شادمانی کودکانی که به استقبال کاروان کمکهای هلال احمر به غوطه شرقی دمشق رفته بودند دیری نپایید؛ انفجار مهیب همه چیز را بر هم زد و خنده را به گریه بدل کرد.
به گزارش
فرادید، عکاس رویترز "بسام خبله" که همراه با کاروان کمک های هلال احمر به منطقه جنگ زده در غوطه شرقی دمشق رفته بود با کودکانی مواجه شد که شادمان از رسیدن غذا و دارو در اطراف آنها حلقه زده بودند. امدادگران هلال احمر به او گفته اند هربار که خودروی حامل کمک ها به این منطقه میآید همین اتفاق میافتد.
او نوشته کودکان شادمان با دیدن دوربین عکاسی از او میخواهند که از آنها عکس بگیرد و عکس را نشانشان دهد. "جودی" یکی از دخترانی است که از او میخواهد در حالی که برادر خردسالش "سهیر" را در آغوش گرفته و می بوسد عکاسی کند. غزل هم یکی دیگر از دخترانی است که عکاس، چهره شادمان او را عکاسی میکند.
درست لحظاتی که بسام در حال عکاسی از کودکان شادمان بود و همه چیز عادی به نظر می رسید صدای سوت و بعد انفجار همه چیز را برهم می زند؛ ناگهان گرد وغبار و صدای جیغ و فریاد همه جا را فرا میگیرد و کودکانی که تا چند لحظه قبل در مقابل دوربین او قرار گرفته بودند، گریان و وحشت زده به این سو و آنسو فرار میکنند.
لحظه ای بعد صدای آژیر آمبولانس بلند می شود و مجروحین که یکی از آنها عضو هلال احمر است از میان گرد و غبار بیرون آورده میشود.
عکاس میگوید آنچه در یک لحظه شادمانی را به گریه بدل کرد هر روز در سوریه اتفاق میافتد. جنگ در این کشور که در سال پنجم خود بیش از 220هزار تن را به کام مرگ فرستاده است که کودکان و زنان بیشترین تعداد آنها را تشکیل میدهند.
واقعا صحنه غم انگیز و دردناکی بود.بیچاره جودی،بیچاره غزال،بیچاره سهیر! مرده شور آمریکا و انگلیس را ببرن که تمام بدبختی مردم خاورمیانه از دست نقشه های کثیف و شوم آنهاست. البته جهل و نادانی ما مردم هم عاملی است برای تسلط هر چه بیشتر آنها بر ما.واقعا ناراحت شدم.خیلی زیاد
بیا تا جهان را به بد نسپریم
بیا تا جهان را به بد نسپریم
.
.
.
این طنین صدای فردوسی در حدود هزار سال پیش است که در گوش ماست. بله با ما انسانها در نقطه نقطه دنیا که جهان را به نا اهلش سپردیم.
«...ز برون کسی نیاید چو به یاری تو اینجا
تو ز خویشتن برون آ سپه تتار بشکن
سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی!
تو خود آفتاب خود باش و طلسم کار بشکن...»
عربستان آشغال....
قطر قاطر....
ترکیه ....(سانسور شد)