bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۱۹۴۹۷۰

تقوایی: خودمان را بدهکار جامعه کرده‌ایم

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۷ - ۳۰ خرداد ۱۳۹۳
ناصر تقوایی در مراسم بزرگداشتش که  شب گذشته (پنجشنبه 29 خرداد)در خانه هنرمندان برگزار شد،گفت: امشب بیشتر صحبت ها پیرامون تبعید و کارنکردن من بود درحالیکه این صحبت ها زیاد به واقعیت نزدیک نیست زیرا در این مملکت هیچ کس من را ممنوع الکار نکرده است و من تنها به این علت که در این فرهنگ نمی توانم ایده هایم را جاری کنم کار نکردم.

به گزارش خبرنگار ایلنا وی در ادامه افزود: کار در سینما زمانی برای من جذاب است که بتوانم ایده هایم را عملی کنم بسیاری از دوستانم که شیوه من را انتخاب نکردند می دانند که دور بودن از کار بسیار سخت است. مسعود کیمیایی در بین هم نسلان من از همه پرکارتر بوده است اما سوال اینجاست که آیا فیلم هایی که این اواخر ساخته همانند فیلم های گذشته اش است.

تقوایی همچنین گفت: ما دستی دستی خودمان را به جامعه بدهکار کرده ایم اما نخواستیم به درخواست های جامعه پاسخ دهیم. جامعه ما دریای مواجی است که هر روز در آن ایده های جدیدی شکوفا می شود.

وی با بیان اینکه ادامه این روند خود گم‌کردگی بوجود می آورد گفت: در عالم هنر جامعه متغیر است شاید برخی هنرمندان بتوانند خودشان به تنهایی اثری را خلق کنند مانند نقاشی و آنرا در کشورهای دیگر به نمایش بگذارند اما سینما به این شکل نیست زیرا در وهله اول برای یک ملت خلق می شود.

کارگردان «ناخداخورشید» همچنین گفت: من آدم کم کاری نیستم زیرا هفته ای 4 روز سینما تدریس می کنم و توانم را می گذارم تا جوان های ما در سینما جایی داشته باشند و با هویت سینما آشنا شوند. در این میان شاید بسیاری از آنها به تولید هم نرسند اما تلاش می کنم تا به آنها یاد دهم که فیلمنامه داستان نیست.

وی در ادامه افزود: داستان باید تبدیل به فیلمنامه شود و فیلمنامه اجرا شود به همین دلیل است که اکثر فیلم های ما بر روی پرده سینما موفق نیستند. این نکته را باید یادآور شوم که هستند کسانیکه به خاطر علاقمندی شان به سینما چند کار را خودشان انجام می دهند. مانند کیمیایی که هم می نویسد و هم کارگردانی می کند.

تقوایی خاطرنشان کرد: نویسندگی حرفه ای تخصصی است که رابط بین سینما و ادبیات است و ما در طول این سال ها در سینما با ادبیات کاری انجان ندادیم. من معتقدم امروز پرکارتر از گذشته هستم زیرا در کارنامه ام 15 فیلم کوتاه و مستند، 4 فیلم کوتاه، 7 فیلم بلند و یک سریال 16 ساعته دارم. گاهی فیلم های کوتاه چند دقیقه ای ممکن است اثرش از فیلم های بلند بهتر باشد.

وی خاطرنشان کرد: در حال حاضر فیلم های مستند ما پرکارترین هستند. بنده 10 سال با فارابی سر و کله می زدم که از هر استان ایران مستندی تهیه شود که معرف ایران باشد زیرا اگر این مستندها کیفیت خوبی داشته باشند باعث جذب توریست می شوند.

تقوایی ادامه داد: البته باید آنها را به روز کرد و مانند دایره المعارفی که زمانی برای کشور ما نوشته شد نباشد که همانطور دست نخورده باقی ماند درحالکه تا به امروز واژگان جدیدی آماده شدند.

وی همچنین خاطرنشان کرد: ادبیات برای من گریزگاه نبوده که به خاطر دوری از سینما به آن پرداخته باشم بلکه گرایش اصلی من ادبیات بوده است اما متوجه شدم که وضعیت ادبیات ما بدتر از سینما است زیرا تا به امروز سانسور در مضمون داشتیم اما امروز صحبت از مضمون نیست امروز به واژگان نگاه می کنند.

تقوایی ادامه داد: امروز برخی واژگان ممنوع شده اند چیزی که در تاریخ بشر دیده نشده است.به عنوان مثال، واژه «می» ممنوع شده است که در کتاب هایمان از آن استفاده کنیم. اگر می را از کتاب حافظ برداریم نمی دانم چه بلایی سر آن می آید.

وی با بیان اینکه هنر مدرن هنر ساختار است نه هنر روایت کردن گفت: اگر توجه کرده باشید داستان های جدید بشر همه تکراری هستند اما زمانیکه به آنها ساختار می دهی جدید می شوند. عشق های خوب به هم شباهتی ندارند زیرا آدم های عاشق به هم شبیه نیستند. اگر این روند ادامه داشته باشند در زمینه ادبیات هم به هشدار می رسیم.

تقوایی با بیان اینکه کارهای نوشتاری اش بیشتر از سینما است گفت: امروز ما داریم زبان خودمان را سانسور می کنیم. کجای دنیا دیده اید که واژگان مجرم شده اند؟ در وزارت ارشاد چرا اغماض می شود و این موارد نادیده گرفته می شود.افرادیکه برای مدیریت ان سازمان درنظر گرفته می شوند افراد برگزیده ای هستند که با خود جنبه فرهنگی می آورند.

وی با بیان اینکه اگر این روند ادامه داشته باشد واژگان روزمره مان هم حذف می شود گفت: واژه فی النفسه معنایی ندارد این لحن است که به واژه معنا می دهد. بنده معتقدم واژه را نمی توان اختراع کرد. به عنوان مثال، چرخبال به جای هلی کوپتر. این واژه غلط است زیرا هلی کوپتر بال و چرخ ندارد.

تقوایی با بیان اینکه زبان درحال نابودی است، گفت: سانسور همیشه از دریچه اخلاق وارد می شود که باید فکری به حال آن شود زیرا برای گفتگونویسی در فیلم های اخیر به شدت با مشکل مواجه هستیم.

وی ادامه داد: از مسعود کیمیایی می خواهم کلاس های آموزش بازیگری اش را ادامه دهد و به هنرجویان آموزش دهد زیرا اینکار بزرگتریم میراث است.هر اثر هنری مانند سنگی است که یک کودک پرتاب می کند اما مثل اینکه سنگ هایی که من پرتاب کردم هنوز در راه است و به زمین نرسیده است. امیدوارم این کودکی چند سال دیگر در من باقی بماند و بتوانم سنگ های دیگری را هم پرتاب کنم.