bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۴۹۶۶۹
برسی سیاسیت جمع آوری معتادان در گفت و گو با کارشناسان

با "معتادان خیابانی" چه کنیم؟

محله هرندی تهران این روزها ناامن است. دلیل این ناامنی را حضور زیاد معتادان متجاهر در بوستان‌های این محله می‌دانند. بهبود وضعیت محله هرندی دغدغه این روزهای مسئولان است. شهردار تهران از طرح انضباط شهری برای این منطقه سخن می‌گوید. طرحی که قرار است با اجرای آن گروهی از معتادان به سامان‌سراهای تهران و گروه دیگر به سوله‌‌هایی که در اطراف تهران برای معتادان تعبیه شده فرستاده شوند.

تاریخ انتشار: ۰۱:۱۹ - ۲۸ مهر ۱۳۹۴
تا کی قرار است

فرارو - محله هرندی تهران این روزها ناامن است. دلیل این ناامنی را حضور زیاد معتادان متجاهر در بوستان‌های این محله می‌دانند. بهبود وضعیت محله هرندی دغدغه این روزهای مسئولان است. شهردار تهران از طرح انضباط شهری برای این منطقه سخن می‌گوید. طرحی که قرار است با اجرای آن گروهی از معتادان به سامان‌سراهای تهران و گروه دیگر به سوله‌‌هایی که در اطراف تهران برای معتادان تعبیه شده فرستاده شوند.

به گزارش فرارو، برخورد با معتادان متجاهر همواره یکی از مسائل چالش‌برانگیز برای دولت بوده است. چالشی که محله هرندی حالا شکل حاد آن را به خود گرفته است.

پیش از ورود ویژه شهردار تهران به مسئله ساماندهی محله هرندی، استاندار تهران از تاسیس یک مرکز بزرگ برای جمع‌آوری معتادان خبر داد. مرکزی که قرار است در ابتدا 3 هزار معتاد را در خود جمع کند و سپس ظرفیتش را افزایش دهد. 

تاسیس این مرکز به زعم مسئولان می‌تواند بسیار مفید باشد. چرا که آن‌ها یکی از دلایل حضور معتادان متجاهر را کمبود فضا برای نگهداری آن‌ها در سال‌های اخیر دانسته‌اند. چنانچه رئیس پلیس کشور گفته کمبود مکان برای بازپروی معتادان مشکل اصلی در جمع‌آوری آن‌هاست. 

استاندار تهران نیز مدعی است که در ابتدای به روی کار آمدن دولت کمپ‌های تهران تنها برای 550 معتاد ظرفیت داشتند. سیدحسن هاشمی می‌گوید حالا امکانات و فضا برای سه هزار نفر در سه مرکز تجهیز شده‌است.

گذشته ار اینها برخورد با معتادان خیابانی همواره مسئله‌ساز بوده است. بسیاری از کارشناسان و فعالان اجتماعی معتقدند دولت راه درستی را برای بهبود وضع معتادان متجاهر انتخاب نمی‌‌کند. آن‌ها همچنین یکی از انتقادها را به‌کار بردن لفظ "جمع‌آوری" وارد می‌کنند و معتقدند تا وقتی نگاه به معتادان با این کلمه همراه باشد نتیجه خوبی به دست نخواهد آمد.

دکتر حسن رفیع -استاد دانشگاه و دبیر برد توان‌بخشی اجتماعی وزارت بهداشت- درباره نحوه برخورد و نگاه با معتادان متجاهر به فرارو می‌گوید: من با سیاستِ به‌اصطلاح "جمع‌آوری" معتادان خیابانی مخالفم. دلیل مخالفتم با این سیاست‌ها به منشاء برخوردها، نوع نگاه آنها به اعتیاد، شخص معتاد و سایر مشکلات اجتماعی بازمی‌گردد. 

معتاد قربانی است
وی در ادامه با انتقاد نسبت به واژه جمع‌آوری" اظهار کرد: در سیاست‌ها بارها می‌شنویم که از کلمة"جمع‌آوری" استفاده می‌شود. آیا غیر از این است که این لفظ ما را به یاد جمع‌آوری زباله می‌اندازد؟ حتی می‌شنویم که مدافعان این سیاست می‌‌گویند می‌خواهیم چهره شهر را پاک کنیم. این در حالی است که فرد دچار اعتیاد نه تنها بیمار که نیز "قربانی" است. او قربانی این نظم اجتماعی‌ای است که ما – من معلم، شمای خبرنگار، یا فلان مسئول شهرداری یا ناجا یا بهزیستی یا وزارت بهداشت - به پا کرده‌ایم.

دکتر رفیعی ادامه داد: همه ما دست‌به‌دست هم با تمام فعالیت‌هایمان نظم اجتماعی موجود را ساخته‌ایم. این نظم ضمن فوایدی که داشته، مشکلاتی هم ایجاد کرده است. که به آنها مشکل اجتماعی یا مسئلة اجتماعی می‌گویند و اعتیاد هم یکی از مهمترینِ آنهاست. جامعه‌شناسان مختلف به ما نشان داده‌اند که نظم اجتماعی از چه راههایی اعتیاد را به وجود می‌آورد.  من دیگر وارد جزئیات این سازوکارها نمی‌شوم، چون جامعه‌شناسان بهتر از من می‌توانند این کار را بکنند، اما وجه مشترک همة نظریات این است که جامعه در پدیدآیی اعتیاد سهم مهمی دارد. و چون چنین است، پس شخص دچار اعتیاد علاوه بر آنکه بیمار است، قربانی هم هست.

این استاد دانشگاه ضمن اشاره به اینکه معتاد خیابانی قربانی نظم اجتماعی است تصریح کرد: حال بگویید"قربانی"را چه باید کرد؟ عقل سلیم حکم می‌کند که اولا قربانی را تنبیه نباید کرد؛ ثانیا آن شرایط قربانی‌کننده را باید اصلاح کرد و بدون این اصلاح هیچ مداخلة دیگری جواب پایدار نمی‌دهد. شما هر چه خرج درمان کنید، تا آن شرایط برقرار است، آب در هاون کوبیده‌اید. این در مورد درمان است که تنها راه درستِ برخورد با شخص دچار اعتیاد است؛ اقدام‌هایی نادرست و غیرمؤثر (به لحاظ علمی) و غیرانسانی (به لحاظ اخلاقی) مثل به‌اصطلاح "جمع‌آوری" که جای خود دارد. 

دبیر برد توان‌بخشی اجتماعی وزارت بهداشت همچنین گفت: اینکه می‌گویند افراد دچار اعتیاد چهره شهر را زشت کرده‌اند و باید آن‌ها را جمع‌آوری کنیم، پاک‌کردن صورت مسئله است. با "جمع‌آوری" معتادان نمی‌توان چیزی را تغییر داد؛ چرا که آن نظم اجتماعی بر سر جای خود باقی است. 

در برابر معتادان خیابان چه‌کاری می‌توان کرد؟
وی با تاکید بر درمان معتادان خیابانی به‌عنوان تنها راه‌حل اظهار کرد: تنها پاسخ درستِ علمی و اخلاقی برای فرد دچار اعتیاد "درمان" است. هرکار دیگری نیز باید در خدمت درمان باشد. تنها در شرایطی که فرد به‌علت شدت اعتیاد، خودش نتواند برای درمان اقدام کند، می‌توان از اجبار استفاده کرد، منتها اولا نه هر اجباری، یعنی تمام حقوق بشر در مورد شخص دچار اعتیاد هم باید رعایت شود؛ و ثانیاً اجبار تنها و تنها با هدف درمان می‌تواند انجام شود.

حسن رفیعی تصریح کرد: این‌گونه درمان‌های اجباری یا با استفاده از قانون، همان است که "درمان دادگاه‌مدار" یا "دادگاه درمان‌مدار"نامیده می‌شود، و مانند هر برخورد دیگری که در نظام قضایی رخ می‌دهد باید با رعایت همه حقوق بشر باشد. 

وی در ادامه گفت: نکته مهم دیگر این است که آن‌هایی که علاقه‌مند به کاربرد کلمة"جمع‌آوری" هستند، در عین حال بسیار بسیار علاقه دارند که اشخاص دچار اعتیاد را پس از به‌اصطلاح "جمع‌آوری" به مراکز ویژه‌ای هم ببرند. در حالی که همان مادة 16 که مستمسک آنهاست، تصریحا می‌گوید فرد دچار اعتیاد را به مراکز درمانی مجاز (اعم از کمپ، کلینیک، یا بیمارستان) باید برد و هیچ ذکری از مرکز نوع جدیدی نشده. تازه حتی اگر مرکز نوع جدیدی هم قرار است دایر شود، باز باید تابع استانداردهای سازمان بهزیستی و وزارت بهداشت باشد. یعنی باید برود از این دو نهاد مجوز بگیرد.

این کارشناس حوزه اعتیاد تصریح کرد: بنابراین تاسیس مراکز سه چهارهزارنفری برای به‌اصطلاح "جمع‌آوری" معتادان نیز مورد قبول نیست. اینها مراکز مجاز درمان نیستند. بلکه اشکال پنهانی از مجازات افراد قربانی اعتیادند. 

دکتر حسن رفیعی در انتها به برخی از نهادهای مردمی موفق در حوزه اعتیاد اشاره کرد و گفت: فعالیت برخی از انجمن‌های مردم‌نهاد در درمان اعتیاد موثر بوده‌است. مثلاً انجمن معتادان گم‌نام و انجمن خیریه تولدی دوباره دو انجمنی هستند که در چهارچوب روش‌های علمی در حال فعالیت‌اند و در حال حاضر سهم زیادی از درمان را بر عهده دارند. 

کاهش آسیب بهترین راهکار
عباس دیلمی‌زاده -مدیر انجمن مردم‌نهاد تولدی دوباره- نیز درباره نحوه برخورد با معتادان خیابانی در گفتگو با فرارو گفت: به‌طور کلی برخورد با معتادان خیابانی بسیار پیچیده است. مدل‌ برخورد سازمان‌های غیر دولتی با این پدیده الگوی موفقی است. دلیل اصلی این موفقیت وجود رویکرد داوطلبانه در سازمان‌های غیردولتی نسبت به معتادان است. مسلما فردی که به‌طور داوطلب وارد سیستمی برای درمان اعتیاد می‌شود، احتمال موفقیتش بیشتر است. 

وی با اشاره به عدم موفقیت طرح "جمع‌آوری معتادان" اظهار کرد: به‌غیر از الگوی این سازمان‌های مردم‌نهاد و غیردولتی، عملکرد دیگر در قبال معتادان خیابانی "جمع‌آوری" است. می‌توان برای این نوع برخورد، همواره مطالباتی از جانب مردم وجود داشته است. عدم موفقیت طرح‌های جمع‌آوری معتادان ما را به راه‌حل دیگری رهنمون می‌کند. این راه‌حل که دولت می‌تواند آن را به کار ببندد، راهِ "کاهش آسیب" است. 

مدیر انجمن تولدی دوباره در توضیح کاهش آسیب به عنوان بهترین راه حل برخورد با معتادان گفت: اما کاهش آسیب به چه معناست؟ یعنی ما با درک این موضوع که تعداد زیادی معتاد در شهرهایمان وجود دارند که با مدل خودشان در حال زندگی‌کردن هستند، آسیب را کاهش دهیم. قاعدتا در میان معتادان افرادی هستند که داوطلبانه برای درمان اقدام می‌کنند و افراد دیگری نیز وجود دارند که داوطلب درمان نمی‌شوند. باور ما بر این است که برای دسته دوم باید برنامه کاهش آسیب ریخته شود. 

دیلمی‌زاده تصریح کرد: اما چگونه اقدام به کاهش آسیب کنیم؟ برای این‌کار باید در مناطقی که به اعتیاد آلوده هستند، مانند شوش، مراکزی را تاسیس کنیم و در آن برنامه کاهش آسیب را به‌درستی طراحی کنیم. این مراکز می‌توانند در همان منطقه موثر باشند. 

اگر کاهش آسیب به NGOها سپرده شود؟
دیلمی‌زاده ضمن تاکید بر نقش سازمان‌های مردم‌نهاد برای پیشبرد راه‌حل کاهش آسیب گفت: NGOهایی که در جهت درمان اعتیاد فعالیت می‌کنند، می‌توانند با برنامه کاهش آسیب، در مدت‌زمان کوتاه 6 تا 9 ماهه‌ای چهره آسیب‌زده مناطق مختلف شهری را تغییر دهند. 

وی همچنین با اشاره به هزینه کمِ راهکار "کاهش آسیب" ادامه داد: این کم‌هزینه‌ترین راه برای بهبود معتادان خیابانی و خارج‌کردن آن‌ها از وضعیت خیابان‌شدن است. این راه‌حلی است که تا کنون کسی به آن توجهی نکرده است. 

دیلمی‌زاده عملکرد کمپ‌های ترک اعتیاد را نیز نقد کرد و توضیح داد: در کمپ‌های ترک‌اعتیاد کشور نیز عملکرد موفقیت‌آمیز زیادی را شاهد نبوده‌ایم. از نظر قانونی این کمپ‌ها براساس هزینه‌ای که خود افراد برای درمانشان خواهند پرداخت بنا شدند. اما عدم آموزش درست و وجود نظارت نادرست در این مراکز، آن‌ها نیز به سمت اجباری‌شدن پیش رفته‌اند. پیش‌بینی می‌شود که با این شرایط ظرف 2 تا 3 سال آینده کمپ‌ها یا مراکز اقامت اجباری نیز به شکست برسند.

مدیر انجمن تولدی دوباره درباره ساخت مرکزی در شرق تهران نیز اظهار کرد: در مورد مرکزی که گفته شده در شرق تهران ساخته خواهد شد، به‌نظر می‌رسد سیاست‌های بهتری درنظر گرفته شده است. آن‌گونه که گفته شده شهردار تهران به‌طور شفاف و صریح تصمیم دارد تا حضور معتادان به این مرکز داوطلبانه و با اداره NGOها باشد. این رویکرد اگر عملی شود، می‌توانیم شاهد هدرنشدن بودجه‌ها در حوزه درمان اعتیاد باشیم و نسبت به آینده خوشبین شویم.

عباس دیلیمی‌زاده در انتها گفت: آن‌چه به‌نظر می‌رسد آن‌که مدیران و مسئولان نیز پس از آزمون و خطاهای بسیار، راه‌های دیگر را نیز امتحان خواهند کرد. به‌نظرم زمان آن رسیده که ما به برنامه کاهش آسیب نگاهی مثبت بیاندازیم. 
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۲۲:۲۶ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
معتاد کردن از طریق افزایش مواد محدر در ایران وناتوانی ونا کارایی پلیس و قوه قضایی در برابر قاچاقچیان ومواد مخدر اتفاق می افتد. پلیس ایران وقوه قضایی به جای اینکه مواد مخدر کشف شده را معدوم کنند می توانستند تا این موادرا در احتیار معتادان قرا بدهند تا اولا معتادان برای تهیه مواد جرمی مرتکب شوند که این به نفع امنیت اجتماعی است ثانیا موادی از قاچقاچیان نمی خرند و ارزی از کشور خارح نمی شود درنتییجه برای قاچقاچیان هم صرف نمی کند که موادی وارد ایران بکنند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
حقوق بشر کدام است؟ باید به معتادان فرصت سه ماهه برای ترک داد و امکانات ترک برای آنها فراهم کرد بعد از سه ماه به سازمان ملل اعلام کرد که قصد داریم تمام معتادان را از بین ببریم هر کشوری که می خواهد برای حقوق بشر به آنها کمک کند به آنها ویزا بدهد به هر کدام هزار دلار می دهیم و شما هم ویزای اقامت دایم بدهید.
در مرحله بعد هر کس را که گرفتید و دیدید که اعتیاد دارد سوار کشتی کرده و به وسط اقیانوس هند ببرید و به دریا بریزید تا ماهیان آنها را بخورند وشکر خدا کنند . هیچ راه دیگری ندارد. مملک دارد از دست می رود. دندان خراب را باید کشید. پای سیاه شده باید قطع گردد.
لطفاً به این چند نکته که صمیمانه عرض شده است توجه فرمایید:
1- افرادی که شیشه مصرف می کنند دچار توهم شدید می شوند.
2- بعد از گذشت مدتی دچار اسکیزوفرنی حاد می شوند که قابل معالجه نیست.
3- به تدریج به یک بمب قابل انفجار در بین خانواده و جامعه تبدیل می شوند.
4- تعداد این افراد رو به افزایش بوده و بسیار قابل توجه است. در هر فامیل ایرانی ( در هر فامیل نه خانواده؛ یک یا چند نفر معتاد به شیشه وجود دارد که خوب شدنی نیستند. هر کس این مطلب را مطالعه می کند به خودش مراجعه کند متوجه می شود در فامیل خود چند نفر را می شناسد که دچار هستند. مانند تصادفات رانندگی که همه اطلاع دارند که در 5 سال گذشته حتماً یکی از اعضای فامیل در تصادفات آسیب دیده است.) این افراد لاعلاج حتما خودشان و یا خانواده اشان و یا دیگران را خواهند کشت. یا خانواده اشان از سر ناچاری آنها را خواهند کشت. زندگی با یک فرد شیشه ای غیر قابل تحمل است. جهنم است. همانند افتادن در ظرف اسید است. وحشتناک است. این مطلب کاملاً واضح است. اصلاً ابهامی ندارد.
5- جایی برای نگهداری این بمب های لاعلاج یعنی خوب ناشدنی وجود ندارد. نه بیمارستان دولتی و نه درمانگاه دولتی. بیمارستان خصوصی نیز برای نگهدار هرکدام از آنها ماهانه 5 میلیون تومان پول می خواهند.
6- چرا کسی کاری نمی کند؟ چرا همه نگاه می کنند؟ چه تعداد جنایت باید اتفاق افتد تا کسی قدم جلو بگذارد؟ چرا فریاد رسی نیست؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۱۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
اولین بار به عنوان بیمار ونا اگاه که گرفتار شده درمان شوند واز انها تعهدگرفته شود با تجربه واگاهی از عوارضی که اعتیاد برای فرد وجامعه دارند بار دوم فقط اعدام خواهند شد بدونه محاکمه در غیر این صورت هیچ راه حلی ندارد
اینکه همه معتادها بعد از ده بار ترک دوباره معتاد میشوند وبه انها اموزش داده اند شما بیمار هستید راه درستی نیست
بار اول بیمار باردوم مجرم
پژمان
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
دوستان كارشناس بيشتر جانب جمعيت 15000 نفري معتادان را گرفته اند تا جانب جمعيت 12 ميليوني شهروند را و اصطلاحأ نگاه معتاد محورانه دارند. واقعيت تلخ اين است كه بر اساس آمارها و تجربيات تنها 3 الي 5درصد از بهبود يافتگان به اعتياد بر نمي گردند و باقي آنها حتي شده پس از گذشت 10 سال از بهبودي دوباره معتاد مي شوند و هر آنچه برايشان هزينه شده را بر باد مي دهند.پس به جاي تلاش براي مداواي معتادان متجاهر بهتر است براي پيشگيري افراد سالم جامعه هزينه شود.در مورد 15000 نفر معتاد خياباني نيز شفقت و مهرباني كارساز نيست و تنها راه موجود جمع آوري آنها و نگهداريشان در خارج شهر است.بايد به آنها سخت گرفت وگرنه از همه جاي كشور و حتي كشور هاسي همسايه معتادان متجاهر رو به سوي سمت تهران و ديگر شهر هاي بزرگ مي آورند..روزها را به دزدي و مزاحمت و شبها را با نشئگي ميگذرانند وهيچكس هم متعرضشان نيست در حالي كه امثال آقاي ديلمي زاده نيز مدافع حقوقشان خواهند بود
مراد
United Arab Emirates
۰۸:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
99/9 این افراد از فقر ومشکلات به این روز افتاده اند .
حق اینان که در دست مدیران ودس اندر کاران جامعه بوده یا ضایع و یا خورده شده است .
هرچیزی میوه ای دارد.
قتل اعتیاد سرقت جنایت و....
میوه وضع اقتصادی است . چرا باید در دولت افرادی حقوقهای میلیونی داشته باشند و خیلیها از بی پولی وگرسنگی وبیکاری رنج ببرند .
حامیان فساد های میلیاردی جواب دهند .
درد این مردم مثل وبا مسری است وبه بیخبران هم میرسد .
انتشار یافته: ۸
بهار آزاد
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
جلوی ورود مواد مخدر را بگیرید که هر روز که تعداد معتادان خیابانی بیشتر نشوند .
امیدی ندارم بتوانید به داد اینها برسید !
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۷ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
نه برادر این که شما میگی شدنی نیست همون کلاس مکانیک سیالات و فیزیک کوانتوم رو برگزار کنیم بهتره!!!
یاشار
United States of America
۰۸:۱۸ - ۱۳۹۴/۰۷/۲۸
تا حالا مگه چیکار میردین؟ کنمان بزرگترین روش بوده به این هم ادامه دهید...