چهارشنبه شب، شب آرامي براي جامجمنشينان نبود چرا كه رئيسجمهور قرار بود راس ساعت 21 گفتوگويي زنده با مردم داشته باشد اما يك ساعت ونيم گذشت تا دكتر روحاني بر صفحه تلويزيون ظاهر شود. خبر آمد اختلافاتي موجب اين تاخير شده و هنوز برنامه به پايان نرسيده بود كه مشخص شد دولت درصدد بوده تا با دو مجري اين برنامه اجرا شود اما صداوسيما با آن مخالفت كرده است.
ضرغامي هم به شورای نظارت بر عملكرد صداوسيما نامه نوشت و گله كرد تا اينكه ديروز اين شورا پاسخي به نامه رئيس رسانه ملي و اتفاقات آن شب داد. در اين راستا يك منبع آگاه در نهاد رياستجمهوري با آرمان به گفتوگو نشست و توضيحاتي درباره آن شب و آنچه سبب گلايه توام دولت و رسانه ملي شد، ارائه داد.
شب چهارشنبه، شب پرگلايهاي بود. دولت اصرار به حضور خانم پوريامين داشت و صداوسيما اين موضوع را نميپذيرفت كه در نهايت حرف دولت به كرسي نشست. آن شب چه خبر بود؟
به هر حال دولت سعي دارد تا مشي اعتدالي با صداوسيما داشته باشد اما متاسفانه ما در اين مدت پيشنهادي از صداوسيما نداشتيم كه رئيسجمهور را دعوت كنند و آنها از زمان آغاز به كار دولت يازدهم هم برنامهاي براي مصاحبه ويژه با رئيسجمهور نداشتند. موضوعي وجود دارد كه بيش از همه در اينجا توجهات را به خود جلب ميكند و آن هم دو برنامه كنفرانس خبري آقاي رئيسجمهور بود كه طي آن خبرنگاران تمام رسانهها و مديرانشان حضور داشتند و بصورت آزاد از رئيسجمهور سوال ميكردند اما ظاهرا خط خاصي بايد به مجريان صداوسيما القا شود. متاسفانه مجري معتبري در صداوسيما نمانده كه رغبت داشته باشد با رئيسجمهور صحبت كند. واقعيت اين است كه سطح عمومي پرسشگران و مجريان اين رسانه نازل شده است و آن معدود مجريان معتبري كه ماندهاند علاقه و رغبتي براي حضور در اين برنامه ندارند. دليلش هم اين كه تبعات حضور در چنين برنامهاي براي آنها ابهام دارد و نگران تبعاتش هستند.
منظورتان از ابهام اين است كه نگران متهم شدن به دفاع از رئيسجمهور يا مخالفت با دولت ميشوند؟
به هر حال وقتي به آنها پيشنهاد حضور در گفتوگو با رئيسجمهور را ميدهيم، احساس آرامش نميكنند حتي برخي از آنها، ديگر پاسخگوي تماسهاي ما نيستند البته معدودي از مجريان كه شايد يكي يا دو نفر باشند، به انجام اين كار بسيار اصرار دارند كه ما در مقابل آنها و اصرارهايشان بايد ترديد داشته باشيم چون بيش از حد فشار ميآورند كه حتما مصاحبه با آقاي رئيسجمهور را آنها انجام دهند. آنچه ما در فضاي بيطرفانه خواستار آن هستيم در اين راستاست كه مجري از طرف مردم باشد و به نحوي نباشد كه مردم احساس كنند آن مجري، هويت كارشناسي و شرف رسانهاي خود را زير پا گذاشته است. تلاش ما در انتخاب مجري هم توجه به همين موضوع است و ميخواهيم كه با اين سياست عمل كنيم. درصدد هستيم مجريهايي انتخاب كنيم كه مردم در نگاه اول به آنها، حس اعتماد نسبي پيدا كنند. همچنين مجرياني باشند كه ريسك حضور در مقابل رئيسجمهور را داشته باشند چون عموم مجريان اين ريسك را نميكنند و از تبعات آن ميترسند. متاسفانه طي اين سالها مجرياي در اين سطح از گفتوگو در رسانه ملي تربيت نشده است و گزینههای انتخابی ما محدودند.
خانم پوريامين داراي اين ويژگيها بود؟
خانم پوريامين خودش گفت كه من تمايلي به حضور در گفتوگو با رئيسجمهور ندارم، تحت فشار هستم و صحبتهايي شده كه فكر ميكنم اگر اجراي اين برنامه را بر عهده نگيرم، بهتر باشد اما با ايستادگي تيم رسانهاي آقاي رئيسجمهور، اين گفتوگو انجام شد و فكر ميكنم در حال پشت سر گذاشتن مسير مهمي هستيم؛ مسيري كه نشان ميدهد بايد استانداردهايي را در حد رئيسجمهور در مصاحبه و گفتوگو با رسانه ملي جا بيندازيم. اين خانم پس از انجام مصاحبه از ايستادگي خود خوشحال بود و اعلام كرد اين مسائل با همين ايستادگيها حل ميشود و تنها بايد به ميزاني صبر كنيم.
در اذهان افكار عمومي است كه آقاي احمدينژاد براي گفتوگوي خود مهدي كلهر را به عنوان مجري روبروي خود مينشاند. شما چرا به اين موضوع استناد نكرديد؟
اين موضوع را همه آقايان به خاطر دارند اما بايد ببينيم كه سياستهاي صداوسيما تغيير كرده است يا خير. اين را بايد از مسئولان صداوسيما بپرسيد. ما آن موقع در سياستگذاريها و تصميمات رسانه ملي دخيل نبوديم. اين را بايد از صداوسيما بپرسيد كه چرا اين موضوع در اين ايام به اين اندازه براي آنها مهم شده است و آن موقع به آن اهميت نميداند.
آقاي روحاني در برنامهاي ضمن انتقاد از صداوسيما، وعده داده بود براي اصلاح این موضوع برنامههايي دارد.
به نظر من اتفاق چهارشنبه شب جزئي از همين مسير است. رئيسجمهور با وجود اينكه برنامهاش با تاخير انجام شد اما ايستادگي كرد و به تشخيص خودش، پايبندي نشان داد.
اين ماجرا تمام شد؛ اما دولت برنامهاي براي تعامل بهتر با صدا وسيما در نظر دارد؟
ما صداوسيما را متعلق به مردم ميدانيم، رسانه مردم است و بايد اين طور باشد. مردم بايد صداي مسئولان خود را از صداوسيما بشنوند و از گفتوگوي مديران و روساي قوا در رسانه ملي احساس خوبي داشته باشند البته زمان ميبرد تا آن تصوراتي كه ممكن است در برخي ذهنها درباره تعامل دولت و رسانه ملي به وجود آمده است، بطور كامل اصلاح شود. اين مسير، مسير رو به گشايش و روشني است. فكر ميكنم دولت و سازمان صداوسيما قصد دارند به تدريج چارچوبهاي همكاري روشنتری با يكديگر داشته باشند و به نظر ميرسد يكي از مسائلي كه شوراي نظارت به آن خواهد پرداخت همين چارچوبهاي همكاري است تا اين تعامل در استانداردها و يك قاب مشخصي از همكاري تعريف شود و ديگر شاهد اين اختلاف نظرها كه مهم هم به نظر نميرسد، نباشيم.