bato-adv
bato-adv

داستان‌های نیمه‌تمام بیگدلی را چه کسی تمام می‌کند؟

علی فاطمی وکیل خانواده بیگدلی در مراسم بزرگداشت وی از وصیت این نویسنده مبنی بر به اتمام رساندن داستانهای ناتمام خودش توسط وکیلش خبر داد.

تاریخ انتشار: ۲۰:۲۶ - ۰۸ مهر ۱۳۹۳
علی فاطمی وکیل خانواده بیگدلی در مراسم بزرگداشت وی از وصیت این نویسنده مبنی بر به اتمام رساندن داستانهای ناتمام خودش توسط وکیلش خبر داد.

به گزارش خبرنگار مهر، اردشیر صالح پور در بزرگداشت احمد بیگدلی که عصر امروز دربنیاد شعر و ادبیات داستانی برگزار شد در سخنانی از وی به عنوان مرد پرتلاطمی که آرام گرفت یاد کرد و گفت: او را خیلی دیر باور کردیم و درست زمانی که باورش کردیم از دستمان رفت. گناه احمد این بود که شهرستانی بود و در قد و قواره خودش شناخته نشد.

وی در ادامه با اشاره به آشنایی اش با بیگدلی در سالهای دهه 50 در اهواز گفت: احمد هم نمایشنامه نویس بود و هم معلم اما همیشه  دغدغه معیشت و غم نان داشت. خوزستانی بود تمامی فرهنگ های این استان را در خودش یکجا جمع کرده بود. خصلت هایی که در اکثر جنوبی ها می شد دید و احمد همه را یکجا داشت و شاید همین مسئله است که جزئی پردازی های دقیق توام با بیان حواشی را در آثار او همانند بسیاری از نویسندگان جنوبی زیاد کرده بود.

وی افزود: بیگدلی آنچنان دقیق می نوشت که آدمیزاد با خوانش اثار او در اتمسفری خاص قرار می گرفت که فارغ از قواعد ساختاری معمول داستان است. به نظر من احمد به قلم ایمان داشت و حس نمی کنم به چیزی مانند آن ایمان داشته باشد. وقتی که می نوشت تمام لذت های زندگی را در آن موقع حس می کرد.

این نمایشنامه نویس در ادامه با اشاره به نمایشنامه تا عمق ماسه های بیگدلی گفت: او به قدری زیبا می نوشت که در خوانش بطن هایش حس می کردیم در تنگابه های دریا سیر می کنید کرانه های آن را می شد در متن دید.

وی هچمنین به نمایشنامه «دالو» اشاره کرد و گفت: این نمایشنامه در سال 54 و در تهران موجب شناساندن اجمد به جامعه نمایش شد. می توان آن را نوعی نمایشامه مدرن روستایی دانست که انگاره های تازه ای بر تئاتر رئالیستی روزگارش وارد کرده و همین مسئله موجب می شود که او را برای تندیس به دانشکده هنرهای دراماتیک دعوت کند.

صالح پور تصریح کرد: بیگدلی قدرت خلاقه ای داشت که می توانست در لحظه بنویسد. این قدرت برایش نوعی حس وظیفه و معرفت شناسی ایجاد می کرد که همه زندگی اش را بر مبنای آن تنظیم کرده بود. یادم هست 3 روز پس از فوتش که همزمان با درگذشت مادرم بود برای من پیامکی فرستاده بود با این مضمون. پدر و مادرها همه از دست رفتنی اند باید بدنبال جاودانگی باشیم.

در ادامه این مراسم هادی شریعتی از شاگردان بیگدلی دقایقی را به سخنرانی پرداخت. وی در سخنان کوتاه خود اظهار کرد: بیگدلی می گفت مطمئنم که بالاخره روزی کتابم به روی میزی که باید می افتد و آنکه باید می خواندش و من هم خیلی خوشحالم که اینقدر او شناخته شده هست که امروز 50 نفر به دلیل بزرگداشت نامش گردهم جمع شوند.

سخنران پایانی این مراسم نیز علی فاطمی وکیل خانوادگی بیدلی بود.

وی در سخنان خود عنوان کرد: بیگدلی همیشه می گفت آنی نیستم که نشان می دهم و به همین خاطر با خدا عهد کرده ام که به من 20 سال زمان بدهد تا آنچه که هستم نشان دهم. وقتی که همسرش فوت کرد روزی به من گفت فلانی دیگر آن 20 را نمی خواهم.

وی در ادامه به وصیت مرحوم بیگدلی مبنی بر به اتمام رساندن داستانهای نیمه کاره اش توسط خود اشاره کرد و گفت: از استاد رمان نیمه کاره ای با عنوان «نیمرخی از آن فلو» باقی مانده که اگر تالیفش از 50 درصد گذشته باشد امیدوارم تالیفش را طبق خواست استاد به پایان برسانم.

وی در پایان گفت: آقای بیگدلی در حالی همسرش را از دست داد که تا مدتهای زیاد پولی نداشت تا او را به بیمارستان ببرم. تا روزهای آخر قبل از فوت خودش هم پولی برای تهیه داروهایش نداشت با این حال وقتی فرصت هایی برایش بوجود می آمد تا بتواند پولی را بدست بیاورد می گفت اگر نویسنده خودش را بفروشد دیگر خدا به داد بقیه برسد.