bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۲۲۶۹۸

مرد متاهل، متهم به تعرض به دختر بیمار

رابطه مرد متاهل با دختر بیمار به مرگ دختر و بازداشت مرد به اتهام تجاوز به عنف منجر شد.

تاریخ انتشار: ۱۰:۱۷ - ۱۶ بهمن ۱۳۹۳
رابطه مرد متاهل با دختر بیمار به مرگ دختر و بازداشت مرد به اتهام تجاوز به عنف منجر شد. 

به گزارش شرق، ماموران اورژانس یک‌سال قبل به پلیس خبر دادند دختری جوان به طرز مشکوکی در خانه‌اش جان باخته‌ است. خانواده این دختر مدعی‌ بودند شبنم به‌دلیل بیماری صعب‌العلاج جانش را از دست داده‌، اما آثار برجای‌مانده روی بدن دختر نشان می‌داد او مورد ضرب‌وجرح قرار گرفته‌ است.  وقتی تحقیقات ماموران در این خصوص آغاز شد، برادران شبنم بازداشت شدند.

آنها توضیح دادند خواهرشان را کتک زده‌اند اما قصد قتل نداشتند و فقط می‌خواستند او را تنبیه کنند. برادر کوچک مقتول گفت: «نزدیک صبح بود که از خواب بیدار شدم تا به دستشویی بروم، یک‌دفعه بوی ادکلن مردانه را احساس کردم. بو آنقدر زیاد بود که تعجب کردم، چون در خانه ما مردی نبود که چنین ادکلنی به خود بزند. اطراف را گشتم و مردی را پشت در اتاق خواهرم دیدم. او مردی بود که مدتی قبل با خواهرم رابطه داشت. برادر دیگرم را صدا کردم. آن مرد که رحیم نام‌ داشت، در وضعیت مناسبی نبود و همین مرا خیلی ناراحت کرد. وقتی برادر بزرگم آمد، عصبانی شد و دونفری رحیم را کتک زدیم، بعد سراغ خواهرمان رفتیم و او را هم تنبیه کردیم. خواهرمان گفت نمی‌خواست با رحیم رابطه داشته‌ باشد و او به زور وارد خانه شده ‌است.»

متهم ادامه داد: «قصد داشتیم رحیم را به ماموران تحویل دهیم، اما او فرار کرد. بعد از این مساله هرکس به اتاق خودش رفت شبنم هم خوابید. صبح که بیدار شدیم، مادرم به اتاق شبنم رفت و می‌خواستیم در مورد اینکه چه اتفاقی افتاده‌ است، صحبت کنیم که مادرم گفت شبنم بیدار نمی‌شود و بدنش سرد شده‌، بعد اورژانس را خبر کردیم و گفتند او فوت شده ‌است.»

جسد با دستور بازپرس، به پزشکی‌قانونی فرستاده‌ و صحنه جرم نیز بررسی شد. ماموران تجسس لباس‌های رحیم را در خانه شبنم پیدا کردند و به دستور بازپرس این مرد که متاهل بود، بازداشت شد. این در حالی بود که اولیای‌دم مقتول به اتهام تجاوز به عنف از رحیم شکایت کرده‌ بودند. چندروز بعد پزشکی‌قانونی اعلام کرد شیارهایی روی گردن مقتول وجود دارد، اما این شیارها آنقدر عمیق نبوده که باعث مرگ او شود و به نظر می‌رسد همزمان بودن بیماری مقتول و تنبیه بدنی او باعث مرگ شده و تنبیه به‌تنهایی کشنده نبوده ‌است. آنها همچنین تایید کردند به شبنم در زمان زنده‌بودنش تعرض شده ‌است.  به این‌ترتیب با توجه به اینکه مادر مقتول به‌عنوان ولی‌دم نسبت به هردو پسرش اعلام رضایت کرده‌ و پزشکی‌قانونی هم تنبیه را در حد مرگ ندانسته ‌بود، پرونده قتل شبنم بسته شد، اما خانواده او همچنان مدعی‌ تعرض به فرزندشان بودند.

به همین دلیل پرونده رحیم با اتهام زنای محصنه به‌عنف به دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده ‌شد.  روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان خواستار صدور حکم مناسب در این خصوص شد، مادر مقتول به‌عنوان ولی‌دم دخترش اتهام تجاوز به عنف را یک‌بار دیگر مطرح کرد و سپس نوبت به متهم رسید.

او اتهام را رد کرد و گفت: «چهارسال قبل با شبنم در خیابان با هم آشنا شدم. او به من گفت بیماری صعب‌العلاج دارد و این بیماری مشکلات زیادی برایش ایجاد کرده ‌است. من هم تصمیم گرفتم به او کمک کنم، از آن به بعد بود که رابطه ما شکل گرفت. چندسال اول رابطه جنسی نداشتیم، بیشتر به فکر بیماری او بودم، داروهایش را می‌خریدم و چندبار هم حالش بد شد و او را در بیمارستان بستری کردم. خانواده‌اش در جریان رابطه ما بودند. بعد از مدتی وابستگی شدیدی بین ما به وجود آمد، به‌خاطر اینکه همسر و فرزند داشتم، نمی‌خواستم با شبنم رابطه جدی داشته‌ باشم، اما وضعیت طوری بود که نمی‌توانستم از او جدا شوم. تا اینکه آخرین‌بار وقتی شبنم را به بیمارستان بردم و او حالش خوب شد، از شدت خوشحالی مرا در آغوش گرفت. وقتی دیدم رابطه ما آنقدر جدی شده تصمیم گرفتم او را صیغه کنم.

به این‌ترتیب او همسر من شد البته صیغه‌نامه‌ای نداشتیم و صیغه را خودم جاری کردم. بعد از آن چندباری با هم رابطه داشتیم. تا اینکه شب حادثه با او تماس گرفتم و گفتم باید آماده شود با هم برای خرید دارو برویم. یک نوع ‌داروی خاص داشت که مدتی بود در بازار نبود، بعد از مدت‌ها داروخانه‌ای آن را آورده ‌بود. ما باید پنج‌صبح مقابل در داروخانه می‌رفتیم تا بتوانیم آن را بگیریم.

منتظر بودم شبنم بیاید، چنددقیقه‌ای که گذشت، خواستم به دستشویی‌ بروم شبنم گفت طبقه پایین دستشویی داریم می‌توانی از آن استفاده کنی. به محض اینکه وارد شدم، برادرانش من را کتک زدند.  متهم درباره اینکه چرا لباس‌هایش خانه شبنم بود، جوابی نداد. با پایان جلسه رسیدگی، هیات قضات برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.