یادداشت دریافتی- مصطفی خلیلی اردلی*؛ ریاست محترم جمهور جناب آقای دکتر روحانی در جمع فرماندهان نیروی انتظامی سخنانی ایراد فرمودند که به جهت ابهام در جملات ایشان با نقدهای گوناگونی مواجه گردیده است که البته قابل تامل و بررسی است و به ایشان پیشنهاد می‌گردد در اولین فرصت ممکن ابهامات سخنان خود را رفع نمایند.
بر همگان واضح و مبرهن است که مبنای قوانین کشور اسلامی ایران بالاخص قوانینی که در راستای وظایف خطیر پرسنل محترم نیروی انتظامی به عنوان ضابطین دادگستری و ماموران امنیت و آسایش مردم وجود دارد از جمله قوانین حوزه جزایی برگرفته از شرع مقدس اسلام است.
حال چگونه ممکن است اینگونه قوانین را اجرا نمود در حالی که وظیفه نیروی پلیس را در کشور خود اجرای اسلام ندانیم؟!
هرچند سوای از نگاه حقوقی نیک می‌دانیم که وظیفه اجرای قوانین اسلام که البته معنای وسیعی را در بر می‌گیرد تا جایی که با حقوق مکتسبه اشخاص تعارض پیدا ننماید و البته در چارچوب قوانین و مقررات و با لحاظ ضوابط مربوطه و در نظر داشتن حساسیت‌های لازم، نه تنها وظیفه نیروی پلیس بلکه وظیفه شرعی هر مسلمان است.
سخن شما را در جایی می‌توان صحیح قلمداد نمود که وظیفه پلیس را صرفاً اجرای قوانین مصوب دانسته و نگاه عقیدتی را از آن حذف نماییم که البته خود شما به عنوان یک حقوقدان و روحانی به خوبی و شاید بهتر از نسل ما به جهت حضور در مبارزات انقلابی می‌دانید و آگاه هستید که انقلاب اسلامی ایران با هدف عالیه و غایی اجرای فرامین الهی و اسلامی به وقوع پیوسته و بهای سنگینی در طول سالیان متمادی پرداخته تا به این مقصود واقعی خود برسد.
بر کسی پوشیده نیست که در کشور عزیزمان ایران به یمن برقراری دین مبین اسلام، نیروهای انتظامی در کنار ملت فهیم و فرهیخته و مسلمان وظیفه‌ای فرا‌تر از اجرای قوانین در راستای امر به معروف و نهی از منکر عهده دار هستند.
لازم به ذکر است همانگونه که سخنان شما در خصوص وجود منکرات اساسی از جمله فقر و بیکاری و... را به فال نیک می‌گیریم و با آغوش باز جهت رفع آن احساس مسوولیت می‌نماییم همین منطق ایجاب می‌نماید که در مقابل سخنان شما در خصوص وظیفه نیروهای تلاشگر، مومن و متعهد پلیس نقد جدی وارد نماییم.
هرچند سخنان شما در ظاهر منطبق بر پیاده سازی یک جامعه مدنی مبتنی بر روشنفکری است و شاید به کام خیلی از اشخاص خوش آید اما باید پذیرفت کاستن از دامنه شمول اشخاص حامی و حافظ و در عین حال مجری قوانین دینی و ارزش‌های انقلاب اسلامی به عناوین مختلف تالی فاسدی به همراه خواهد داشت که شاید زمانی تبعات احتمالی آنرا نتوان جبران نمود.
اگر نگارنده این سخنان را از زبان یک رییس جمهور غیر حقوقدان می‌شنید بسیار دشوار می‌نمود که قلمی در نقد فرمایشات آن جناب بر صفحه‌ای بلغزد اما چه باید کرد که شما را در وهله اول به عنوان یک حقوقدان می‌شناسیم و شاید همین امر سبب شده است تا انتظار بیشتری از شما لااقل در جامعه حقوقی کشور وجود داشته باشد.
*حقوقدان
