bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۲۶۶۹۱

چرا برای شهادت معصومین (ع) گریه می‌کنیم؟

محسن دیناروند

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۰ - ۲۳ اسفند ۱۳۹۳
یادداشت دریافتی- محسن دیناروند؛ بار‌ها شنیده‌ایم که مثلا واقعه عاشورا که واقع شد فرشته‌ها خدمت زهرا  (س) رسیدند و تسلیت گفتند یا فرشته‌ها زاری کردند یا مثلا حضرت زینب (س) یا امام سجاد (ع) چقدر بی‌تابی می‌کردند.

همینطور است درمورد شهادت باقی آل الله؛ حالا اینجا یک سوال پیش می‌آید که چرا چنین است؟ آن‌ها می‌دانند و می‌دانیم که شهادت، رسیدن به لقای الهی است پس اینهمه بیقراری و گریه برای چه بوده؟

حالا درمورد حضرت زینب و امام سجاد (ع) بگوییم دوری، حضرت زهرا (س) دیگر چرا؟ مگر قرار نبوده به ایشان بپیوندند؟

و اما برای پاسخ به این پرسش؛ لازم است که به چند مطلب اشاره کنیم که در ادامه می‌آید:

آنچه یقین داریم در مورد شهادت و مرگ با عزت در راه خدا این است شهادت زیبایی است و اساسا شهادت جز زیبایی نیست. این جمله را حضرت زینب (س) در مورد واقعهٔ عاشورا به کار بردند که: ما رایت الا جمیلا، من به جز زیبایی چیزی ندیدم.

از این سخن حضرت می‌توانیم به این نتیجه برسیم که شهادت جز زیبایی نیست. اینک آیا زیبایی فقط در شادمانی است؟ نه چون شادمانی یکی از جلوه‌های زیبایی است. همانطور که شادمانی هم می‌تواند از جلوه‌های زشت و ناپسندی هم باشد. غم هم می‌تواند از جلوه‌های زیبایی باشد و هم نه.

مثال را در مورد یک موسیقی می‌زنم که راحت‌تر به مفهوم برسیم. آیا هر آهنگ غمگینی نا‌زیباست؟ و هر آهنگ شادی زیبا؟ می‌بینیم که ممکن است یک نوای غمگین زیبا باشد و یک نوای شاد نا‌زیبا، لذا مسئله زیبایی شهادت مسئله‌ای جدا از شادی است.

آنچه که معلوم است این است که شهادت سبکی از زیبایی هست که رنگ ماتم دارد و نه رنگ شادی.

عقل و عرف حکم می‌کند که با تولد‌ها شاد باشیم و با مرگ‌ها غمگین. شما سراغ ندارید کسی را که با مرگ کسی که دوستش دارد ابراز شادمانی بکند.

سیرهٔ انسان‌ها همین بوده. طبیعی هست و اگر کسی برخلاف این باشد اگر طرف دیوانه نباشد، قطعا فعلش مورد تایید عموم نیست.

مثال می‌زنم. یک نفر را در نظر بگیرید پدرش فوت شده، حالا بیاید. مراسم شادی برگزار کند. آیا این شادی او مورد تایید است؟ قطعا نه. نه تنها تایید نمی‌کنند بلکه مردم می‌گویند نگاه به این فرد فوت شده بکنید، آنقدر ارزش نداشت که حتی فرزندش هم برایش ناراحت باشد بلکه برای فوتش جشن هم گرفت.

یا آیا ارسال پیام تبریک به مناسبت درگذشت یک نفر کار پسندیده‌ای هست؟ شما تا کنون با چنین موردی مواجه شده‌اید که کسی برای مرگ کسی پیام شادباش برای بازماندگان بفرستد؟ اگر هم بوده آیا این فعل قابل پسند عرف و عقل هست؟ قطعا نه. لذا ابراز غم در زمان مرگ‌ها و ابراز شادی در زمان تولد‌ها یک امر عقلی، عرفی، طبیعی و فطری است. در مورد شهادت معصومین (ع) و یا ولادت این بزرگواران هم همینطور است.

 حالا چرا در این مورد ابراز غم زیبایی هست خب این امر بدیهی هست آرزو و افتخار هر مومنی این است که با شادی معصومین (ع) شاد و با غم ایشان غمگین باشد. ولذا چه چیزی برای یک مومن زیبا‌تر از در کنار معصوم (ع) می‌تواند باشد؟

ما می‌خواهیم همیشه و در هر حال کنار معصوم (ع) باشیم. و رضایت الهی را در جلب رضایت او می‌دانیم لذا در اینجا هم آن غمی که در کنار معصوم باشد را زیبا می‌دانیم و به این غم افتخار هم می‌کنیم چون برای معصوم (ع) و در کنار ایشان است و با هدف قرب الهی است و چیزی زیبا‌تر از قرب الهی نیست.

در سجدهٔ زیارت عاشورا می‌گوییم: «اَللّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّکِرینَ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ اَلْحَمْدُ لِلَّهِ عَلى عَظیمِ رَزِیَّتى»، «خدایا ستایش سپاسگزاران مخصوص تو است، بر مصیبت زدگى آن‌ها، ستایش خداى را بر بزرگى مصیبتم»

انسان با مرگ در آن دنیا حضور دارد و معنی‌اش این نیست که مناسبات عقلی و عرفی و دینی و علایق او هم تعییر می‌کند. یعنی اینچنین نیست که اگر در این دنیا عقل حکم کند به ابراز غم در مرگ‌ها و در آن دنیا بگوید نه حالا که اینجا ییم عقل چیز دیگری حکم می‌کند.

نه اینطور نیست چون برخلاف عدل و حکمت خداست اگر اینچنین باشد. پس اگر این دنیا برای مرگ ناراحت می‌شویم آن دنیا هم همینطور است.

در مثالی که در سوال آمد درست که با شهادت امام حسین (ع)، حضرت به مادر می‌پیوندد ولی در‌‌ همان حال این عروج بازماندگانی دارد که ناراحت هستند از این فراق.

چگونه می‌شود شادی حضرت فاطمه (س) را تصور کرد در حالی که حضرت زینب (س) غمگین است؟ این تصور را نمی‌توان داشت اساسا.

یکی دیگر از علل ناراحتی و اندوه معصومین (ع) و مومنان در شهادت ایشان این است که بر سرنوشت گروه مقابل ناراحت و نگرانند که چه سرنوشت تلخی در انتظار مخالفان است.

اساسا دعوت امام حسین (ع) تا لحظه شهادت مبنی بر «هَل مِن ناصر یَنصُرنی» از همین رو هست که سرنوشت گروه مخالف هم برای ایشان مهم است که حتی تا آخرین لحظه غصه این را می‌خورد که کاش به راه راست بیایند.

این نبوده که بگویند حالا که چند مدت آب را بر من بستند و این همه عناد ورزیدند من امام نا‌امید بشوم از هدایت این‌ها، نه، تا آخرین لحظه سعی در بازگشت آن‌ها به راه حق دارد. و این نشان می‌دهد یک وجه از ناراحتی ایشان برای همین فرجام تلخی است که مخالفان با نپذیرفتن دعوت ایشان به آن خواهند رسید.