bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۰۳۹۸۶

سقای بی‌‌ریا: مصباح مخالف حزب نیست

روزنامه شرق در حاشیه نشست خبری سقای بی‌ریا، سخنگوی جبهه پایداری گفتگویی با وی انجام داده است.

تاریخ انتشار: ۰۳:۱۶ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۳
روزنامه شرق در حاشیه نشست خبری سقای بی‌ریا، سخنگوی جبهه پایداری گفتگویی با وی انجام داده است.

  ‌آیت‌الله مصباح‌یزدی به‌عنوان پدر معنوی «جبهه‌پایداری» بارها در سخنان خود اعلام کرده‌اند که مخالف تحزبند. آیا تبدیل «جبهه پایداری» به حزب به‌معنای دورشدن شما از آرا و عقاید ایشان نیست؟ آیت‌الله مصباح گفته‌اند که حزب به مفهوم غربی که هرچه شورای مرکزی گفت همه آن را اطاعت کنند در اسلام نیست. از سویی شما در «جبهه پایداری» چیزی به نام شورای فقها دارید، در صورتی که حزب شوید وضعیت این شورای فقها چه می‌شود؟

برای ما آرا و نظرات امام و مقام‌معظم‌رهبری ملاک و اصل است. رهبری حزب را به معنای خاصی قبول دارند. نه برای اینکه منافع گروه خاصی را تامین کند، بلکه برای آگاهی‌دادن و راه‌بازکردن برای مشارکت مردم و هدایتگری به سمت آرمان‌ها و اهداف. حضرت آیت‌الله مصباح هم این را قبول دارند و ما همه کارها و مصوبات خود را به رویت شورای فقها می‌رسانیم. امکان ندارد کاری بکنیم و حضرت آیت‌الله مصباح این را قبول نداشته باشند. حزب‌شدن ما را هم حتما قبول کرده‌اند.

‌پس منظور شما این است که مواضع ایشان درباره تحزب تغییر کرده است؟
نخیر از اول هم همین بود.

ولی متن صحبت‌های ایشان منتشر شده که بارهاوبارها مخالفت خود را با تحزب به اشکال مختلف اعلام کرده‌اند.

نخیر، چه در زمان تشکیل «جبهه پایداری» و چه موارد دیگر من صحبت‌های ایشان را در ذهن دارم. هرگز اینطور کلی، حزب را به هر مفهومی رد نکرده‌اند. حزب را به مفهوم غربی‌اش قبول ندارند.

ولی ایشان حتی در جایی به امام استناد کرده‌اند و گفته‌اند امام چه پیش از پیروزی انقلاب و چه بعد از آن، هیچ‌گاه طرفدار تشکیل حزب نبوده‌اند؟

حضرت امام هم کلا مخالف نبودند چون اجازه دادند حزب جمهوری اسلامی پدید‌ آید و بعدا به عللی متوقف شد.

البته آیت‌الله مصباح گفته ‌بودند که موافقت امام با تشکیل حزب جمهوری اسلامی به‌معنای موافقت ایشان با تحزب نبود و امام با اصرار دوستان و نزدیکان گفتند که اگر حزب تشکیل می‌دهید حزب جمهوری اسلامی باشد.

پس ببینید همانی است که گفتم. حزب به‌معنای کلی را نفی نمی‌کنند. حزب با پارادایم غربی که گروهی به‌دنبال کسب قدرت با هر راهی هستند را نفی می‌کنند. اما اگر ما یک گروه منسجم داشته ‌باشیم که با ویژگی‌های اسلامی و رعایت موازین الهی بیاید در صحنه سیاست فعال شود، این اصلا یکی از آموزه‌های خود اسلام است.

البته مخالفت ایشان صرفا با احزاب غربی نبوده. به نظر می‌رسد که آیت‌الله مصباح کلا با احزابی هم که تاکنون در ایران تشکیل شده چندان موافقتی نداشته و ندارند؟

چون آنها سازوکارهای غربی را به کار بردند. اگر آنها هم آموزه‌های اسلام را اصل قرار دهند که ما تشویق هم می‌کنیم. همه احزاب بیایند آن اصول و پایه‌های اصلی که برای یک‌جمعیت الهی- اسلامی هست رعایت کنند ما مشکلی نداریم. تلاش داریم که «جبهه پایداری» نمونه‌ای از این باشد. در مرامنامه خود نوشته‌ایم که حزب از نگاه آقا این است و ما هم آن را قبول داریم؛ یعنی تشکلی که اگرچه در رقابت قدرت شرکت می‌کند و ممکن است قدرت را هم به دست بگیرد اما هدف اصلی‌اش این نیست. این را وسیله قرار می‌دهد. بالاخره ما منصب‌های بالایی در اسلام داریم. چطور جمع می‌شود. آن کسی که این منصب را می‌گیرد هدفش این منصب نیست بلکه ابزاری است برای رسیدن به اهداف الهی. افرادی که وارد تشکل‌های اسلامی می‌شوند باید منصب را نه هدف بلکه محل خدمت بدانند و لذا این یک‌مکتب تربیتی هم هست. یک‌حزب هست اما با سایر احزاب تفاوت‌هایی دارد. بنیان و شالوده‌اش با دیگر احزاب فرق دارد.

ولی دستور کار و آیین‌نامه احزاب ما شاید تفاوت چندانی با احزاب غربی نداشته ‌باشد و در صورتی که حزب شوید، مجبور به تبعیت از آن هستید؟

ولی این آیین‌نامه که نمی‌گوید برو حتما قدرت‌طلبی کن. می‌گوید یک‌سری ضوابط را رعایت کنید. می‌گوید مرامنامه هم داشته باشید که ما داریم.

وضعیت شورای فقهای شما چه می‌شود؟ در صورتی که شما تبدیل به حزب شوید مجبور هستید از آیین‌نامه قانون احزاب تبعیت کنید. بر اساس این قانون، احزاب موظف به داشتن یک‌شورای مرکزی هستند و تصمیمات را این شورا می‌گیرد. آیا قرار است شورای فقهای شما جایگزین این شورا شود؟

شورای فقها باقی است. هیچ منافاتی ندارد. ما با همان اساسنامه و مرامنامه ثبت‌نام کرده‌ایم. چه اشکالی دارد؟

جایگاه شورا چه می‌شود؟

شورای مرکزی تصمیم می‌گیرد اما تصمیماتش را از نظر شورای فقها می‌گذارند.

اگر شورای فقها نظر شورای مرکزی را رد کرد چه طور؟

هیچ منعی وجود ندارد نسبت به این مساله.

برخی اخبار حاکی از این است که آقای قالیباف و طیف حامی ایشان درحال نزدیک‌کردن خود به طیفی از اصولگرایان به‌ویژه «جبهه پایداری» است. با توجه به اینکه اختلافات بین حامیان آقای قالیباف و آیت‌الله مصباح و «جبهه پایداری» در انتخابات 92 بسیار مشهود بود، این نزدیکی چه معنایی دارد، آیا اصلا آن را تایید می‌کنید، در این صورت به اعتقاد شما تاکتیکی است یا واقعی؟

ما راجع به افراد اظهارنظر نمی‌کنیم. مگر در زمانی مثل انتخابات. ملاک‌های ما ملاک‌های گفتمانی است. ما به عملکرد افراد نگاه می‌کنیم و نزدیکی و دوری آنها به ملاک‌های اصلی که یک‌انسان مومن انقلابی با تقوا و یک‌مدیر صالح باید داشته ‌باشد. اما از برخی کارهای مثبتی که افراد از سوی هر کسی و هر گروهی انجام ‌دهند که به نفع حقوق ملت و اسلام باشد استقبال می‌کنیم.

نزدیکی «جبهه پایداری» و قالیباف در انتخابات آینده را تا چه حد امکان‌پذیر می‌دانید؟

باز رفتید سراغ شخص. اگر کسی خودش را به آن اصول و شاخص‌ها نزدیک کند به ما نزدیک می‌شود.

ممکن است برخی رفتارها تاکتیکی باشد نه واقعی. شاخص شما برای شناخت آن چیست؟

بالاخره یک‌حداقل‌هایی هم وجود دارد. یک‌خط قرمزهایی هست که اگر کسی از آن عبور کند ما هم از او عبور می‌کنیم.

‌در مورد این فرد خاص الان نظر خاصی وجود دارد؟

نه.

یک‌سوال دیگر و آن هم اینکه آقای روانبخش گفته‌بود: «جبهه پایداری انقلاب اسلامی، حزب نیست و هر کسی تفکر آن را قبول دارد عضو آن است، پول هم نداریم که دفتر بزنیم و عضو بگیریم»، الان چه تغییری رخ داده‌است. آیا پولی به «پایداری» رسیده که مانع مالی تبدیل به «حزب» را از میان برده؟

از صحبت‌های ایشان خبر ندارم؛ از خودشان بپرسید.
bato-adv
bato-adv
bato-adv