bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۰۴۴۸۸

نویسنده‌ای که جسدش را از آب گرفتند

تاریخ انتشار: ۰۹:۰۴ - ۰۸ شهريور ۱۳۹۳
نهم شهریورماه سالگرد درگذشت صمد بهرنگی است؛ نویسنده‌ای که پیکر بی‌جانش را از آب گرفتند.

صمد بهرنگی نویسنده‌ای است که نامش با قصه و افسانه گره خورده است، چه قصه‌هایی که خودش خالق آن‌هاست و چه داستان‌هایی که درباره مرگش شکل گرفته و مرگش را چون قصه‌هایش پرراز و رمز کرده است.

صمد بهرنگی زاده دوم تیرماه سال 1318 در محله‌ چرنداب در جنوب بافت قدیمی تبریز است. نهم شهریورماه ۱۳۴۷ رود ارس او را به کام مرگ کشید و پیکر بی‌جانش را ۱۲ شهریور 1347 از ارس گرفتند.

داستان‌های صمد بهرنگی با گذشت سال‌ها از مرگش هنوز هم خوانده می‌شوند. برخی دلیل این محبوبیت را سادگی و بی‌شیله‌پیلگی داستان‌های او می‌دانند و دغدغه‌های انسانی که او در کتاب‌هایش روایت می‌کند. البته بسیاری فرم داستان‌های صمد را کودکانه و مخاطب اصلی داستان‌های او را بزرگسالان می‌دانند.

امین فقیری - نویسنده پیشکسوت - درباره داستان‌های صمد بهرنگی به خبرنگار ایسنا گفت: یه نظر من سادگی جملات و کلمه‌های صمد باعث شده که او این همه خواننده بیابد. او از چیزهایی می‌نوشته که انسانی است و همین کار او را جاویدان کرده است. مسئله کتاب‌های او همیشه صادق است و آثارش قصه‌های بسیار جذابی هستند.

او در ادامه اظهار کرد: کتاب‌های صمد از فرم قصه و افسانه بهره برده است. گویا آدم بزرگی دارد برای بچه‌ها قصه می‌گوید و آن‌ها را نصیحت می‌کند. اما شاید این سبک دیگر این روزها چندان طرفدار نداشته باشد. روزگار عوض شده و تکنیک‌های داستان‌گویی برای بچه‌ها هم عوض شده است. فکر می‌کنم دیگر به شیوه صمد نمی‌توان نوشت و به اصطلاح شیوه او از مد افتاده، اما داستان‌های خود صمد هنوز خواندنی است.

فقیری درباره مخاطب داستان‌های صمد بهرنگی هم توضیح داد: من فکر می‌کنم مخاطب صمد بهرنگی فقط کودکان نبودند. علت این موضوع هم نماد و سمبول‌هایی است که او در آثارش آورده است، مثل داستان «ماهی سیاه کوچولو». بچه‌ها ظاهر این داستان را می‌فهمند، اما به دلیل همان نمادها اصل قضیه را بزرگ‌ترها می‌فهمند. چه آن زمان و چه الآن، مخاطب او بچه‌های بزرگ‌تر مثل دبیرستانی‌ها و دانشجویان هستند و بعد بچه‌ها.

او در ادامه درباره تأثیرپذیری گروهی از نویسندگان از صمد بهرنگی نیز گفت: من در فارس چنین تأثیری را ندیده‌ام، اما در غرب و شمال غرب، برخی نویسندگان از او و ساده‌نویسی او تأثیر گرفتند.

فقیری همچنین درباره مرگ صمد بهرنگی گفت: حرف‌ها درباره مرگ صمد بهرنگی بسیار زیاد است و او خودش مانند افسانه شده است. برخی می‌گویند پیش از به آب انداختن او را کشته‌اند، چون جایی که در آن غرق شده کم‌عمق بوده و برخی هم می‌گویند او چون شنا بلد نبوده غرق شده است.

به گزارش ایسنا، «اولدوز و کلاغ‌ها»، «اولدوز و عروسک سخنگو»، «کچل کفترباز»، «پسرک لبوفروش»، «افسانه‌ی محبت»، «پیرزن و جوجه‌ی طلایی‌اش»، «یک هلو هزار هلو» و «کوراوغلو و کچل حمزه» از جمله کتاب‌های صمد بهرنگی هستند.