bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۱۷۷۰

"ظریف درباره رکن‌آبادی به عادل الجبیر نامه نوشت"

تاریخ انتشار: ۱۵:۳۹ - ۱۳ آبان ۱۳۹۴
غضنفر رکن آبادی، سفیر سابق ایران در لبنان، تنها یکی از افرادی است که در حادثه منا مفقود شده است، اما پیشینه سیاسی او باعث می‌شود گمانه‌زنی‌ها درمورد احتمال ربایش او به‌هیچ‌وجه دور از انتظار نباشد. وقتی پای صحبت برادرش، مرتضی رکن‌آبادی، نشستیم، او هم با اشاره به اینکه راننده آمبولاسی که رکن‌آبادی را حمل می‌کرد، با وجود تعداد بالای مجروحان، اجازه حمل هیچ مجروح دیگری را نداده است، این احتمال را رد نکرد. برادر غضنفر رکن‌آبادی گله‌ای هم از مسئولان داشت.

مرتضی رکن‌آبادی با اشاره به اینکه چندان در جریان روند پیگیری سرنوشت برادر خود نیست، تنها از نامه‌ای خبر داد که محمدجواد ظریف، وزیر امورخارجه ایران، برای عادل الجبیر، وزیرخارجه عربستان، نوشته است.
 
آخرین کسی که آقای رکن‌آبادی را دیده دقیقا چه‌کسی بوده است و ایشان در چه حالی بوده‌اند؟
روز حادثه، ساعت14 به‌وقت محلی، شخصی به نام آقای حسینجانی که از کارمندان سازمان حج‌وزیارت است و درواقع به‌عنوان امدادرسان در آن فاجعه فعال بودهاست، به‌اتفاق یک همکار دیگر خود اخوی را داخل برانکارد قرار می‌دهد و داخل آمبولانس می‌گذارند.

آمبولانسی که ایشان را حمل می‌کرد، معمولی بوده است یا نظامی؟
آمبولانس‌های سعودی همه مثل هم و معمولی هستند؛ یعنی متعلق به وزارت بهداشت هستند و با توجه به مشخصاتی که آقای حسینجانی می‌داد، به‌گفته وی «شاید هزار آمبولانس در آن منطقه وجود داشت» و هر یک برای امدادرسانی به‌سمتی می‌رفتند؛ البته اشاره ایشان به عدد هزار برای روشن‌شدن ازدیاد آمبولانس‌ها بوده، نه‌اینکه دقیقا هزار آمبولانس وجود داشته است؛ همه یک شکل بوده‌اند و متعلق به وزارت بهداشت.

آیا هنگام انتقال آقای رکن‌آبادی با آمبولانس مامور پلیسی حضور داشته است یا فقط امدادرسان‌ها بودند؟
نه. از ساعت حدود12 منطقه کاملا امنیتی شد. حلقه اول منطقه در دست نیروهای امنیتی قرار گرفت، حلقه دوم دست ارتش و حلقه سوم دست لباس‌شخصی‌های سعودی می‌افتد که آن‌ها هم به‌نوعی امنیتی‌ها هستند. تمام این افراد به‌نوعی در امر امدادرسانی دخیل بودند؛ یعنی خود پلیس‌ها، لباس‌شخصی‌ها و امنیتی‌ها هم کمک‌رسانی می‌کردند؛ بعضی کمک می‌کردند، بعضی نگاه می‌کردند و بعضی هم پا روی مجروحان می‌گذاشتند و هرکس به‌فراخور حال خود کاری انجام می‌داده است، اما اخوی بنده را آقای حسینجانی به‌همراه یک‌فرد ایرانی دیگر داخل آمبولاس قرار دادند و آمبولانس هم با همین یک مجروح به‌سمت بیمارستان حرکت می‌کند.

یعنی هیچ‌کس آقای رکن‌آبادی را همراهی نکردند؟
آمبولانس اجازه نمی‌دهد کسی در قسمت عقب همراه مجروح شود. جدا از این مسئله، آقای حسینجانی گفتند قصد داشتند یک مجروح ایرانی دیگر را که سرپا بود اما حال خوبی نداشت، داخل آمبولانس قرار دهند، اما راننده آمبولاس اجازه نداده و گفته بود حال این مجروح خوب است و می‌تواند با پای خود به بیمارستان برود و درنهایت آمبولانس با همان یک مجروح هم به‌سمت بیمارستان حرکت و فقط اخوی را به بیمارستان منتقل می‌کند و کس دیگری را سوار نمی‌کند.

به‌عمد اجازه ندادند کس دیگری همراه او باشد؟
بله، البته من این اتفاق را یک عمد سیاسی نمی‌دانم که بخواهم بگویم این مسئله برنامه‌ای برای ربایش اخوی بوده اما در حالی این آمبولانس با یک مجروح محل حادثه را ترک کرده است که طبق اظهارات آقای حسینجانی مجروحان زیادی روی زمین مانده بودند.

در ابتدا عربستان ادعا کرده بود شخصی با مشخصات آقای رکن‌آبادی وارد این کشور نشده است و بعد شبهاتی درمورد گذرنامه وی مطرح شد.
بله، عربستان مدعی بود شخصی با این مشخصات وارد این کشور نشده است و ما تصویر گذرنامه او که گذرنامه عادی بود و ویزایی را که از طرف دولت سعودی صادرشده بود در اختیار رسانه‌ها قرار دادیم که مهر ورود به کشور عربستان هم دراین گذرنامه در فرودگاه مدینه زده شده بود و نشان می‌داد و اثبات می‌کرد اخوی وارد کشور سعودی شده است.

پیگیری‌ها برای روشن‌شدن سرنوشت آقای رکن‌آبادی تا چه مرحله‌ای پیش رفته و شما تا چه اندازه در جریان هستید؟
ما را خیلی در جریان پیگیری‌ها قرار نداده‌اند؛ شاید به‌این دلیل که پیگیری خاصی صورت نگرفته است. تاجایی که می‌دانم نامه‌ای در سطح وزیرخارجه به‌طرف سعودی زده شده اما درمورد اینکه آیا طرف ایرانی جوابی دراین‌باره دریافت کرده است یا خیر بی‌اطلاع هستم.

از نظر حقوقی تا چه‌اندازه دراین زمینه پیگیری انجام ‌شده است؟
دوست داشتم یک‌فرد عادی اروپایی وارد ایران شود و دو روز گم شود ببینید طرف مقابل چه می‌کند، اما یک دیپلمات بلندپایه ما و یک‌فرد ارزشمند این کشور در حادثه‌ای که گمان می‌رود حتی طراحی‌شده باشد و او ربوده شده باشد، مفقود شده است و رفتار مسئولان و اقدامات را بسنجید و ببینید.

منبع: روزنامه بهار