انتقامگیری با
بنزین و به آتشکشیدن دفتر کار مرد بدهکار حادثهای را رقم زد که علاوه بر
مرگ مرد آتشافروز جان فردی دیگر را نیز گرفت. این پرونده با درخواست
دریافت دیه از بیتالمال به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
به گزارش خبرنگار ما، دو سال قبل خبر آتشسوزی در ساختمانی پنج طبقه
ماموران آتشنشانی را به محل حادثه کشاند. آتشنشانان بعد از دقایقی موفق
به مهار آتشسوزی و نجات افرادی شدند که در آپارتمان گرفتار شده بودند اما
شدت سوختگی دو نفر از آنها باعث مرگشان شد و پرونده در دادسرای جنایی
تهران به جریان افتاد. شاهدان آتشسوزی عنوان کردند مردی جوان به نام یعقوب
آتش را روشن کرد. آنها توضیح دادند یعقوب با گالن چهارلیتری بنزین وارد
خانه شد و همهجا را به آتش کشید.
یکی از شاهدان عینی گفت: یعقوب و پویان با هم مشکل داشتند ماجرا از این
قرار بود که پویان ماشین یعقوب را فروخته و نتوانسته بود پول آن را وصول
کند یعقوب هم خیلی به این پول احتیاج داشت. آنها سر این موضوع اختلاف
داشتند یعقوب میگفت من ماشین را به تو دادم و پولش را هم از تو میخواهم و
مسایل دیگر به من ربطی ندارد. چون پویان مالک شرکتی بود یعقوب میدانست او
اگر بخواهد میتواند پول را به او بدهد. بعد از چندبار جروبحث روز حادثه
یعقوب به دفتر پویان آمد یک گالن چهارلیتری بنزین داشت او گفت من هیچچیز
برای از دستدادن ندارم و اگر پولم را ندهی اینجا را به آتش میکشم. پویان
گفت: من پولی ندارم. یکدفعه یعقوب بنزین را برداشت و همهجا پاشید. شخصی به
نام یوسف هم در دفتر بود او سعی کرد گالن را از دست یعقوب بگیرد و بیشتر
از بقیه به بنزین آغشته شد یکدفعه یعقوب کبریت را کشید و همه دفتر به آتش
کشیده شد.
این شاهد گفت: چون بنزین همهجا پاشیده شده بود آتش خیلی زود گسترش یافت
و تا امدادگران بیایند همهجا سوخت. فقط توانستیم خودمان را نجات بدهیم،
اما یعقوب و یوسف هردو سوختند و فوت شدند.
زنی که از همسایههای پویان بود و او نیز بهشدت آسیبدیده بود به پلیس
گفت: من در طبقه بالا زندگی میکنم اول بوی دود را احساس کردم و بعد دیدم
شعلههای آتش همهجا را فرا گرفته و به سمت طبقه بالا میآمد مجبور بودم
خودم را نجات بدهم دیدم آپارتمان در حال انفجار است. سعی کردم شیشه را
بشکنم و خودم را بیرون پرت کنم که یکدفعه شیشهها منفجر و دستم بهشدت
زخمی شد؛ طوری که مجبور شدم برای بهبودی چندین عمل جراحی انجام بدهم و
حالا هم بهخاطر خسارتی که به من وارد شده شکایت دارم.
در ادامه بررسیها پویان مورد بازجویی قرار گرفت او گفت: قبول دارم ماشین
یعقوب را فروخته بودم اما پول او دست من نبود. ماشین را یکی از دوستانم در
شهرستان خریده بود و پولش را نمیداد یعقوب هم چون من را میشناخت میگفت
تو باید پول را وصول کنی حتی بهخاطر او تا شهرستان هم رفتم و گفتم باید
مدتی صبر کنی اما او این کار را نکرد وارد دفتر من شد و آنجا را به آتش
کشید و خسارت زیادی به من وارد کرد. خودم هم آسیب دیدم. او مدتها بود که
مرا تهدید میکرد در حالیکه معامله اصلا با من صورت نگرفته بود و من هم
قصد این را نداشتم پول یعقوب را نپردازم و فقط از او مهلت میخواستم.
سرانجام بعد از تکمیل تحقیقات اولیایدم یوسف با توجه به مرگ قاتل درخواست
صدور حکم پرداخت دیه از بیتالمال کردند و با صدور کیفرخواست در این خصوص
پرونده به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. این در حالی است
که شاکیانی که در این حادثه زخمی شدهاند؛ علیه پویان نیز شکایتی را مطرح
کرده و خواستار پرداخت خسارت توسط او شده بودند که با توجه به مدارک
موجود و بیتقصیربودن پویان در آتشسوزی وی در دادگاه عمومی از اتهامات
تبرئه شد.