پسری که دختر موردعلاقهاش را با
ضربات متعدد چاقو به قتل رسانده بود بعد از اینکه موفق شد رضایت اولیایدم
مقتول را جلب کند از دادگاه درخواست آزادی مشروط کرد.
به گزارش خبرنگار ما، ماموران پلیس جنوب تهران سهسال قبل با تماس
شهروندان از درگیری در خانهای باخبر و مطلع شدند دختر و پسر جوانی با هم
دعوا کرده، دختر بهشدت زخمی و به یکی از مراکز درمانی انتقال داده شده
است.
وقتی ماموران در محل حاضر شدند مرد جوانی بهنام رحیم را دیدند که با
لباسهای خونی و چاقوبهدست ایستاده بود و اجازه نمیداد کسی به او نزدیک
شود. ماموران موفق شدند رحیم را بازداشت کنند. آنها او را برای بازجویی به
اداره آگاهی انتقال دادند این در حالی بود که از بیمارستان خبر رسید دختر
جوان به نام مژگان فوت شده است.
پلیس ابتدا از شاهدان بازجویی کرد. پدر رحیم یکی از این شاهدان بود. او
گفت: من و پسرم با هم زندگی نمیکردیم و او در خانهای نزدیک من سکونت
داشت. رحیم به شیشه اعتیاد دارد و میدانستم با دختری هم در ارتباط است.
آنها قصد داشتند با هم ازدواج کنند. روز حادثه پسر کوچکم نگران و هراسان
پیش من آمد و گفت رحیم دارد دعوا میکند فکر میکنم اتفاق بدی افتاده است.
وقتی بیرون رفتم پسرم را خونآلود دیدم. او حرفهایی در مورد مژگان میزد و
معلوم بود با وی درگیر شده است اما اجازه نمیداد کسی به مژگان نزدیک شود.
وقتی رحیم مورد بازجویی قرار گرفت اتهام قتل مژگان را قبول کرد و گفت: من و
مژگان یکسالونیم بود که با هم زندگی میکردیم. هر دو به شیشه اعتیاد
داشتیم و مواد مصرف میکردیم. من عاشق این دختر شده بودم. خانواده مژگان
او را طرد کرده و وی از شهرستان به تهران آمده بود. به او گفتم به
خواستگاریات میآیم و با تو ازدواج میکنم حتی دوبار هم با خانوادهاش
تماس گرفتم و درخواست ازدواج با مژگان را مطرح کردم. آنها به مژگان اهمیت
نمیدادند. مدتی بعد از اینکه مژگان در خانه من زندگی کرد رفتارش عوض شد.
او گاهی از خانه بیرون میرفت و تا ساعتها برنمیگشت.
دوشب قبل از حادثه
از خانه بیرون رفت و دیگر نیامد. من در این مدت به هرجایی که فکر میکردم
مژگان رفته باشد زنگ زدم اما خبری از او نشد وقتی بعد از دوشب برگشت از او
پرسیدم به چه دلیل خانه را ترک کردی؟ سر این موضوع با هم دعوا کردیم. مژگان
گفت من دختر آزادی هستم و به تو ربطی ندارد چه میکنم و کجا میروم اگر هم
بخواهی برای همیشه از خانهات میروم و دیگر برنمیگردم.
متهم در ادامه گفت: مواد مصرف کرده بودم و حال خوبی نداشتم. میدانستم
این حرف مژگان یعنی اینکه میخواهد من را ترک کند. با هم دعوای شدیدی کردیم
من که در حالت عادی نبودم مژگان را کتک زدم و با چاقو نیز ضرباتی بر بدن
او وارد کردم که باعث مرگش شد.
گفتههای متهم درباره نحوه قتل مورد تایید پزشکیقانونی قرار گرفت و
متخصصان اعلام کردند بر پیکر این زن ضربات متعددی وارد و حتی دستش از مچ
قطع شده است. پرونده پس از تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم به
شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. متهم با توجه به اعلام
رضایت اولیایدم مقتول به حبس محکوم شد. او با ارسال نامهای به شعبه از
قضات خواست با توجه به اینکه مواد را ترک کرده و اصلاح شده و برگه حسن
اخلاق نیز از مسوولان زندان گرفته است با آزادی مشروط او موافقت کنند.
این
پرونده برای بررسی روی میز پنج قاضی شعبه قرار گرفته و بهزودی در این
خصوص تصمیمگیری میشود.
خانواده مژگان بهش اهمیتی نمیدن از شهرستان اومدم کس و کاری نداره من یهش سرپناه دادم معتاد بود
چون مواد مصرف کرده بودم و حالم خوب نبود!!!و میخواست من رو ترک کنه با چاقو زدم کشتمش
این بنده خدا رو هرچه سریع تر آزاد کنید