bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۰۱۸۷

مرگ بانکدار القاعده

تاریخ انتشار: ۰۱:۲۱ - ۲۸ مهر ۱۳۹۴
حمله هوایی به شمال غرب سوریه باعث کشته شدن یکی از رهبران در سایه القاعده شد. مقام‌های آمریکایی می‌گویند او طرح‌هایی برای حمله به آمریکا و اروپا در سر داشت.

به گزارش نیویورک‌تایمز، « سنافی النصر»، شهروند عربستانی، یکی از سران ارشد القاعده و گروه موسوم به «خراسان» بود که کشته شد. این گزارش می‌افزاید: او پنجمین عضو ارشد این گروه بود که در 4 ماه گذشته کشته شده است. مرگ او در بیانیه پنتاگون در روز پنج‌شنبه تایید و اعلام شد که با هواپیماهای بدون سرنشین کشته شده است. خبرگزاری فرانسه نیز به نقل از سازمان دیده‌بان سوری حقوق بشر، خبر کشته شدن النصر را روز جمعه منتشر کرده بود. استفاده آمریکا از هواپیماهای بدون سرنشین در سوریه این روزها بیشتر شده است. استدلال مقام‌های آمریکایی این است که برای جلوگیری از تقابل هوایی با روسیه از هواپیماهای بدون سرنشین استفاده می‌شود زیرا تلفات انسانی‌اش نیز اندک است.

سنافی النصر کیست؟
نام کامل او «عبدالمحسن عبدالله ابراهیم الشارخ» است. او از شهروندان عربستان بود. پیتر کوک، سخنگوی مطبوعاتی پنتاگون به نیویورک‌تایمز می‌گوید: «او در فراهم آوردن منابع مالی و نیرو برای القاعده نقش چشمگیر و بسیار مهمی داشته و یکی از شبه‌نظامیان با تجربه است که سال‌ها ردای نظامی‌گری بر تن کرده بود.» کوک در همین رابطه می‌گوید: «او نیروهای تازه‌نفس را از پاکستان و از طریق ترکیه به سوریه می‌برده و نیز از هواداران القاعده در کشورهای پیرامون خلیج‌فارس پول جمع‌آوری می‌کرده است.» سخنگوی مطبوعاتی پنتاگون همچنین می‌افزاید: «النصر به عملیات‌ خارجی القاعده در کشورهای غر‌بی ‌هم کمک قابل توجهی ارائه می‌داد.» نیویورک‌تایمز می‌نویسد: الشارخ پیش از آنکه در سال 2013 در سوریه مستقر شود، در سال 2012 مسوولیت جمع‌آوری منابع مالی گروه خراسان را بر عهده داشت.

پیتر کوک همچنین می‌افزاید: «او یک جهادگر باسابقه بود که برای القاعده پول جمع می‌کرد. منابع مالی را از کشورهای حاشیه خلیج‌فارس به عراق و برای سران القاعده از پاکستان تا سوریه، می‌برد.» وزارت خزانه‌داری آمریکا اعلام کرد که سال گذشته النصر نه تنها به جمع‌آوری پول برای القاعده می‌پرداخت بلکه سفر به سوریه برای پیوستن به النصره را هم تسهیل می‌کرد. «بروس ریدل»، تحلیلگر سابق سیا که اکنون در موسسه بروکینگز مشغول است، می‌گوید: «النصر یکی از چهره‌های مهم در تامین مالی القاعده بود و ارتباطاتی مهم با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس داشت.» به گزارش رویترز، او در عربستان سعودی نیز تحت تعقیب بود و سال گذشته شورای امنیت سازمان ملل و وزارت خزانه‌داری آمریکا، او را در فهرست «تروریست‌ها» قرار دادند.

یک مقام ضدتروریسم آمریکا اعلام کرد که حمله هفته گذشته و کشته شدن این شهروند سعودی ضربه‌ای مهم بر شبکه خراسان بود. نیویورک‌تایمز می‌نویسد: «در اوایل ماه جولای، محسن الفضلی پایه گذار گروه خراسان در حالی کشته شد که با خودرو نزدیک «سرمده» در شمال غرب سوریه در حال حرکت بود. وزارت خارجه آمریکا می‌گوید الفضلی یکی از چهره‌های ارشد القاعده بود که به اسامه بن لادن بسیار نزدیک بود. او در زمره معدود چهره‌هایی بود که پیش از حمله 11 سپتامبر از وقوع آن مطلع بود.» لازم به ذکر است که در ماه جولای «دیوید دراگون»، شهروند فرانسوی و متخصص مواد انفجاری برای گروه خراسان، در حمله ائتلاف غرب در حلب کشته شد.

سی‌ان‌ان در گزارشی می‌نویسد کشته شدن سنافی النصر در فضای مجازی غوغا به پا کرده است. این گزارش می‌افزاید: جهادیون در رسانه‌های اجتماعی در سوگ او «عزاداری مجازی» کرده و او را «شهید» نام داده‌اند. از آنجا که او یکی از رهبران ارشد القاعده و از حلقه‌های نزدیک به بن لادن بود «پاول کروک شانک»، تحلیلگر ضدتروریسم سی‌ان‌ان می‌گوید مرگ او «ضربه‌ای مهم بر القاعده بود که توانسته یکی از جانشینان بالقوه برای رهبری آینده القاعده مرکزی را از گردونه خارج کند.» وی می‌گوید: «او استراتژیستی اثرگذار و تبلیغاتچی مهمی بود که نقشی عملیاتی در سازماندهی به حملات تروریستی در مرز افغانستان، پاکستان و ایران داشت.» با تمرکزی که ایالات‌متحده بر داعش یافته در عمل گروه‌های شورشی دیگر به ورطه فراموشی سپرده شده‌اند. با این حال، روس‌ها از این جهت بر آمریکایی‌ها برتری دارند که تمام گروه‌های شورشی (غیر از ارتش آزاد سوریه) را هدف موشک‌های خود قرار می‌دهند. مقام‌های ارشد اطلاعاتی آمریکا می‌گویند: ایالات‌متحده با نادیده گرفتن سایر گروه‌های شورشی از جمله گروه‌های مرتبط با القاعده در سوریه باعث شده آنها ظرفیت و توانایی‌های خود را افزایش دهند و در عمل این پتانسیل را بیابند که آمریکا و متحدان غربی‌اش را با حملات سازمان‌یافته تروریستی هدف قرار دهند.

«ماتیو. جی. اولسن»، مدیر سابق مرکز ملی ضدتروریسم، می‌گوید: تداوم حملات علیه گروه خراسان به ظرفیت این گروه برای انجام توطئه جهت حمله به غرب تلفاتی جدی وارد خواهد کرد. او می‌گوید: «منطقی به نظر می‌رسد که مرگ بسیاری از اعضای گروه خراسان طی سال گذشته در سوریه باعث بی‌اعتبار شدن و زمینگیر شدن این گروه شده باشد.» با این حال، برخی دیگر از تحلیلگران معتقدند که حملات آمریکا و متحدانش در سوریه نه تنها موجب تضعیف القاعده شده بلکه موجب شده این گروه نتواند از هرج و مرج در سوریه به‌عنوان سرپناهی برای گسترش حملات خود استفاده کند. در واقع، حملات ائتلاف غرب باعث شده گروه‌های مرتبط با القاعده نتوانند از آب گل آلود ماهی بگیرند.

نیویورک‌تایمز می‌نویسد: اطلاعات اندکی از گروه خراسان در دست است؛ گروهی که به اعتقاد آمریکایی‌ها متشکل از چند هسته عملیاتی از خاورمیانه، جنوب آسیا و شمال آفریقا است. این گروه از سوی الظواهری به سوریه اعزام شده بودند.گروه خراسان که در دل گروه النصره قرار دارد وظیفه‌اش جذب نیرو از اروپا و آمریکا است؛ چرا‌که گذرنامه‌های آنها اجازه می‌دهد که آزادانه به اروپا و آمریکا سفر کنند. «مایکل زنکو»، محقق شورای روابط خارجی می‌گوید: متخصصان در داخل و خارج از دولت در مورد کارآیی بلندمدت «استراتژی قطع سر» که در آن رهبران گروه‌های تروریستی کشته می‌شوند، به دو دسته تقسیم شده‌اند. زنکو می‌افزاید: «بحث‌های واقعا جدی در درون نهادهای امنیتی در مورد کارآیی این استراتژی وجود دارد.» برخی مقام‌ها بر این باورند که ترس از حملات ارتباط و تجمع گروه‌های افراطی را سخت‌تر کرده است و کشتن رهبر یک گروه یعنی عوامل نه‌چندان کارآمد روی کار بیایند. مقام‌های آمریکایی معتقدند: کشتن رهبران این گروه‌ها تا مدتی آنها را در اغما فرو می‌برد و تداوم این حملات چه بسا می‌تواند عملکرد آن گروه را مختل و در نهایت از کار بیندازد. احتمال دیگر این است که افرادی نه‌چندان با تجربه رهبری گروه را به‌دست گیرند که این هم به نوبه خود می‌تواند ضربه به این گروه را آسان‌تر سازد.

مایکل زنکو در زمره «بدبینان» است. او معتقد است: رهبران این گروه‌ها با علم به اینکه رهبرانشان دیر یا زود هدف قرار گرفته و کشته می‌شوند شرایطی فراهم می‌کنند که معاونان آنها با آزموده شدن در میدان جنگ به رهبران آینده تبدیل شوند. در واقع، آنها با پیش‌بینی آینده اقدام به تربیت رهبران نسل بعد می‌کنند. به گزارش نیویورک‌تایمز، زنکو می‌افزاید: مقام‌های آمریکایی بر این باورند که ائتلاف غرب علیه داعش حدود 20 هزار مبارز این گروه را کشته است اما این ارزیابی ‌شاید چندان دقیق نباشد و با توجه به میزان حضور این گروه (ها) رقمی هم نباشد. او می‌گوید: «آنها به شکل قارچ‌گونه در حال رشد هستند و درون عراق و سوریه نه‌تنها به جذب نیرو می‌پردازند بلکه مبارزان غربی ‌را هم به خدمت می‌گیرند.»

به گفته کارشناسان هم‌اکنون در صحنه سوریه و عراق شاهد دو استراتژی یا رویکرد هستیم: از یک‌سو ورود هواپیماهای بدون سرنشین برای هدف قرار دادن مواضع جریان افراطی است که باعث می‌شود هم احتمال تقابل هوایی غرب- روسیه کاهش یابد و هم تلفات انسانی‌شان کاهش یابد. از سوی دیگر، شاهد هدف گرفتن رهبران جریان افراط هستیم که باعث شده بسیاری از این گروه‌ها دچار تلفات انسانی شدید بشوند و چاره را در عقب‌نشینی به ترکیه و سپس گریز به اروپا بیابند. با این حال وزیر خارجه لبنان به غرب هشدار داده بسیاری از اعضای داعش در کسوت پناهنده عازم اروپا می‌شوند.