صحبت از تصاحب مشاغل دیپلماتیک در کشوری که زنان آن برای خروج از کشور به اجازه همسر یا پدر نیاز دارند و مسائل سادهتری همچون حضور آنان در ورزشگاهها نوعی چالش است؛ کمی آرمانخواهانه به نظر میرسد، اما حق رأی و مشارکت سیاسی و بسیاری از حقوق بهرسمیتشناختهشده امروزی نیز زمانی مصداق آرمانخواهی بوده است بنابراین برای ازمیانبرداشتن موانع و دستاندازهای کنونی در این مسیر باید همچون زنان کشورهای توسعهیافته، آرمانخواهانه و مصرانه در این راه وارد شد.
نگاهی به پیشینه حضور زنان در عرصه سیاست خارجی کشورمان نشان میدهد که زنان ایرانی برای کسب فرصتهای شغلی برابر در این حوزه راه دشواری را در پیش دارند. تنها یکی، دو زن در دوران پیش از انقلاب و یکي، دو زن در دولت یازدهم توانستهاند وارد این عرصه شوند. این در حالی است که زنان در کشورهای توسعهیافته در عرصه سیاست داخلی و خارجی خود به پستهای قابلتوجهی دست پیدا کردهاند. زنانی که وزیر و رئیسجمهور شدهاند یا زنانی که اکنون وزارت خارجه یا دیگر مسئولیتهای مهم عرصه سیاست خارجی را بهعهده دارند، کم نیستند.
همان نگاه اول به ترکیب هیأتهای مذاکرهکننده اعضای ١+٥ در جریان پرونده هستهای ایران، مردانهبودن دیپلماسی در کشورمان را به رخ میکشد. فدریکا موگرینی و پیش از او کاترین اشتون، وندی شرمن و هلگا اشمیت را میتوان چهار عضو اثرگذار در این مذاکرات دانست. هیأتهای فرانسوی، چینی و آلمانی نیز در جمع خود زنانی داشتهاند که البته تا این اندازه اثرگذار نبودهاند، اما تنها ایران است که در این مصاف، مردانه حاضر میشود. این حضور مردانه بهخاطر عدم استفاده از زنان در ترکیب تیم مذاکرهکننده نیست بلکه ما در مرحله قبل از آن- یعنی استفاده از زنان در مشاغل دیپلماتیک - با کشورهای توسعهیافته فاصله داریم.
بدون شک این فاصله ناشی از راهی است که آنان طی کردهاند و ما هنوز در ابتدای آن هستیم. بسیاری از کارشناسان مسائل سیاسی و بینالمللی بر این باور هستند که حضور زنان در عرصه سیاست خارجی در کشورهای توسعهیافته نیز بهقدر کافی و متناسب با توانمندیهای زنان نیست.
راه دشوار طيشده
کتاب «زنان جهان: ظهور زنان دیپلمات»، نوشته «هلن مککارتی»، بهخوبی از دشواریهای زنان انگلیسی در مسیر تصدی پستهای سیاسی حکایت میکند و نشان میدهد که احقاق حقوق زنان در کشورهای توسعهیافته مصداق همان ضربالمثل «نابرده رنج، گنج میسر نمیشود» است.
او در این کتاب توضیح داده است که مسئله بازشدن درهای حوزه دیپلماتیک و کنسولگریها روی زنان در سال ١٩٣٣ مطرح شده و تا فوریه ١٩٣٤ که کمیته پذیرش زنان تشکیل شود، با اعتراضات بیوقفهای همراه بوده است.
آنچه در این کتاب با عنوان استدلالهای مخالفان حضور زنان در عرصه دیپلماسی بیان میشود به خوبی نشان میدهد زنان در جوامع توسعهیافته امروزی نیز زمانی- اگرچه با یک فاصله زمانی حدودا صدساله- با مشکلاتی از جنس آنچه زنان در کشورهای درحالتوسعه پیشرو دارند، مبارزه کردهاند، بنابراین این امید ایجاد میشود که اگر کسانی در انگلستان توانستهاند بر این موانع و مشکلات فایق آیند حتما زنان ایرانی، افغانی یا پاکستانی و... نیز خواهند توانست.
بحث ازدواج و وظایف خانگی از یکسو و موضوع تعصب مقامات بر حفظ تسلط مردان بر زنان از جمله دلایلی است که این نویسنده انگلیسی از آن به عنوان تئوری سیاسی مانع تصاحب مشاغل دیپلماتیک توسط زنان در کشورش یاد میکند. این همان چیزی است که بسیاری از زنان و مردان فعال سیاسی در کشورمان نیز آن را مانع توسعه فعالیتهای سیاسی زنان در عرصه سیاست خارجی میدانند، بنابراین میتوان نتیجه گرفت محدودکردن زنان در این حوزه درد مشترکی میان زنان جهان است که در برخی کشورها داروی آن هم کشف شده است.
زنان دیپلمات، امروز نقش عمدهای در انجام مأموریتهای سیاسی میان دولتها و در سازمانهای بینالمللی ایفا میکنند. سفارت زنان، موضوع جالبی است که میتواند ابعاد گوناگونی داشته باشد. البته صعود از پلههای ترقی برای زنان در دستگاههای دیپلماسی در همه جای جهان سخت و دشوار است. این موضوع در کشورهایی که به عنوان نهادی دموکراتیک شناخته میشوند نیز صادق است؛ برای مثال یکی از سفرای کانادا در آمریکا زنی بود که پس از ٢٣ سال سابقه کار دیپلماتیک توانسته این مقام را کسب کند. او به سختی کار زنان دیپلمات در کانادا معترف است، بهنحویکه تا سال ١٩٤٧ اساسا هیچ زنی حق شرکت در امتحان سرویس خارجی به عنوان دروازه اخذ مناصب دیپلماتیک در کانادا را نداشت. در فاصله سالهای ١٩٤٧-١٩٧١ نیز که زنان اجازه شرکت در این امتحان را یافتند، حتی در صورت قبولی، به محض ازدواج از ایشان خواسته میشد تغییر شغل دهند یا خود را بازنشسته کنند!
گفتنی است که پذیرش ارتباط حضور زنان در مشاغل دیپلماتیک و میزان توسعهیافتگی سیاسی جوامع مخالفانی نیز دارد. برخی اعتقاد دارند زنان دیپلماتی در جهان پیشرفت میکنند که از طبقه خواص و از اقشار ذینفوذ و اشراف باشند. پوشکاروا در کتاب «زنان در تاریخ روسیه» به این موضوع میپردازد و مینویسد: «این زنان از طبقه اشراف بودهاند که به صورت سنتی برخلاف باور سنتی «جنس ضعیف» خود را وارد سیاست میکردند و سمتهای سفیری و دیپلماتیک را اشغال میکردند». باید پذیرفت این نگاه چندان غلط نیست و در اغلب کشورهای جهان ریشه دارد.برای نمونه در کشور خودمان نیز همین طور بوده است. مهرانگیز دولتشاهی، نخستین زن سفیر در ایران، دختر محمدعلی میرزا شکوهالدوله، وزیر پست و تلگراف و تلفن و خواهرزن مظفر فیروز – نوه فرمانفرما - وزیر کار در کابینه احمد قوام و خارج از بدنه دستگاه دیپلماسی کشور بود.
علاوه براین مخالفان ارتباط حضوز زنان در مشاغل دیپلماتیک با میزان توسعهیافتگی، اعتقاد دارند تعداد زنان سفیر یا زنان در مناصب بالای دیپلماتیک لزوماً به معنای توسعهیافتگی بهخصوص از نوع پایدار آن نیست. این گروه استناد میکنند به اینکه برخی کشورهای فقیر و توسعهنیافته به صورت تصنعی سعی میکنند خود را با استانداردهای مدرن و غربی مثلا در تعیین سهمیه تعداد زنان در پارلمان و وزرا مدرن جلوه دهند. این وضع در اعزام سفرا به دیگر کشورها و سازمانهای بینالمللی نیز به چشم میخورد.
البته در پاسخ به این نگاه میتوان گفت الگوبرداری از کشورهای توسعهیافته میتواند در مسیر حرکت به توسعه واقعی موثر واقع شود. حضور پررنگ زنان در عرصههای مختلف سیاسی حتی اگر نمایشی و تقلیدی باشد، قابل اهمیت است و با تکرار این اتفاق طی سالها میتوان به نهادینهشدن آن و پذیرش واقعی زنان به عنوان عناصر اثرگذار در عرصه سیاست کشورها امیدوار بود.
اگرچه نمیتوان انکار کرد انتصاب سفیر زن از سوی برخی از کشورها به منظور کسب وجهه بینالمللی صورت میگیرد و در درون اندیشه سیاسی حاکم بر آن جامعه چندان ریشه ندارد، اما این مسئله نباید سبب شود که اهمیت انتصاب زنان در مشاغل دیپلماتیک و عرصه سیاست خارجی را بهعنوان یکی از مهمترین حوزههای فعالیت نادیده بگیریم. این اقدامات هرچقدر هم که نمایشی باشد باز هم گامی در مسیر توسعه سیاسی به حساب آمده و قابلتوجه است.
زنان دیپلما ت در ایران
از آنجایی که کشور ما از جمله کشورهای توسعهیافته جهان محسوب نمیشود و تلاشهای جامعه زنان کشورمان برای بهدستآوردن مشاغل دیپلماتیک نیز قدمت چندانی ندارد، در تاریخ معاصر خود به سختی و با ارفاق میتوان از چهار زن فعال در این عرصه نام برد.
اولین سخنگوی زن؛ مرضیه افخم
مرضیه افخم متولد ۱۳۴۱ در تهران و سخنگوی فعلی وزارت امور خارجه است. او نخستین زنی است که به این سمت منصوب شده و برخی مدعي بودند که دادن چنین پستی به یک زن، اقدامی نمایشی از سوی دولت بوده است. مرور كارنامه دوساله او اما نشانگر اين است كه افخم در مقام سخنگوي دستگاه ديپلماسي كشور، از تجربه و تسلط لازم براي انجام وظايف خود برخوردار است به گونهاي كه اكنون كمتر شاهد چنين انتقادهايي نسبت به او هستيم.او در رشتههاي روابط بينالملل و نيز ارتباطات تحصيل كرده و در فعالیت دیپلماتیک تجربه دارد. او در زمان وزارت علیاکبر ولایتی و کمال خرازی مسئولیت اداره کل اخبار و مطبوعات وزارت خارجه را برعهده داشت.
منصوره شریفیصدر؛ خانم كاردار
منصوره شریفیصدر، دیپلمات ایرانی و مدیرکل زنان و حقوقبشر وزارت امور خارجه ایران است. او اولین زنی است که در جمهوری اسلامی ایران، به سمت کاردار منصوب شده است. او از ۱۳۸۷ تا اسفند ۱۳۹۰ نفر دوم سفارت ایران در ژاپن بود و در هنگام مرخصی سفیر، سرپرستی سفارت را برعهده داشته است.
او مدرک کارشناسی حقوق و کارشناسیارشد مطالعات بینالملل را از دانشگاه تهران دریافت کرده است و از جمله نامهایی بود که در ابتدای دولت یازدهم و زمانی که صحبت از انتصاب یک سفیر زن میشد، مورد توجه رسانهها قرار گرفت.
قاصد نامه به گورباچف؛ طاهره دباغ
مرضیه حدیدچی، معروف به طاهره دباغ، دیپلمات نبوده است، اما حضور او در یک مأموریت دیپلماتیک مهم- بردن نامه امامخمینی(ره) برای گورباچف - در تاریخ جمهوری اسلامی ایران باعث میشود که با اندکی ارفاق بتوان نام او را در میان زنان دیپلمات ایرانی ذکر کرد.
او متولد ۱۳۱۸ در همدان است و مبارزه مسلحانه با حکومت پهلوی، سابقه زندانی سیاسیبودن و نماینده مجلس شورای اسلامی را در کارنامهاش دارد. او همچنین از بنیانگذاران سپاه پاسداران است.حضور او در مأموریت دیپلماتیک مذکور احتمالا از آنجا ناشی میشود که در هنگام اقامت امامخمینی(ره) در پاریس، وی محافظ شخصی ایشان شد و همچنین وظایف اندرونی بیت را نیز برعهده داشت.
دیپلمات بازنشسته؛ شیرین طهماسب
شیرین طهماسب یا شیرین هانتر متولد سال ۱۹۴۵ در تبریز است . او استاد دانشگاه جورج تاون است و در زمینه مقالات سیاسی فعالیت میکند. این استاد دانشگاه ایرانی – آمریکایی یک متخصص در مسائل سیاسی ایران است و تا پیش از انقلاب عضو وزارت امور خارجه کشورمان بوده است. شیرین طهماسب پس از آن به ایالات متحده نقل مکان کرد.
این دیپلمات پیشین کشورمان که بهزبانهای فارسی٬ انگلیسی، فرانسه و آذری صحبت میکند؛ لیسانس علوم سیاسی خود را از دانشگاه تهران دریافت کرده است و علاقه فراوانی به سرزمین مادری و آنچه در ایران میگذرد، دارد.