bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۳۲۴۲۷

موسم انتخابات و «طرح»های عجیب انتخاباتی

تاریخ انتشار: ۰۹:۴۶ - ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۴
بهمن کشاورز حقوق‌دان در روزنامه شرق نوشت:

١) در مجلس شورای اسلامی نمایندگانی وابسته به گروه‌ها و طیف‌ها و جناح‌های مختلف حضور دارند و طبعا با سلیقه‌های مختلفی در مجلس مواجه هستیم. گمان می‌رود تنها چیزی که احتمالا همه نمایندگان در آن مشترک و هم‌عقیده هستند، تمایل و شاید اشتیاق به انتخاب مجدد باشد. انگیزه این اشتیاق و اصرار البته متفاوت است؛ اما اصل و ذات آن از نظر شکل، یکی است. از این‌رو در انتهای هر دوره از مجلس، با طرح‌هایی (و نه لوایحی) که به‌نوعی می‌تواند پاسخ‌گوی این اشتیاق باشد، مواجه می‌شویم. نمونه این مورد طرح استمرار صلاحیت نمایندگان که در شورای نگهبان رد شد و نمونه دیگر – که شاید از این جهت کمتر جلب نظر کند- طرح استانی‌شدن انتخابات مجلس شورای اسلامی است. معمولا این طرح‌ها با امضاهای فراوان مطرح می‌شوند که این خود آنچه را که می‌پنداریم، ثابت می‌کند.

٢) اصل ٦٢ قانون اساسی مقرر می‌کند «مجلس شورای اسلامی از نمایندگان ملت که به‌طور مستقیم و با رأی مخفی انتخاب می‌شوند، تشکیل می‌گردد». کلمه مستقیم بیانگر آن است که انتخاب‌کننده و انتخاب‌شونده باید کمترین فاصله را با هم داشته باشند و شناخت و آگاهی برگزینندگان از کسانی که برمی‌گزینند، تا حد امکان عینی و بر مبنای اطلاعات دست اول باشد. از این روست که در کشورهایی با سابقه دموکراسی طولانی، تمهیداتی اندیشیده‌اند که این منظور حاصل شود. مثلا شهر پاریس با حدود دو‌میلیون‌و ٢٠٠ هزار نفر جمعیت، به ١٠ یا ٢٠ حوزه انتخابیه تقسیم شده که اهالی هر حوزه به نمایندگان همان حوزه رأی می‌دهند.

نتیجه این است که انتخاب‌کننده، نماینده‌اش را خوب می‌شناسد. اما در شهر تهران حدودا ١٠میلیون نفری، ما فقط یک حوزه داریم و نتیجه این است که اغلب رأی‌دهندگانی که در انتخابات شرکت می‌کنند، نمایندگان خود را عملا نمی‌شناسند. برای امتحان بد نیست از برخی تهرانی‌ها در این مورد سؤال شود. گمان نگارنده این است که از آقای علی مطهری و احمد توکلی، جلوتر نخواهیم رفت.

٣) طرح استانی‌شدن وضعیت را از این نظر بدتر خواهد کرد زیرا به موجب این طرح افرادی که در حوزه انتخابیه خود، ١٥ درصد آرا و در استان حداکثر رأی را آورده باشند، به‌عنوان نماینده استان انتخاب خواهند شد. حال آنکه معمولا آنان که در شهرستان‌ها فعال هستند، در مرکز استان به‌ویژه استان‌های پرجمعیت و بزرگ، شناخته‌شده نیستند و کسی به آنها رأی نخواهد داد.

نتیجه احتمالی فرایند استانی‌شدن این است؛ نمایندگان موجود مجلس که در فراکسیون‌هایی -جدا از حوزه انتخابیه خود- با یکدیگر آشنایی دارند و سابقه نمایندگی برای آنها امکانات وسیعی در حد استانی فراهم کرده و نیز می‌توانند در زمان نزدیک به انتخابات رایزنی‌ها و هم‌فکری‌های بیشتری داشته باشند و به‌طور هماهنگ عمل کنند، خواهند توانست، عمدتا، تقریبا به‌طور دائمی نمایندگی خود را تضمین کنند. همچنین تا زمانی که شرط سنی مانع کارشان نشده، در این سمت باقی بمانند و افراد جدید هرچند آگاه، متخصص و توانا، قادر به رقابت با آنان نباشند.

٤) طراحان ظاهرا در توجیه طرح، به پایین‌آمدن هزینه تبلیغات اشاره کرده‌اند. این توجیه قابل‌قبول نیست زیرا کسانی که در حوزه‌های انتخابیه شهری حضور داشته و بخواهند در انتخابات رقابت کنند ناچار باید هم در شهر خود و هم در سطح استان به تبلیغات بپردازند و لاجرم هزینه چندین‌برابر خواهد شد. بالارفتن هزینه، فسادی را که هم‌اکنون نیز مورد‌بحث است، دامن می‌زند.

٥) حاصل اینکه همواره گفته می‌شد انتخابات مجلس شورا در شهرهای کوچک و متوسط، بسیارجدی است. به این مفهوم که صرف‌نظر از مسائل مربوط به رد و تأیید صلاحیت- که خود جای بحث مفصل دارد- آنان که صلاحیتشان احراز می‌شود به‌طور جدی با یکدیگر رقابت می‌کنند و عوامل مختلفی در انتخاب افراد مؤثر است. در صورت استانی‌شدن انتخابات، این ویژگی مثبت انتخابات در ایران منتفی خواهد بود زیرا واضح است که اهالی یک شهرستان، همه اهل سیاست و نمایندگان ادوار و مدیران سابق را، نه می‌شناسند نه علاقه‌ای به شناسایی آنها دارند. این به مفهوم میدان‌داری عده‌ای خاص و بهره‌مند از برخی حمایت‌ها در مجلس به‌مدت تقریبا نامحدود خواهد بود. البته احتمال تأیید این طرح در شورای محترم نگهبان، بسیارضعیف است. ولله اعلم