bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۳۰۶۵

نبودن جایگاهی برای دانشمندان در طرح‌های نیشکر خوزستان

تاریخ انتشار: ۱۶:۳۱ - ۲۶ آبان ۱۳۹۴
یادداشت دریافتی- دکتر سیدحسین فاضلی؛ آنچه امروز می‌تواند ملاکی مناسب برای تفاوت مابین جهان اول و جهان سوم باشد، توجه یا عدم توجه به پژوهش و یافته‌های دانشمندان و متخصصان در زمینه‌های علمی است به طوری که تندیس ساختن از دانشمندان از ویژگی‌های جهان اول و نشنیدن و بی‌توجهی به دانشمندان می‌تواند از ویژگی‌های جهان سوم باشد.

در مورد ایران نیز، آنچه ایران را امروزه بر ایران چند ساله پیش برتری داده است تاکید و توجه خاص مقام معظم رهبری در زمینه توجه به تولید علم، دانش و تکنولوژی در کشور بوده است و این یعنی نشان از اهمیت مقام معظم رهبری به آمیزه‌های دینی مانند «آیا کسانى که مى‏دانند و کسانى که نمى‏دانند یکسانند (سوره الزمر، آیه نهم)» دارد.

اگرچه مقوله توجه به دانشمندان و متخصصان جهت پیشرفت کشور، کلام جدید یا کشفی نیست و جزء امور بدیهی جامعه حساب می‌شود ولی در عمل تفاوت زیادی را ما بین یافته‌های علمی دانشمندان و بخش‌های مختلف مانند صنعت می‌توان یافت.

تکرار و مکرر گفتن مطالب و باز کردن ادعاهای کشت و صنعت نیشکر در خوزستان در حوصله این مطلب نیست. ولی آنچه مهم است این است که علیرغم عدم استفاده از متخصصان بومی خوزستان مانند متخصصان حوزه آب در امور پایه‌ای و بنیادی نیشکر (با وجود اشراف جامع آن‌ها به جلگه خوزستان و حتی برتری تخصصی آن‌ها نسبت به متخصصان غیر بومی)، پیگری‌ها، ارائه مستندات، پیش بینی‌ها و هشدارهای علمی دانشمندانی مانند پرفسور صدقی، پرفسور کاشانی و پرفسور الماسی در گذشته مورد توجه بخش مدیریت و اجرائی نیشکر در خوزستان قرار نگرفت.

حال با گذشت زمان، هشدار‌ها و پیش بینی‌های بیش از دو دهه پیش دانشمندان بومی خوزستان درباره ابعاد گسترده و پیچیده تبعات و پیامد‌ها منفی و چالش‌های مختلف کشت و صنعت‌ها نیشکر در خوزستان به حقیقتی غیر قابل انکار در حال تبدیل شدن است که متاسفانه به جای حل معضل‌های موجود نیشکر، شرکت نیشکر به دنبال بحث‌های انحرافی مانند بررسی و اتهامات دیگر شرکت‌های مخرب محیط زیست خوزستان است.

سطح بینی و استدلال‌های کاملاً غیر علمی شرکت نیشکر به وضعیت نیشکر، امری بدیهی است. به عنوان نمونه، شرکت نیشکر بر این استدلال است که به این دلیل که یک زمانی چون جلگه خوزستان مکانی مناسب برای روئیدن نیشکر بوده است، لذا در حال حاضر نیز جلگه خوزستان، مکان مناسب برای کاشت نیشکر است (اگرچه زمانیکه که شرکت نیشکر از آن یاد می‌کند، هیچ وقت اجداد ما از اجداد خودشان نشنیده‌اند و در صورت صحت، در حد یک ورقه تاریخی از آن یاد می‌شود).

 اولاً بلفرض، نیشکر هم در گذشته خیلی خیلی دور در خوزستان بوده است، شواهد عینی و علمی نشان می‌دهد که شرایط محیط زیست جلگه خوزستان در آن زمانی که فقط تاریخ از آن یاد می‌کند با شرایط محیط زیستی خوزستان امروزی به طور یقین کاملاً متفاوت است و در حال حاضر به اعتقاد دانشمندان عدیده بومی مشرف کامل به مقوله آب خوزستان، نیاز آبی نیشکر با پتانسیل‌های آبی منطقه همخوانی ندارد یا اینکه طبق یافته‌های علمی دانشمندان، محیط زیست خوزستان امروزی توانایی مواجه با فجایع زیست محیطی نیشکر را ندارد و به طور یقین هیچ وقت در مورد زمان مورد ادعا شرکت نیشکر این مقدار امروزی نیشکر در خوزستان کاشته نشده بود و اینقدر زهاب ارمغان برای جلگه خوزستان نداشت (اگرچه طبق پایگاه‌های رسمی اطلاع رسانی کشور، درباره واژه «خوزستان»، معانی و تعابیر فراوانی وجود دارد و توافق جامع درباره ریشه تاریخی کلمه «خوزستان از شکر یا نیشکر گرفته شده» وجود ندارد و استناد به کلمه‌ای که توافق جامعی درباره آن وجود ندارد باعث می‌شود از هر مطلب علمی که فقط به آن ارجاع شود از اعتبار علمی مطلب مذکو کاسته شود و خود به خود به کل مطلب خدشه وارد شود. رویه‌ای که شرکت نیشکر به عنوان مطلب علمی برای دفاع از انتقاد متخصصین از آن استفاده می‌نماید).

اگرچه موارد متعدد غیر علمی و کار‌شناسی دیگری وجود دارد که شرکت نیشکر از آن‌ها به عنوان افتخار و توجهی برای روبرو شدن با انتقاد‌ها و هشدارهای علمی و کار‌شناسی استفاده می‌نماید زیرا متاسفانه شرکت نیشکر برا این باور است که «با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین می‌شود» و منطقی که برای توجیه عملکرد غیر کار‌شناسی شرکت نیشکر استفاده می‌شود.

یا اینکه با باور «با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین می‌شود» نیز برای سخن از صد پتاسیل نیشکر که در حد یک تخیل فکری است و به حقیقت تبدیل نشده است به عنوان حقیقتی بالفعل صحبت می‌نماید.

دانشمندان و متخصصان متعددی در زمینه تبعات و پیامدهای منفی و خطرناک طرح‌های غیر کار‌شناسی نیشکر در خوزستان هشدار داده بودند. به عنوان نمونه، پرفسور صدقی به عنوان بنیان گذار قطب آب ایران دارای بیش از چهار دهه سابقه پژوهش و تحقیق در مقوله تخصصی آب است.

با توجه به مقوله آب، ایشان اعتقاد دارد طرح‌های نیشکر با توجه به ابعاد تبعات و پیامدهای منفی، محیط زیست خوزستان را به طرف نابودی کشانده است. اگرچه این دانشمند ابعاد تخریبی نیشکر در جلگه خوزستان را فرا‌تر از آنچه اعلام می‌شود می‌داند و بر این اعتقاد است که نیشکر در حال حاضر مخرب جلگه خوزستان بوده است.

در بخش اقتصادی، به عنوان نمونه دیگر، پرفسور بهتاش با سابقه حدود چهار دهه در پژوهش و تحقیق در زمینه اقتصاد کشاورزی، اعتقاد دارد که فعالیت کشت و صنعت‌های نیشکر موجود در خوزستان نه صرفه اقتصادی دارند و نه توانسته‌اند بر خلاف آنچه اهداف اعلام شده نیشکر در زمینه اشتغال زائی و جذب متخصصان بومی خوزستان قدم بردارند.

اگرچه ظاهراً سعی نموده‌اند رویه عملکرد خود چند ساله اخیر تغییر جهت دهند. اما هرچه که هست، عملکرد کشت و صنعت‌ها در خوزستان، عملکرد غیر کار‌شناسی است. حتی فرا‌تر از آن، کشت و صنعت‌ها نتوانسته‌اند با آنچه که در بخش صنایع جانبی در چند دهه پیش ادعا می‌کردند برسند.

در این راستاء پیشنهاد می‌شود که کشت و صنعت‌های نیشکر جهت طرح‌های نیشکر از دانشمندانی استفاده نمائید که در حوزه‌های مختلف، صاحب نظران به نام باشند و با توجه به مزیت آشنایی جامع‌تر دانشمندان بومی خوزستان نسبت به همه دانشمندان غیر بومی و حتی برتری پیشینه علمی آن‌ها نسبت به خیلی از متخصصان دیگر، از دانشمندان بومی خوزستان استفاده نمایند.

اگرچه پیشنهادی که کشت و صنعت‌های نیشکر حاضر به انجام آن نبودند مگر اینکه به دلایل ناشناخته، جدیداً به دنبال پیشنهاد انجام طرح‌های کوچک تحقیقی به اساتید دانشگاه‌های خوزستان آمدند. یا همایش ملی آتی فن آوران نیشکر که فراخوان مقاله علمی دارد در صورتی انجام می‌گیرد که طبق اعلام پایگاه رسمی همایش، از مشارکت علمی هیچ دانشگاهی استفاده نگردیده است و بخش علمی همایش در هاله‌ای از ابهام و فقط متکی به کشت و صنعت‌های نیشکر و صنایع جانبی بوده است.

اگر چه جالب‌تر به دلایل احتمالی متفاوت مانند استفاده از اعتبار و معروفیت دانشگاهی، صیانت علمی دانشگاهی و دلایل دیگر، همایش در دانشگاه شهید چمران اهواز برگزار می‌شود.

اگرچه جای تامل و تعقل دارد که مقوله عدم استفاده و اعتقاد به استفاده حتمی از دانشمندان و مراکز علمی بومی خوزستان به صورت پایه‌ای و بنیادی در طرح‌های نیشکر، بار دیگر در مقوله مطالعات علاج بخشی سد گتوند تکرار شد.

حال با توجه به مواردی مانند حضور نماینده شرکت نیشکر در مطالعات سد گتوند به نمایندگی از خانه کشاورز، حتی سازمان جهادکشاورزی خوزستان و خود شرکت نیشکر و پیگری‌های مکرر شرکت مذکور در مقوله سد گتوند، این سوال پیش می‌آید که آیا بین مجریان طرح‌های نیشکر و حذف دانشگاه شهید چمران از مطالعات سد گتوند رابطه‌ای وجود دارد؟

اگرچه تصمیم گیری با مرکز دولتی مورد تایید بوده است ولی چرا قطب آب ایران که اشراف جامع به سد گتوند داشت از مطالعات آن کنار گذاشته شد، نیاز به شفاف سازی دارد.