bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۵۴۸۲

سرنخ آلودگی‌های کارون

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۶ - ۲۲ آذر ۱۳۹۴
رودخانه کارون یکی از بزرگ‌ترین رودخانه‌های کشور است که سرشاخه‌های اصلی آن از استان چهارمحال‌وبختیاری و برخی از شاخه‌های فرعی آن نیز از استان‌های کهگیلویه‌وبویراحمد و لرستان سرچشمه می‌گیرد. در اینجا کیفیت و آلودگی‌های رود کارون را مرور می‌کنیم. گرچه این روزها درباره آلودگی‌های رودخانه کارون زیاد می‌شنویم، اما واقعا از نظر کارشناسی و جدا از مسائل حاشیه‌ای، سیاسی و ...، رودخانه کارون چرا آلوده شده و این آلودگی از کجاست، چه فعالیت‌هایی بر روی آلودگی رودخانه کارون اثرگذار هستند.

به‌طورکلی امروز در رودخانه کارون از نظر فعالیت‌های انسانی آلوده‌کننده می‌توان دو دسته فعالیت آلاینده را عنوان کرد که هرکدام به نوبه خود بر حیات این رودخانه و خارج‌شدن آن از شرایط و تعادل طبیعی کاملا اثرگذارند:
١) فعالیت‌های انسانی متمرکز در مناطق کوهستانی تا قبل از رسیدن رودخانه به جلگه خوزستان.
٢) فعالیت‌های انسانی متمرکز در مناطق دشت تا قبل از رسیدن به خلیج‌فارس.

دستکاری در مناطق کوهستانی رودخانه کارون و پیامدهای آن بر جلگه خوزستان: در مورد فعالیت‌های انسانی اثرگذار بر رودخانه کارون در مناطق کوهستانی، اجرای طرح‌ها و پروژه‌های بزرگ و کوچک سدسازی و انتقال بین حوضه‌ای آب از رودخانه کارون به حوضه‌های مجاور، می‌توان گفت تعادل رودخانه کارون را در مناطق بالادست بهم زده و در حال حاضر رودخانه کارون در حوضه آبریز بالادست خود توسط وزارت نیرو با زنجیره‌ای از سدهای ساخته‌شده مدیریت می‌شود. از آنجا که هریک از سدهای ساخته‌شده با توجه به اهداف خاص خود مانند ذخیره آب، کنترل سیلاب و تولید برق، وزارت نیرو و بهره‌برداران این سدها را برآن داشته تا برای حفظ شرایط هریک از این سدها، دبی مشخص و موردنیاز بالادست و پایین‌دست را رعایت کنند.

 برای مثال سد کارون ٣ که هدف آن تولید برق است، حتی در بدترین شرایط خشک‌سالی باید بیش از یک‌میلیاردمترمکعب ذخیره داشته باشد و این امر به معنای آن است که سد بالادست (کارون ٤) باید به صورتی مدیریت شود تا نیاز آبی سد کارون ٣ را در پایین‌دست خود تأمین کند و این موضوع برای سدهای پایین‌دست کارون ٣ (شهید عباسپور، مسجدسلیمان و گتوند) نیز مصداق پیدا می‌کند. در نتیجه وزارت نیرو و شرکت‌های بهره‌بردار سدها پیش از اینکه به شرایط اکولوژیک رودخانه و نحوه مدیریت آن برای حفاظت زیست‌محیطی بیندیشند و حقابه‌های زیست‌محیطی آن را رها کنند، باید در رابطه با نحوه مدیریت سدها در بالادست و پایین‌دست، برنامه‌ریزی‌ها و هماهنگی‌های دقیق و پیوسته مهندسی را به اجرا درآورند. هرچه تعداد سدها و ابنیه هیدرولیکی ساخته‌شده برروی کارون و سرشاخه‌های آن بیشتر می‌شود، فرایند و نحوه مدیریت این سدها در طول مسیر رودخانه پیچیدگی‌های بیشتر و بیشتری پیدا می‌کند و اثرات و پیامدهای زیست‌محیطی آن کمتر و کمتر مورد توجه قرار خواهد گرفت. برای مثال سدهای درحال بهره‌برداری گتوند، مسجدسلیمان، کارون ٤ و کارون ٣ بر روی هم می‌توانند رقمی بیش از ١٠‌میلیاردمترمکعب آب را ذخیره نمایند، امری که تاکنون از زمان بهره‌برداری این سدها رخ نداده و به علت خشک‌سالی‌ها و کاهش بارش‌ها به حدود ٦/٥ ‌میلیاردمترمکعب کاهش یافته است.

در هیچ‌یک از سدهای ساخته‌شده میزان حقابه زیست‌محیطی، نحوه مدیریت و رهاسازی آن در بازه‌ها و سرشاخه‌های مختلف رودخانه کارون نه تنها در مراحل مطالعات بلکه در مرحله بهره‌برداری نیز درنظر گرفته نشده است. وزارت نیرو تنها در برخی موارد در گزارشهای مطالعات ارزیابی زیست‌محیطی (با هدف تأمین نظر سازمان حفاظت محیط‌زیست و کسب موافقت برای صدور مجوز ساخت سدها) به ذکر یک عدد کلی به‌عنوان حقابه زیست‌محیطی اشاره کرده است. این رقم نه‌تنها با انجام مطالعات و بررسی‌های میدانی مورد راستی آزمایی و تطابق علمی قرار نگرفته بلکه در عمل هیچ‌گاه نیز اجرا نمی‌شود، مهم‌ترین علت آن‌هم عدم انجام مطالعات کافی در مرحله مطالعات و نیز فرایند پیچیده نحوه مدیریت سدها در زمان بهره‌برداری است که سال به سال تعداد آنها در حال افزایش است.

 در نتیجه مدیریت سدها در مناطق بالادست و کوهستانی رودخانه کارون، شوربختانه «با نگاه و رویکرد بهره‌برداری از رودخانه» بوده و «نیازهای آبی در سطح جلگه خوزستان و توسعه آن مناطق در سال‌ها و دهه‌های آینده»، در هیچ‌کدام از سدهای درحال بهره‌برداری، مطالعه و درحال ساخت مورد توجه قرار نگرفته است. بنابراین رودخانه کارون در محل ورود به جلگه خوزستان به‌صورتی تنظیم می‌شود تا حداقل نیاز آبی آب‌برانی که از سال‌ها پیش قرارداد برداشت و یا تخصیص آب را داشته‌اند، تأمین و مازاد آن به پایین‌دست تخلیه شود. برآوردها نشان می‌دهد چنانچه سدهای درحال مطالعه یا ساخت به بهره‌برداری برسند (سدهای کلات، خرسان ٣، ٢، ١، بازفت، کارون٢ محور ٣ و کارون ٢ محور٨) با احتساب سدهایی که درحال حاضر درحال بهره‌برداری هستند (گتوند، مسجدسلیمان، کارون ٤ و کارون ٣) بالغ بر ٢٥‌میلیاردمترمکعب آب در بخش‌های مختلف کارون ذخیره خواهد شد.

گذشته از اینکه سدهایی که ساخته می‌شوند همیشه بیشتر از آورد رودخانه کارون اجرا شده‌اند و این خود یکی از پیامدهای منفی اجرای این طرح‌های بزرگ بوده است. رودخانه کارون در محل ورودی به جلگه خوزستان تنها رقمی حدود ١٤‌میلیاردمترمکعب آب دارد، حال باید دید که چگونه «سدهایی را ساخته‌ایم که حداقل ١٠‌میلیاردمترمکعب در سال ظرفیت بالاتر نسبت به آورد طبیعی رودخانه» دارد و با توجه به کاهش بارش‌ها و بروز خشک‌سالی‌ها در سال‌های پیش‌رو این رقم افزایش بیشتری نیز خواهد داشت؛ از سوی دیگر همه دریاچه‌سدها مقادیر معتنابهی آب را طی تبخیر از دست خواهند داد و این کسری‌های قابل توجه چگونه توجیه‌پذیر است؟! گرچه این موضوع درجای خود بحث مفصلی را می‌طلبد، روشن است که تعادل کمیت و دبی رودخانه کارون در مناطق کوهستانی به علت تعدد سدها و ابنیه هیدرولیکی و نیز خروج بخشی از آب آن از حوضه آبریز، دستخوش تغییراتی قرار گرفته که علاوه بر کمیت و بیلان سالانه رودخانه، آن‌گونه که در ادامه بحث خواهد آمد بر کیفیت آن نیز اثرات منفی جدی وارد ساخته است.

فعالیت‌های آلوده‌کننده در جلگه تا پیش از رسیدن به خلیج‌فارس: فعالیت‌های آلوده‌کننده که در سطح جلگه خوزستان وجود دارد می‌تواند به دو بازه زمانی تقسیم شود:
١) بازه زمانی بدون آلودگی یا کم‌بودن فعالیت‌های آلوده‌کننده
٢) بازه زمانی دارای آلودگی یا افزایش فعالیت‌های آلوده‌کننده.

بازه زمانی بدون آلودگی برای کارون بزرگ را می‌توان به‌طور عمده به پیش از اتمام جنگ تحمیلی نسبت داد. دوره‌ای که فعالیت‌های انسانی آلوده‌کننده محیط‌زیست منطقه و رودخانه کارون در مقیاسی نبود که بتواند رودخانه را آلوده کند. از طرف دیگر تا پیش از اتمام جنگ تحمیلی هیچ سدی بر روی رودخانه کارون ساخته نشده بود که بهره‌برداری از آن بتواند روی آورد طبیعی و سالانه کارون اثر بگذارد و در نتیجه ظرفیت خودپالایی رودخانه کارون بسیار بالا بوده و تخلیه اندک آلودگی توسط رودخانه در مسافت‌های معینی تمیز می‌شده است.

اما در دوره پس از جنگ تحمیلی، فعالیت‌های انسانی آلوده‌کننده در حد انفجارگونه و در بازه زمانی کوتاهی شکل گرفت. فعالیت‌های تصاعدی توسعه‌ای صنعت نفت و گاز، افزایش جمعیت شهرهای پیرامون رودخانه کارون و تخلیه فاضلاب‌های انسانی، افزایش تعداد صنایع مختلف و تخلیه مقادیر معتنابه فاضلاب‌های صنعتی که یا به‌طور خام وارد رودخانه می‌شدند یا در حد کم و ناکافی تصفیه شده‌اند، از همه آنها مهم‌تر و بیشتر فعالیت‌های بخش کشاورزی توسعه یافتند. توسعه این فعالیت‌ها از یک سو و توجه‌نداشتن جدی به مسائل و آلودگی‌های محیط‌زیست از سوی دیگر موجب ایجاد شرایط ناگوار امروز برای این رودخانه شده است.

زه آب‌های کشاورزی: «بافت سنگین خاک، کم بودن عمق آب‌های زیرزمینی و نیز شوری یا قلیایی‌بودن خاک‌ها» در سطح جلگه خوزستان از ویژگی‌های طبیعی خاک در این مناطق است. این امر باعث شده تا در انجام فعالیت‌های کشاورزی «محدودیتی بنام تولید زهاب» شکل بگیرد. با توجه به اینکه استان خوزستان یکی از پرآب‌ترین مناطق کشور است، پس از جنگ تحمیلی دولت به اجرای طرح‌های کشاورزی با ایجاد و توسعه فعالیت‌های کشت و صنعت نیشکر اقدام کرد. به‌تدریج طی «کمتر از یک دهه هفت واحد یا شرکت بزرگ کشت و صنعت» در پیرامون رودخانه کارون و دز (در شرق و غرب آن) سربرآوردند.

نام و میزان زمین‌های زیر کشت این واحدها عبارتند از: کشت و صنعت امام خمینی (ره) با ١٦ هزار هکتار زمین زیر کشت، امیرکبیر ١٥هزار هکتار، دعبل خزائی ١٥هزار هکتار، میرزاکوچک‌خان ١٥هزار هکتار، سلمان فارسی ١٥هزار هکتار، فارابی ١٥هزار هکتار، دهخدا ١٥هزار هکتار و هفت‌تپه با ٢٤هزار هکتار (البته کشت و صنعت هفت‌تپه اولین واحد تولید شکر از نیشکر در ایران از سال ١٣٥٣ است که سطح کل اراضی آن بیش از ٢٤هزار و ٥٠٠ هکتار است و هر ساله حدود ١٢هزار هکتار آن به کشت نیشکر اختصاص می‌یابد). گرچه کل زمین‌های فوق بالغ بر ١٣٠هزار هکتار است، معمولا به علت اجرای عملیات آبشویی، ترمیم و بهسازی زهکش‌های زیرزمینی و مشکلات مشابه دیگر به‌طور میانگین هر سال بالغ بر ٨٥ هزار هکتار زمین زیر کشت واحدهای هفتگانه و ١٢ هزار هکتار نیز واحد هفت‌تپه زیر کشت نیشکر دارند. در همین حال هدف از ایجاد و توسعه این شرکت‌ها به‌طور عمده تولید شکر بود، «محصولی که در چند دهه پیش یک کالای استراتژیک» محسوب می‌شد، اما امروز با توجه به افزایش سطح آگاهی مردم از یک‌سو و افزایش دانش بشر در مورد مضرات بهداشتی و سلامتی استفاده بی‌رویه قندوشکر در تغذیه از سوی دیگر، «دیگر یک کالای استراتژیک به حساب نمی‌آید». در نتیجه با افزایش سطح زیر کشت نیشکر توسط این واحدها چند اتفاق مهم از نظر زیست‌محیطی در جلگه خوزستان رخ‌ داده است.

 اول اینکه «بالغ بر ١١‌میلیاردمترمکعب از آب رودخانه کارون بزرگ توسط این واحدها مصرف می‌شود». دوم اینکه «رقمی بالغ بر ٥/٥‌میلیاردمترمکعب زهاب تشکیل و به رودخانه‌های دز، کارون و تالاب‌های دیگر تخلیه می‌شود». سوم پس از چند سال کشت پیوسته، خاک حاصلخیزی خود را از دست می‌دهد، برای جبران این مشکل عملیاتی به‌نام آبشویی خاک انجام می‌شود که طی آن خاک‌ها را در آب غرقاب کرده سپس زهکش می‌کنند، بعد از سه تا پنج بار تکرار این عملیات تمام املاح و ناخالصی‌ها و مهم‌تر از آن آلودگی‌ها از خاک شسته شده و با اضافه‌کردن کودهای شیمیایی زمین بار دیگر برای کشت آماده می‌شود. شوربختانه «عملیات آبشویی» بار آلودگی زهاب‌ها را به‌شدت افزایش می‌دهد. از آنجا که همه‌ساله بخش‌هایی از زمین‌های زیرکشت، تحت این عملیات قرار می‌گیرند، بنابراین بار آلودگی زهاب‌ها بسیار بالاست. چهارم «عمیق‌بودن زهکش‌های» اجراشده از یک ‌سو و «بالابودن سطح آب‌های زیرزمینی» از سوی دیگر باعث می‌شود آلودگی‌های موجود در زهکش‌ها به‌آسانی با آب‌های زیرزمینی تبادل و سبب ایجاد و انتشار آلودگی‌ها در آب‌های زیرزمینی شود.

پنجم زمین‌های زیرکشتی که روی «آبخوان‌ها» قرار گرفته‌اند مانند زمین‌های زیرکشت پیرامون رودخانه دز و دشت دزفول- اندیمشک، علاوه بر آب‌های سطحی، رودخانه‌ها و تالاب‌ها و برکه‌ها، آب‌های زیرزمینی نیز آلوده می‌شوند. ششم آلاینده‌های موجود در آب‌های سطحی و زیرزمینی همواره مقادیری بالاتر از استانداردهای زیست‌محیطی دارند و شامل «انواع کودهای شیمیایی، انواع سموم دفع آفات و دیگر املاح» هستند که اصطلاحا به آنها «آلودگی‌های غیرنقطه‌ای» گفته می‌شود. هفتم گرچه تاکنون مطالعه یا اندازه‌گیری دقیقی روی چاه‌هایی که مصرف شرب و در مناطق اطراف شهرهای مناطق قرار دارند انجام نشده، اما به‌هیچ‌وجه آلودگی این چاه‌ها از عوامل فوق دور از ذهن نیست. از سوی دیگر زهاب‌های تولید‌شده به‌صورت یک شبکه گسترده زهکش در مناطق پیرامونی دو رودخانه کارون و دز گسترده شده است. این شبکه زهکشی، کلیه زهاب‌ها را به علاوه برخی فاضلاب‌های دیگر که به‌صورت پراکنده در مناطق وجود دارد دریافت و به دو رودخانه دز و کارون تخلیه می‌کنند.

با توجه به توضیحات بالا، به‌علت عدم رعایت و رهاسازی حقابه زیست‌محیطی، آب جاری در بستر رودخانه دز بعد از عبور از محدوده شهر دزفول، به‌طور عمده توسط زهاب‌ها تغذیه می‌شود. به عبارت دیگر رودخانه دز بعد از محدوده شهر دزفول، کانال هدایت زهاب‌های زمین‌های کشاورزی کل دشت دزفول- اندیمشک است. در نتیجه با توجه به اینکه درحال‌حاضر هیچ‌گونه حقابه‌ای که متضمن تأمین شرایط اکولوژیکی رودخانه کارون باشد، وجود ندارد و به‌خصوص در فصول کم‌آبی و دوره‌های خشک‌سالی به علت کم‌شدن آورد رودخانه از یک سو و تخلیه‌ میلیاردها مترمکعب زهاب کشاورزی به رودخانه‌های دز و کارون از سوی دیگر، می‌توان با قاطعیت چنین گفت که مهم‌ترین عامل آلودگی کارون، زهاب‌های کشاورزی (و عمدتا زهاب‌های کشت ­ صنعت ­ نیشکر) است.

فعالیت‌های آبزی‌پروری: رودخانه گرگر یا بند میزان یا دودانگه از جمله بندهای باستانی- هیدرولیکی انحرافی روی رودخانه کارون از پیش از اسلام تاکنون بوده است. بر اساس آمار بلندمدت موجود، میزان آبی که از این بند انحرافی از رودخانه کارون جدا و به نام شاخه رود گرگر به مصرف می‌رسد حدود ٤٠ مترمکعب بر ثانیه است. در نتیجه رقمی بیش از ١/٢ میلیارد مترمکعب‌ آب در سال در رودخانه گرگر مصرف می‌شود. تنها مصرفی که در طول رودخانه گرگر پیش‌بینی شده فعالیت‌های پرورش ماهی است. متأسفانه قریب به دو هزار واحد آبزی‌پروری که اغلب آنها بدون مجوز فعالیت می‌کنند، آب انحرافی بند میزان را مصرف و مقایر معتنابهی فاضلاب‌های آبزی‌پروری را تخلیه می‌کنند. از سوی دیگر، می‌توان پیش‌بینی کرد رودخانه کارون پیش از رسیدن به شهر اهواز به واسطه تخلیه ‌میلیون‌ها مترمکعب فاضلاب شهری و روستایی، ‌میلیاردها مترمکعب زهاب کشت و صنعت نیشکر و ‌میلیون‌ها مترمکعب فاضلاب‌های آبزی‌پروری و دیگر آلودگی‌ها به یک رودخانه تماما آلوده تبدیل می‌شود.

فاضلاب‌های صنعتی: بیش از ٢٥٠ صنعت، آب موردنیاز خود را از کارون تأمین می‌کنند. صنایعی که آب مصرف می‌کنند، طبیعتا مقادیر مختلفی نیز فاضلاب تولید می‌کنند. از میان صنایع مختلف، صنایعی که از آب در فرایند تولید بهره می‌برند، فاضلاب‌های بیشتر و آلوده‌تری تولید می‌کنند، صنایعی مانند پتروشیمی و فولاد، هر دو آب‌بر و فاضلاب‌زا. صنایعی مانند صنایع نفت و گاز، فولاد، صنایع شیمیایی، غذایی، و... . به‌صورت پراکنده در نقاط مختلف حوضه آبریز کارون بزرگ و در سطح جلگه خوزستان وجود دارند. برآورد شده که در هر سال حدود ٣٠٠‌ میلیون ‌مترمکعب فاضلاب‌های صنعتی به کارون تخلیه می‌شود که آلودگی‌های مختلفی دارند و از محدوده‌های ورودی به دشت تا اروندرود که فاضلاب‌های پتروشیمی و پالایشگاه آبادان تخلیه می‌شوند، باعث آلودگی کارون می‌شوند.

آلودگی‌های متفرقه: هرساله علاوه بر تخلیه ‌میلیاردها مترمکعب زهاب کشاورزی، صدها‌ میلیون ‌مترمکعب فاضلاب شهری، روستایی و صنعتی، مقادیر معتنابهی لجن، فاضلاب‌های نقطه‌ای، پسماند و سایر آلاینده‌ها نیز به کارون بزرگ وارد و سبب افت کیفیت هرچه بیشتر کارون شده است.

فهرست کلی آلاینده‌ها: با توجه به فعالیت‌ها و آلودگی‌هایی که در بالا توضیح داده شد، می‌توان فهرستی از قرار زیر را جزء آلاینده‌های کارون دانست: شوری، سختی و افزایش هدایت الکتریکی، انواع سموم دفع آفات، انواع کودهای شیمیایی، آلاینده‌های آلی از ترکیبات و هیدروکربن‌های نفتی تا مواد شوینده، انواع مواد و ترکیبات دارویی و آنتی‌بیوتیک، برخی فلزات سنگین که از منشأ فاضلاب‌های صنعتی و حتی کودهای شیمیایی هستند، آمونیاک، نیترات، فسفات، کاهش یا افت قابل‌توجه اکسیژن، افزایش املاح و مواد معدنی، مواد جامد معلق و محلول، انواع آلاینده‌های میکروبی، افزایش چشمگیر آورد رسوب رودخانه و موارد مشابه دیگر.

نتیجه‌گیری: اجرای طرح‌های ابنیه هیدرولیکی شامل سدها و انتقال آب بین‌حوضه‌ای، عدم انجام مطالعات تعیین حقابه زیست محیطی و اجرای آن، سبب به‌هم‌خوردن رژیم هیدرولیکی و کمی به‌خصوص در بالادست رودخانه کارون بزرگ و قبل از واردشدن به جلگه خوزستان شده است. حقابه کارون تا پیش از اجرای این طرح‌ها در آبادان و خرمشهر رقمی حدود ٢٠‌ میلیارد مترمکعب در سال بوده است اما درحال‌حاضر با آبگیری سد گتوند در سال ١٣٩٠ به رقمی کمتر از پنج ‌میلیارد مترمکعب در سال رسیده که حجم عمده آن را زهاب‌های کشاورزی و فاضلاب‌های واردشده به آن تشکیل می‌دهد. در نتیجه با توجه به اینکه حقابه مشخصی بعد از سد تنظیمی کارون در طول سال، تعیین و رهاسازی نمی‌شود و از سوی دیگر‌ میلیاردها مترمکعب زهاب و انواع فاضلاب و لجن و رسوب به آن وارد می‌شود، نمی‌توان جز یک رودخانه کاملا آلوده انتظار داشت. اقدامات و راهکارهای متعددی برای جبران این خسارات وجود دارد که محور گزارش بعدی در زمینه احیا و بازسازی کارون خواهد بود.

برچسب ها: آلودگی سرنخ کارون