bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۸۳۹۸۹

چندکلمه حرف حساب با جناب وزیر

تاریخ انتشار: ۱۳:۴۳ - ۲۷ اسفند ۱۳۹۲
یکی از مخاطبان فرارو یادداشتی ارسال کرده است

حدود هفت ماه از عمر دولت یازدهم گذشت. دولتی که قرار بود با تدابیری بزرگ امید را به زندگی ایرانیان و به ویژه قشر جوان و اغلب تحصیلکرده این کشور برگرداند. اگر منصفانه قضاوت شود باید گفت که در سایه‌ی رهنمودهای مقام معظم رهبری و تلاش رئیس‌جمهور محترم و وزیران دولت نوپا، دستاورد‌های این دولت به ویژه در عرصه‌ی سیاست خارجی به گواه بسیاری از مسئولان و مردم، قابل توجه بوده است.

در این میان نکته‌ی بسیار قابل تامل عملکرد وزارت علوم به ویژه در مورد دانشجویان دکتری بوده است. دانشجویانی که هیچ نقشی در فرارمغزها در این سال‌ها نداشتند (اگر به فرض محال بپذیریم که همه‌ی آن‌هایی که از کشور خارج شده‌اند نخبه‌ترین‌ها بوده‌اند و همه‌ی آن‌هایی که مانده‌اند، از سر ضعف علمی مانده‌اند نه اینکه امکان رفتن نداشته‌اند!!!) اما امروز قربانی بسیاری از رفتارهای شعارگونه‌ای می‌شوند که فقط به اقتضای جو غالب جامعه بیان می‌شوند.

روی سخن اینجانب با جناب آقای دکتر فرجی دانا است.

جناب آقای دکتر، گفته‌های این روزهای شما بیش از همه موجب نگرانی جمعی از دانشجویانی شده است که تنها جرم آن‌ها در این سال‌ها این بوده که بهترین روزهای عمر خود را، صرف تحصیل و پژوهش نموده‌اند.

در این راستا چندین سوال در ذهن اینجانب ایجاد شده است که تعدادی از آنها را به عنوان نمونه در اینجا مطرح می نمایم و امید دارم که پاسخ این پرسش‌ها را نه در حرف و قول که در عمل شما بیابم.

1. جناب آقای وزیر! چند روز پیش در سخنانی فرمودید که «عصر تبدیل دانشجوی دکتری به استاد دانشگاه به پایان رسیده است و این دانشجویان باید در شرکت‌های دانش بنیان به تحقیق بپردازند.» در مورد همین فرمایش شما نکته‌های گفتنی بسیار است اما به جهت پرهیز از اطاله‌ی کلام مطالبی چند را اشاره می‌نمایم:

1-1.  آقای دکتر! فرمودید که این دانشجویان باید در شرکت‌های دانش‌بنیان به تحقیق و پژوهش بپردازند. بسیار خوب! حرفی نیست. فقط شما را به خدا بگویید در کشوری که اغلب مؤسسات پژوهشی دولتی هستند یا به نوعی وابستگی جدی به دولت دارند، دولت یازدهم تا چه حد قادر است در این مسیر به این دانشجویان کمک نماید؟ آیا فکر نمی‌کنید چنین دیدگاه‌هایی برای عملی شدن به زمان زیادی نیاز داشته باشند؟ تا زمان عملی شدن چنین ایده‌هایی زندگی جمعی از کوشاترین فرزندان این کشور از چه راهی باید تأمین گردد؟

دانشجوی مقطع دکتری با میانگین سنی بالاتر از سایر دانشجویان که بالطبع هم از سوی جامعه و هم از سوی خانواده برای ازدواج تحت فشار قرار دارد، اگر قرار باشد که شب و روز در اندیشه‌ی آینده‌ی نامطمئن خود باشد، چگونه می‌تواند با ذهن درگیر و پر از دغدغه‌های بیشمار به امور تحصیلی و پژوهشی بپردازد؟ چنین دانشجویی آیا می‌تواند به پیشرفت علم در کشور کوچکترین کمکی بنماید؟ آیا بهتر نبود که به جای اینکه با این سخنان باعث تشویش و نگرانی چنین دانشجویانی شوید، از یک برنامه‌ی بلندمدت برای اجرای چنین ایده‌ای سخن می‌راندید تا از این طریق دانشجویانی که از امروز قصد ورود به مقاطع تحصیلات تکمیلی را دارند نیز بدانند قدم در چه راهی می‌گذارند؟

1-2. آقای دکتر، همه می دانیم که مواردی از این دست را باید از چند سال قبل به دانشجویان و کلا همه‌ی اقشار جامعه اطلاع‌رسانی کرد چرا که بسیاری از دانشجویانی که به عنوان مثال در رشته‌های مهندسی و رشته‌های کاربردی دیگر تحصیل می‌کنند اگر به انگیزه‌ی تدریس و در پیش گرفتن پیشه‌ی شریف معلمی نبود، برای کسب درآمد نیازی به ادامه‌ی تحصیل در مقاطع تحصیلات تکمیلی نداشتند. اگر هم چنان فرض کنیم که دانشجویان یاد شده به انگیزه‌ی انجام کارهای پژوهشی برای رسیدن به مقطع دکتری تلاش کرده‌اند، به راحتی می‌شد آنها را توجیه نمود که راه‌های دیگری نیز برای این منظور وجود دارد. پس سبب چیست که هم اکنون که بسیاری از دانشجویان در مقطع دکتری تحصیل می‌نمایند و برخی نیز بیشتر از یک یا دو سال است که در انتظار حکم بورس هستند با این سخنان شما باید همواره نگران موضوعاتی این چنین باشند؟

1-3.  اگر هدف از این اقدامات، اطمینان از راهیابی همه‌ی شایستگان به عنوان عضو هیئت علمی به دانشگاه‌ها است که در این صورت باید گفت دانشجویان در انتظار حکم بورس، تا همین حالا هم از هفت‌خوان مصاحبه‌های گوناگون گذشته‌اند و همه می‌دانیم که این افراد اگر با استفاده از رابطه و نه بر اساس صلاحیت و شایستگی تا این مراحل رسیده بودند، مشکلات آن‌ها خیلی زود حل شده بود و نیازی به انتظار یک، دو یا حتی گاهی سه ساله برای صدور حکم بورس نبود.

2. چندی پیش رئیس جمهور محترم در سخنانی به این مطلب اشاره کردند که در هیچ نقطه‌ای از جهان این همه دانشجوی دکتری تحصیل نمی‌کنند. در کمال تعجب در تاریخ 21/12/1392 خبری با مضمون دوبرابر شدن ظرفیت پذیرش دانشجویان دکتری از سوی مدیر کل دفتر گسترش آموزش عالی وزارت علوم منتشر شد. جناب وزیر باور کنید با توجه به مشکلاتی که اشاره شد و نیز دیدگاه شما در مورد دانشجویان دکتری عجیب‌ترین خبری بود که در این مدت شنیده بودم. حال که به زعم شما شانس دانشجویان دکتری برای عضویت در هیئت علمی دانشگاه‌ها قرار است بسیار کم شود، پس این افزایش ظرفیت برای چیست؟

برای افزایش میزان تحقیق و پژوهش در کشور؟ اگر پاسخ شما به این سوال مثبت باشد در آن صورت سوال این است که آیا تنها با داشتن مدرک دکتری می‌توان به تحقیق پرداخت؟ هیچ راه دیگری به جز افزایش بی‌رویه‌ی تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی و بالطبع افزایش سطح انتظارات این افراد از زندگی آینده نیست؟ باور بفرمایید که یکی از دلایل افت کیفی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می‌تواند همین افزایش بی‌رویه‌ی تعداد دانشجویان این مقاطع باشد که سبب شده است تا دانشجویان با سطح تحصیلی متوسط یا حتی ضعیف نیز اغلب (تنها از سر چشم و هم چشمی یا هر عامل دیگر) انگیزه تحصیل تا مقطع دکتری را داشته باشند!

3.  جناب وزیر! شما نیز احتمالا قبول دارید که افزایش بی رویه‌ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی که صد افسوس با کمبود امکانات آزمایشگاهی در دانشگاه‌های کشور هم توأمان بوده است چه بر سر تحقیق و پژوهش آورده است. پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری در این سال‌ها بیش از آن که رشد کیفی داشته باشند به لحاظ کمی رشد کرده‌اند. اساتیدی که با وجود هزار و یک مشکل و نیز با در نظر گرفتن انواع محدودیت ها موضوع پایان‌نامه‌های کارشناسی ارشد و دکتری را مشخص می‌نمودند و قبلا این کار را برای یک، دو، یا حداکثر سه دانشجوی تحصیلات تکمیلی انجام می دادند به ناگاه در این سال‌ها باید برای بیش از دو نفر تنها در مقطع دکتری موضوع پایان نامه مشخص کنند و باید برای تمام این دانشجویان نیز زمان کافی برای مشاوره و راهنمایی داشته باشند. آیا به نظر شما در این شرایط سطح علمی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دچار افت شدیدی نخواهد شد؟

در پایان، از شما و همه‌ی مسئولان دولت انتظار داریم که در هنگام اظهارنظرهایی از این دست تنها لحظه‌ای خود را به جای دانشجویانی قرار دهید که پس از سپری کردن سال‌های متمادی از عمر خود در پی تحصیل، اکنون در انتظار به ثمر نشستن درخت آرزوهای خود هستند و بالاتر از همه اینکه باید پاسخگوی انتظارات ایجاد شده در خانواده، دوستان و جامعه نیز باشند.

ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۵۴ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
واقعا ما دانشجوهای دکتری یکی از مظلوم ترین اقشار این جامعه هستیم. من با توجه به عزل و نصب های اخیر خیلی به آقای وزیر امیدوار شده بودم. اما انگار سیاست های کلی ایشون از وزرای قبلی هم بدتره. بزرگترین اشتباهم اینه که مثل اون دسته از دوستانم که توی ایران قبول نشدند نرفتم اروپا یا آمریکا درس بخونم!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۰۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
علم پرنده ای هست که بر بام هر کسی نمی نشیند.عالم شدن خیلی کار سختیه.ولی در کشور ما خیلی راحت به افراد مدرک میدن و اون افراد هم واقها فکر میکنن که دکتر یا مهندس شدن.حالا کلی باید رو ذهن یک مهندس ایرانی کار کنی که متوجه بشه اصلا راه رو اشتباه اومده و در واقع مهندسی در کار نیست.کار از پایه خرابه و با این راه حل ها نمیشه به جایی رسید.فرارو جان لطفا چاپ کن ما به این حرفی که زدم اعتقاد راسخ دارم و حاضرم با هر کسی مباحثه کنم در این مورد.
آرش
Iran (Islamic Republic of)
۱۷:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
جسارتا جناب نویسنده فکر نمی کنند که واقعا این همه استاد دانشگاه در حالی که هر روز تعداد جمعیت دانشجو کمتر می شه می خوایم چیکار؟
آقا جان البته که معلمی کردن و درس های تکراری رو به خورد بچه ها دادن و پول درآوردن راه حل آسانی است اما به درد آینده این مملکت نمی خورد.
اصلا کی گفته که هر کی دکترا گرفت باید استاد دانشگاه بشه؟ ما رو باش خیال می کردیم هر کی دنبال دکترا می ره لابد عاشق علمه نگو خواب استاد دانشگاه شدن دیده بوده!!
ناشناس
Finland
۱۷:۳۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
به عنوان یک دانشجوی دکتری باید عرض کنم که مطالب گفته شده در این مطلب همگی واقعیت دارند. البته حجم فاجعه ای که در حال وقوع است بسیار بزرگتر از چیزی است که در این مطلب به آن اشاره شده. ترس من از این است که روزی دولت یازدهم و مشخصا وزارت علوم این دولت مصداق بارز این بیت شود که:
از طلاگشتن پشیمان گشته ایم
مرحمت فرموده ما را مس کنید
مرتضی
Iran (Islamic Republic of)
۱۶:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
آقا مگه قبل از اینکه وارد دکترا بشی وضعیت رو نمی دونستی؟؟؟؟
آیا دولت مجبورت کرده بود که دکترا بخونی؟؟؟ تو که میدونستی وضعیت چه جوری باید به جای تنبلی و یک روز در هفته وقت تلف کردن تو دانشگاه دنبال یه کار درست حسابی می رفتی. انقدر هم منت سر دولت نزار همین که دولت خرج شهریه دکترا تو داده باید ممنون هم باشی.
انتشار یافته: ۱۶
علي
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۴۳ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
ايا اين روش كارشناسي شده است يا سليقه شخص ايشان است اگر قرار باشد اين روش تحقق يابد فرار مغز ها ادامه مييابد
سعید
Finland
۱۴:۴۶ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
"باید گفت دانشجویان در انتظار حکم بورس، تا همین حالا هم از هفت‌خوان مصاحبه‌های گوناگون گذشته‌اند و همه می‌دانیم که این افراد اگر با استفاده از رابطه و نه بر اساس صلاحیت و شایستگی تا این مراحل رسیده بودند، مشکلات آن‌ها خیلی زود حل شده بود و نیازی به انتظار یک، دو یا حتی گاهی سه ساله برای صدور حکم بورس نبود."

این واقعا درسته...پس از دو سال انتظار و گذراندن چند مرحله مصاحبه میگن دوباره از اول...خب اگه دوسال دیگه بمونیم میشه 4 سال و بی خیال بورس...من کشورم رو دوست دارم ولی حیف که موندم، کاش مثل دوستام می رفتم (از تهران)...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۵۹ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
من هم هر روز جمله آخر این دوست عزیز را به خودم می گم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۱۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
من فارغ التحصیل دوره دکتری یکی از رشته های علوم انسانی هستم. در فراخوان نخست وزارت علوم فکر می کنم در سال 89 دانشگاه پیام نور را انتخاب کردم بررسی صلاحیت من بیش از سه سال طول کشید و چند روز پس از فارغ التحصیلی به من پاسخ دادند که صلاحیت شما تایید و باید مدارک خود را در سیستم سندباد بارگزاری کنید. وقتی من گفتم که چند روز پیش از رساله خود دفاع کردم پاسخ دادن شما دیگر نمی توانید بورسیه شوید و دانشگاه پیام نور مجددا باید نیاز خود به فارغ التحصیل رشته شما را در فراخوان بعدی اعلام نماید و شما می بایست مسیر را دوباره و این بار برای استخدام پیمانی مجددا طی کنید. با اجازه مسئولین عزیز من الان در حال متر کردن خیابان های شهر هستم و چند ساعتی هم حق التدریس دارم. در صورت نیاز حاضر هستم مشخصات و اسناد را برای شما بفرستم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۲۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
آقایان بگویند جرم ما چیست که در بهترین سال های زندگیمون به جای دلالی و خوش گذرونی درس خواندیم؟؟؟خانواده های اغلب ما با سختی بسیار ما رو روانه دانشگاه کردند. به امید اینکه با شغلی آبرومند گلیم خودمون رو از آب بیرون بکشیم .اما امروز با جوانی بیکار و عزب و سردرگم مواجه اند که مسئولان هم هر چند وقت یکبار نمکی بر زخمشان می ریزند.با معلومات غیرکارامدی که نظام آموزشی به خورد ما داده و با رشته های علوم انسانی چطور شرکت دانش بنیان بزنیم؟.. آقایان چرا بدون فکر فرمایش می فرمایید؟؟؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۱ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
کلید رو زمین گذاشتن و داس برداشتن.داس جواب خواسته هاشون رو نداد سوار کمباین شدن.فعلا بذارین کمباین وزیر کارشو بکنه و همه رو درو کنن.
بعد اگه وقت شد در باره دانشجویان دکتری هم شاید! فکری کردن
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
دوستان اگه عرضه ندارن! لطفا آب پاکی رو بریزن رو دست همه و بگن نمیتونیم مدیریت کنیم لطفا فرار مغزها کنید!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۳۵ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
یه عده دکترای فارغ التحصیل طی 2 سال اخیر به عنوان هیات علمی در دانشگاه های تراز اول کشور جذب شدند که واقعا سواد لازم رو ندارند. در حالی که در گذشته برای مثال فارغ التحصیل دانشگاه شریف با بهترین نمره هم جذب این دانشگاه نمی شد و در دانشگاه های دیگر تهران یا سایر شهرها جذب می شد امروز دانشجویانی که از نظر علمی به مراتب پایین ترند به راحتی در دانشگاه های تراز اول کشور جذب می شوند.
از سوی دیگر راه بهتر ان است که برای مدارج بالاتر دانشجو از کشور خارج شده و رنج و سختی ها را تحمیل کند و در دانشگاهی مطرح با امکانات و اساتید مجرب تحصیل کرده و به کشور بازگردد و از اندوخته وی دیگران نیز بهره مند شوند. همان طور که اساتید با سابقه در دانشگاه ها اغلب چنین کسانی هستند. بهتر است راه برای بازگشت چنین دانش آموختگانی باز شود و مزایا و امتیازات خاصی برایشان فراهم گردد.
مطمئن باشد به واسطه ورود فارغ التحصلان داخلی و خالی شدن دانشگاه ها از دانش آموختگان خارج از کشور چرخه علمی کشور وارد دور باطلی خواهد شد. از طرفی نبود افرادی که تجربه و اندوخته جدید و متفاوتی دارند قطعا موجب پایین آمدن شدید کیفیت علمی دانشگاه ها و نهایتا نخبه سوزی خواهد شد.
ناشناس
Canada
۱۵:۴۰ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
اينكه همه دانشجويان دكترى استاد دانشگاه شوند غير ممكن است. حرفهاى وزير در كليتش درست است، در مورد راهكار بايد فكر كرد
رضا
Iran (Islamic Republic of)
۱۵:۴۸ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
درود بر شما. حرف های دل ما را زدید. آقای فرجی دانا با این اظهارنظرات عجیبتان ما را ناامید کردید. صد رحمت به کامران دانشجو که حدااقل دیدگاه تبدیل دانشجوی دکتری به هبئت علمی را داشت. ما رشته های علوم انسانی باید در کدام موسسات دانش بنیان به قول شما! استخدام شویم؟ اصلا موسسه ای شما می شناسید؟ متاسفم برا خودم و امیدهایم.
ناشناس
United States of America
۱۶:۳۲ - ۱۳۹۲/۱۲/۲۷
من با حرف جناب دکتر فرجی دانا کاملا موافقم زیرا هدف از داشتن دانشگاه برای یک ملت بایستی ایجاد یک ارزش افزوده باشه نه اینکه یک عده راحت طلب بخوان با این وسیله استاد بشن و درآمد و جایگاه اجتماعی پیدا بکنن جایگاه های اجتماعی را بایستی به عرضه افراد برای ایجاد ارزش افزوده داد نه مدرک های رنگارنگ، متاسفانه الان آموزشش عالی در این مملکت در یک چرخه ناقص افتاده و هدف شده تربیت یکسری استاد تیوری خوانده که در بهتزین حالت توانایی آنها عرضه مظالب کتاب های مرجع در کلاسهاست جامعه به ایجاد کار و تجربه بیش از اینها نیازمند است.