bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۹۵۵۶

در این منطقه، حاکم دل است

حسین علیپور

تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۲۱ مهر ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- حسین علی‌پور؛ از رؤیای غرب که گذر کرده باشی در میانه راه به خاورمیانه می‌رسی. آنجا که قلب جهان است، منطقه‌ای اقتصادی و استراتژیک که نفتش برای دیگران قدرت می‌آورد و جنگش برای خودشان دردسر.

منطقه‌ای که فرید زکریا در بخشی از کتاب آیندهٔ آزادی و در رد تئوری بوش دوم برای حمله به عراق و افغانستان مفصل به آن پرداخته بود.

وی از اولویت لیبرالیسم بر دموکراسی سخن گفت چرا که تاریخ برایش بازگو کرده بود که خاورمیانه‌ای‌ها اقتدار را ارجح بر اقتصاد می‌دانند.

اینگونه است که کمال آتاتورک در ترکیه قدیس می‌شود و اردوغان با وجود تلاش زیاد و کسب موفقیت‌ها در توسعه به گردپایش در محبوبیت نمی‌رسد.

جمال عبدالناصر مصر با وجود اینکه در جنگ شش روزه شکست می‌خورد اما به خاطر عقاید ناسیونالیستی و رؤیای پان عربیسمش ماندگار می‌شود.

هر چند آمار و ارقام بگوید اقتصاد و توسعه زمان او در کجا بوده و با انورسادات در کجا؟ مردمان این دیار همیشه قدرت را در لوله‌های تفنگ جستجو می‌کردند و نه در اقتصاد.

این مکان محل نزاع است و دکتر زکریای هندی تبار و استراتژیست آمریکایی به خوبی آن را درک کرده است. او پیش بینی کرده بود در این منطقه اگر قبل از حاکمیت اصول لیبرالیسم و بالا بردن فرهنگ مردم به دموکراسی دل ببندیم، بازی را باخته‌ایم، چرا که از درون آن رادیکالیسم بیرون می‌زند و گذر زمان کلام او را برکرسی درستی نشاند.

نمونهٔ مشهود آن انتخابات مصر بعد از حسنی مبارک و آمدن محمد مرسی از دل یک دموکراسی بود و یا گرایش شمار زیادی از مردمان منطقه به طالبان و داعش.

از چنین مادری به نام خاورمیانه، ایران متولد شده است. سیاق سیاست در آن با‌‌ همان سرمشق نوشته شده است.

راه دوری نمی‌رویم، به همین چندسال اخیر که خوب بنگریم از دو طیف چپ و راست دو نام به میان می‌آید که سمبل هوادارانند،‌‌ همان دو که تنها رئیس جمهورانی بودند که صاحب رأیی بیش از بیست میلیونی هستند.

یکی از منتهی الیه چپ آمد و دیگری از منتهی الیه راست. اینجا اینگونه است محبوبیت از دوسر انتهایی جناح‌ها می‌آید.

جلیلی تنها چهارمیلیون رأی می‌آورد و در دل از احمدی نژادی‌ها گله دارد که چرا به کمکش نیامدند و روحانی رئیس جمهور می‌شود و خود می‌داند که آنچه را که دارد از که دارد.

ایران است دیگر، جایی در قلب خاورمیانه که البته میانه نمی‌شناسد، عاشق صفر و صد است. در چپ‌های آن هنوز خاطرۀ خوش مجلس ششم می‌درخشد و در راست‌ها (البته نه سیاسیون، که مردم حامی این جریان) احمدی‌نژاد نماد مبارزه و جسارت است.

در همین دولت تدبیر، هنوز فرجی دانا محبوب هواداران دولت است و محافظه کارانی چون رحمانی فضلی و ‌پور محمدی در انتهای لیست قرار دارند.

البته محبوبیت و تنفر به مانند شمشیری دو لبه است. آنکه محبوب چپ است، مورد نفرت راست هاست و شاید هم برعکس و بر این عقیده هرجی نیست که اگر هم باشد ره به جایی نخواهد برد.

چند ماهی به انتخابات مجلس باقی مانده است، خبر‌ها حاکی از گرایش مؤتلفه و جریان راست سنتی به ائتلاف با رادیکال‌های این طیف و حتی هواداران محمود احمدی‌نژاد دارد.

از طرفی میانه رو‌ها و اعتدالیون هم نیک می‌دانند برای پریدن از مانع بلند مجلس باز هم نیاز به حامیان اصلاحات دارند. رأی مردم در دوسر این دو طیف خوابیده و این را آنانی که در میانه نشسته‌اند، خوب می‌دانند.

لاریجانی‌ها، ناطق‌ها، روحانی‌ها و هاشمی‌ها به مدد تجربه (البته نخوانید سیاست) درک کرده‌اند که میزان محبوبیتشان رابطهٔ مستقیم در دوری و نزدیکی به رئیس دولت اصلاحات دارد و راست سنتی هم می‌داند که از خود چیزی یا کسی برای مانور ندارد پس برای ادامه حیات نیازمند به نزدیکی با دوست سابقش احمدی‌نژاد است.

نگاهی به سیاست در دو دههٔ اخیر نشان می‌دهد که رقابت همواره بین دو طیف در جریان بوده و ایرانیان را با میانه کاری نیست. هر چند سیاست مداران تابلوی میانه روی بر دست گیرند اما هویتشان از جایی دیگر است.

اینجا ایران است، فرزند خاورمیانه. جایی که عقل از دل همیشه عقب است و تا زدن گل برتری و شادی دسته جمعی راهی طولانی باقی مانده، راهی به بلندای توسعه...