نورا نراقی و مادرش شهرزاد نظیفی، نخستین بانوان موتورسوار ایرانی پس از انقلاب هستند. نورا می گوید در چهارسالگی برای اولین بار روی موتور نشسته است. مادر نورا هم می گوید به خاطر عشقی که به همسرش داشته وارد این عرصه شده است.
گفتوگوی خواندنی نورا نراقی و شهرزاد نظیفی را با «قانون» بخوانید. گفت و گویی که بیشتر رنگوبوی مشکلات شدید بانوان در این رشته را دارد.
از چه سنی شروع به موتورسواری کردید؟نورا نراقی: اولین تمرین موتور سواریام در ۴سالگی بود. پدرم اولین مربی من برای آموزش این رشته بود. از آن زمان علاقهام به این رشته شروع شد.
با توجه به اینکه تمام افراد خانواده تان به صورت حرفه ای موتورسواری می کنند، احتمالا مشکلی برای شما ایجاد نکردند؟نراقي: بله، خانوادهام همیشه در این رشته مشوق من بودهاند به طوری که هر هفته به همراه مادرم برای تمرین به پیست میرویم و همیشه مادرم نکتههای لازم را در تمرین به من یادآوری میکند و حضورش همراه با من مایه دلگرمی است. شاید افراد کمیتجربه تمرین در کنار مادرشان را داشته باشند و من جزو افراد خوش شانس هستم.
احساسات مادرانه تان غلبه نمی کند؟نورا نراقی: چرا خیلی (باخنده).
شهرزاد نظیفی: به هرحال یکسری نگرانیهایی دارم ولی خودم را کنترل می کنم. میدانم که دخترم مهارت کافی دارد و به همین دلیل ترس زیادی ندارم اما به هرحال مادر هستم!
خانواده تان مشکلی با موتورسواری شما نداشتند؟نظيفي: زمانی که مادرم فهمید من نیز موتور سواری میکنم بسیار نگران بود. مدام به من تذکر میداد که این رشته خطرناک است و ممکن است دچار آسیب شوی اما کم کم با مشاهده اینکه تمام خانواده ما اصول ایمنی را رعایت میکنند از شدت نگرانیهایش کم شد.
آسیب دیدگی هم در این راه داشتید؟نظيفي: فقط یک بار به حرف مربیام گوش نکردم و همین باعث شد که دستم بشکند اما خدا رو شکر مشکل جدی برایم ایجاد نشد.
گفته بودید که شما نخستین بانوی موتورسوار ایرانی هستید.نظيفي: بله، البته چند وقت پیش خانمی به اسم مولایی به باشگاه آمدند و از این موضوع گلایه داشتند. ایشان می گفتند قبل از انقلاب موتورسواری میکردند و عکس هایی هم نشانمان دادند. بنابراین ما می گوییم که نخستین بانوان موتورسواری پس از انقلاب هستیم.
می گویند ورزشکاران حرفه ای در کنار ورزش اصلی شان باید یک ورزش دیگر را هم دنبال کنند.نراقي: بله من هم در کنار این رشته، ورزشهایی مانند اسکیت، پینگ پنگ، والیبال و شنا را بهصورت تفریحی دنبال میکنم اما رشته موتور کراس رشته تخصصی من است. البته چند وقتی است که کمی از ورزش دور بوده ام.
شما نخستین قهرمان موتورسواری بانوان در ایران هستید.نراقي: بله، سال 1388 در مسابقاتی که در پیست موتورسواری پارک کوهسار تهران برگزار شد، شرکت کردم و موفق شدم قهرمان شوم. مادرم هم دوم شد. آن مسابقات تنها مسابقاتی بود که توسط یک باشگاه خصوصی برگزار شد و سروصدای زیادی کرد. در تمام دنیا سروصدا کرد و توجه رسانهها به موتورسواری بانوان ایران جلب شد. بسیاری از رسانه های دنیا با ما مصاحبه کردند و همین مسئله باعث شد راه من به سوی مسابقات موتورسواری دنیا باز شود.
مسابقات دیگری برگزار نشد؟نراقي: خیر، متاسفانه هرچه تلاش کردیم و با مسئولان صحبت کردیم نتیجه ای نگرفتیم. یک سال بعد از این مسابقات به دعوت اشلی فالك (قهرمان موتور کراس زنان جهان، از آمریکا) به عنوان تنها زن موتورسوار در تاریخ ایران به مسابقات WMA آمریکا که با پشتیبانی مالی انجمن موتورسواران آمریکا، AMA، برگزار میشود) هم شرکت کردم. ضمن آنکه همان سال به تالاسی رفتم و دوره آموزشی نزد استفی بائو، قهرمان ایتالیایی گذراندم و موفق شدم گواهینامه بینالمللی مربیگری موتور کراس را دریافت کنم.
جایی گفته بودید که از حضور در کنار خانم فالک خیلی خوشحال بودید.نراقي: بله این آرزوی من بود که ایشان را ببینم. خیلی خوشحالم که توانستم در کنار «اشلی فالک» که به عنوان بهترین دختر موتور سوار جهان شناخته شده است مسابقه دهم. حضور او کنار من موجب تقویت اعتماد به نفسم شد. اشلی ناشنواست و با وجود این توانسته به این موفقیت برسد. به نظرم او میتواند الگوی خوبی برای زنان موتور سوار ایرانی شود.
کمکتان کرد؟نراقي: بله، ایشان خیلی هوای مرا داشت و اجازه نمیداد مشکلی برایم پیش بیاید. واقعا به ایشان مدیون هستم. تمام مدت ایشان در منزلش از من پذیرایی می کرد و کمک کرد در مسابقات شرکت کنم. محبت او به من باور کردنی نبود.
شما هم دوره های آموزشی را گذراندهاید؟نظيفي: خیر، دوره های حرفهاي را نگذراندم ولی نورا آموزش های لازم را به من داده است.
برخوردها با شما چگونه بود؟نراقي: برخورد خاصی نشد. به هرحال ما هنوز مشکلات فرهنگی داریم و موتورسواری بانوان جا نیفتاده است. مشکلاتی که پیش می آید هم از این دست است.
وقتی به آمریکا رفتید، به شما پیشنهاد شد که همان جا بمانید؟نراقي: بله، حتی وقتی با رسانه هایشان صحبت کردم می خواستند درباره مسائلی مثل حجاب، سنگسار یا مشکلات اقتصادی بپرسند که من گفتم فقط سوالات ورزشی را جواب می دهم. این درحالی بود که من می توانستم با یکسری حرفها، اقامت آمریکا را بگیرم ولی کشورم را دوست داشتم و ترجیح دادم زیر نظر جمهوری اسلامی فعالیت کنم.
در این سال ها پيش نيامده که با خودتان بگویید کاش بر نمی گشتم؟نراقي: خیر، من دوست دارم در ایران فعالیت کنم و بانوان بیشتری را برای این رشته تربیت کنم. هدف من از ابتدا این بود که به رشد موتورسواری بانوان کمک کنم. شاید اگر میماندم به موفقیتهایی هم دست می یافتم اما فکر می کنم اگر بر نمی گشتم موتورسواری بانوان در ایران از بین می رفت. دختران زیادی هستند که مثل نوجوانی من به این رشته علاقهمند هستند ولی کسی نیست که اینها را تربیت و راهنمایی کند. الان من کسی هستم که می توانم به اینها کمک کنم و امیدهایشان را زنده نگه دارم. برای من این از همهچیز مهم تر است.
چقدر تمرین می کنید؟نراقي: در هفته ۲ تا ۳ بار برای تمرین به پیست میروم اما در خارج از کشور امکاناتی برای ورزشکارهای موفق از جمله پیستهایی که داخل خانهها وجود دارد تا ورزشکاران پیوسته در آنجا تمرین کنند که متاسفانه این امکان هنوز در ایران به وجود نیامده است. انجام ورزشهای دوچرخهسواری و بدنسازی به فعالیت در این رشته بسیار کمک میکند.
همان جا مقوله آموزش را هم دنبال می کنید؟نراقي: بله، من دختران زیادی را دیدم که پیش من میآیند و دوست دارند یاد بگیرند. آن ها استعدادهای زیادی دارند و می توانند پیشرفت خوبی داشته باشند. این تمام دلخوشی من است که به آن ها تکنیک های مختلف را یاد بدم.
چه تکنیک هایی را بیشتر کار میکنید؟نراقي: به هرحال خیلی مسائل مهم است. اینکه در پیچ ها چگونه گاز بدهند، پوزیشن نشستن شان چگونه باشد و ...
برخورد شاگردان تان با شما چگونه است؟نراقي: خیلی جالب است. آن ها میگویند خیلی خوشحالیم که تو را از نزدیک دیده ایم و امیدوارند روزی مثل من بشوند.
احتمالا حس خوبی از شنیدن این حرف ها دارید.نراقي: به هرحال من به تمام آرزوهایم در این رشته رسیده ام. در کنار بزرگترین ورزشکاران مسابقه داده ام و قهرمانی های زیادی را تجربه کرده ام.
اگر یک مسابقه چهارنفره برگزار شود، کدام یک از اعضای خانواده تان پیروز می شوند؟نظيفي: خب طبیعتا پسرم اول می شود. همسرم دوم، نورا سوم و من هم آخر می شوم.
شکسته نفسی که نکردید؟نظيفي: (با خنده) خیر. پسرم خیلی سرعت بالایی در موتورسواری دارد. شک نکنید اول می شود.
در جمع خانوادگی چه کسی پشت فرمان ماشین شخصی تان می نشیند؟نظيفي: آن اوایل مشکل داشتیم چون همهمان راننده بودیم ولی الان فرقی نمی کند.
خانم نراقی مادرتان راننده خوبی در موتورسواری هستند؟نراقي: بله، به شدت، کار به جایی می رسد که من میگویم مامان آرام تر رانندگی کن. کلا پدر و مادرم هر دو این گونه هستند و من و برادرم مدام به آن ها میگوییم آهسته تر برانید.
اگر خاطره ای هم دارید، خوشحال میشویم بشنویم.نراقی: یک روز دیروقت بود و من در دانشگاه بودم. زنگ زدم به مادرم و گفتم بیاید دنبال من چون خیلی هوا تاریک است. مادرم گفت ماشینها را پدر و برادرت برده اند با موتور بیایم؟ فکر کردم شوخی می کند، گفتم بیا، باورتان نمی شود یک ساعت که گذشت تماس گرفتم و دیدم گوشی اش در دسترس نیست. با خودم گفتم نکند واقعا با موتور آمده؟ دیدم تماس گرفت و گفت من با موتور آمدم کجایی؟ در نهایت ترک ایشان نشستم و به خانه آمدیم.
کمی از مشکلات بانوان موتورسوار بگویید.نراقی: مشکلات که زیاد است. ما هیچ اسپانسری نداریم. به طور کلی بخش موتورسواری چه زن و چه مرد هیچ اسپانسری ندارند. بنابراین تمام هزینه ها به عهده خودمان است. ضمن آنکه فدراسیون هم همکاری نمی کند. شما لباس بانوان موتورسوار را ببینید. این لباس کاملا پوشیده است و هیچ مغایرتی با دین اسلام ندارد. ما توقع داریم از ما حمایت شود نه اینکه برای تامین ساده ترین لوازم مشکل داشته باشیم.
واقعا هزینه های این رشته زیاد نیست؟نراقی: هزینههای این رشته زیاد است اما نسبت به ورزشهای گرانقیمت دیگر آنچنان هم پرهزینه نیست. افراد میتوانند با مبلغ ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان دورههای آموزشی را بدون نیاز به موتور و لباسهای مخصوص بگذرانند و بعد از آن از موتورهای با قیمت پایینتر استفاده یا موتور اجاره کنند اما بعد در ردههای بالاتر هزینهها بهشدت افزایش پیدا میکند به طوری که هزینه یک موتور به ۴۰ میلیون تومان نیز میرسد البته امیدوار هستیم با برگزاری مسابقهها برای بانوان، اسپانسرها این هزینهها را برای قهرمانها کاهش دهند.
در این رشته آسیب هم دیده اید؟نراقی: من چندین بار زمین خوردهام اما هیچ وقت مشکل جدی برایم پیش نیامده است. البته کتف راستم یک مشکل جدی دارد ولی به طور کلی امکان آسیب در صورتی که به حرفهای مربی گوش دهید، وجود ندارد. متاسفانه خانوادهها اطلاعات درستی از موتورسواری ندارند و به دلیل خطای برخی موتورسواران در خیابانها، ذهنیت بدی درباره این رشته دارند. معتقدم موتورسواری یکی از جذابترین و ظریفترین رشتههای ورزشی دنیاست.
چقدر به آینده موتورسواری بانوان امیدوارید؟نراقی: من تمام تلاش خودم را می کنم. امیدوارم مشکلات حل شود و ما بتوانیم به صورت گستردهتری آموزش ها را آغاز کنیم. اگر فدراسیون تلاش کند و مسابقات هم برگزار شود، هر روز تعداد علاقهمندان به این رشته در ایران هم زیادتر میشود. اما واقعا مشکلات زیاد است. باید خیلی کار شود اما وقتی کسی حمایت نمیکند واقعا سخت است.
اگر بانویی این مصاحبه را خواند و دوست داشت موتورسواری یاد بگیرد، باید چه کار کند؟نراقی: ایشان می تواند به فدراسیون برود و شماره ما را از آنجا بگیرد. باعث خوشحالی ماست که علاقهمندان بیشتری به این رشته جلب شوند و این مسئله برای همه جا بیفتد که زنان ایران هم در این رشته توانا هستند. هرچند بسیاری فکر می کنند این ورزش یک ورزش زنانه نیست و در دنیا هم بسیار دیرتر از موتورسواری آقایان پاگرفته اما پیشرفت خانمها در جهان بسیار خوب بوده است.