیاست اقتصادی بی عیب و نقص نمی باشد و از انجایی که یک سیاست بر متغییر های بسیاری اثر گذار است کنترل تمام متغیر ها بسیار سخت و تا حدودی غیر ممکن می باشد.
2.کشور بعد از جنگ در شرایط خیلی بدی قرار داشت ،این را هم اضافه کنید که در این شرایط دولت مرد ها دارای یک فکر(تئوری) منسجم اقتصادی نبودند و هر چه زودتر باید یک برنامه چراغ راه اقتصاد قرار می گرف.طبیعی است که در این وضعیت بیشتر به سمت سیاست های تعدیل صندوق بین المللی تمایل پیدا کنیم.
3.دکتر افزایش نرخ ارز در چند سال اخیر را باعث مشکلات بسیاری می دانند از این رو سیاست تعدیل در مورد نرخ ارز را محکوم می کنند در صورتی که اگر نرخ ارز متناسب با تورم (سیاست تعدیل)رشد میکرد خیلی از این مشکلات بوجود نمی امد و بخش غیر مولد اینقد فربه نمی شد.
1) مخالفین تعدیل مثل دکتر شاکری نه تنها تسلطشون به مبانی نظری اقتصاد کمتر نیست بلکه مثل دکتر شاکری چندین کتاب مطرح در حوزه اقتصاد خرد و کلان نوشتند و مبانی نظری اقتصاد رو سال هاست که تدریس می کنند.
2) امثال دکتر شاکری چون به مبانی نظری مسلط هستند و روش شناسی علم بلدند به راحتی می فهمند که کاستی های هر مدل اقتصادی چیه و چون این کاستی ها رو میشناسند در مقابل تجویز این سیاست ها در اقتصاد ایران موضع می گیرند.
3) امثال دکتر شاکری به چیزهایی نقد وارد می کنند که ما با چشم خود دیده ایم اما موافقین تعدیل از چیزی دفاع می کنند که ما ندیدیم!
استاد عزیز با تشکر که وظیفتونو انجام دادید و مصاحبه ای کردید ما دانشجوی یانتان صدایمان به جایی نمیرسید ممنون که احساس خطر کردید و نظرات کاملا علمی بیان کردید.