bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۵۵۰۲

ایالات متحده و ایدئولوژی شیعه

علیرضا میرزا عبدالله

تاریخ انتشار: ۱۲:۰۰ - ۲۲ آذر ۱۳۹۴
علیرضا میرزا عبدالله*؛  وقتی در اول می 2003 جورج بوش بروی عرشه ناو هواپیمابر آبراهام لینکن در سواحل کالیفرنیا عراق را آزاد شده از دست صدام اعلام کرد و وعده ساختن دوباره عراق را میداد شاید هرگز تصور نمیکرد به زودی باید جنگ دوم در عراق را شروع کند.

او با غرور از هواپیمای وایکینگ نیروی دریایی ایالات متحده پیاده شد و پشت به بنری بزرگ که بروی آن نوشته شده بود "ماموریت انجام شد" از قدرت نظامی ایالات متحده و پیروزی آسان سخن گفت.

بعد از هرج و مرج ناشی از جنگ، ایالات متحده به ناگاه خود را در میان باتلاق خشونتهای قومی که ریشه ای تاریخی در منطقه داشت یافت و پیروزی آسان تبدیل به کابوس ایالات متحده برای بیش از یک دهه شد که عواقب آن مانند گردبادی بی رحم همچنان در خاورمیانه قربانی میگیرد.

در جنوب عراق، شهرک صدر بوسیله شیعیان وفادار به مقتدا صدر درگیر شورش شد که بعد از مدتی با پادرمیانی مرجعیت شیعه در نجف و کوشش های جمهوری اسلامی غائله ختم به خیر شد.

اما در شمال قضیه پیچیده تر بود. بنا به آمار نشنال جئوگرافی، افراطیون به تعداد شانزده هزار نفر در خانه ها و مساجد فلوجه پنهان شدند و برنامه ریزی برای شورش ضد دولت مرکزی عراق کردند.

شورشیان سنی همچنین سر فرماندهی القاعده در عراق را در فلوجه بنیان نهادند. این وقایع که از چشم ایالات متحده پنهان نمانده بود در نهایت منجر به حمله آمریکا به فلوجه برای در هم کوبیدن شورش در نوامبر 2006 شد.

در کشوری مثل عراق آستانه تحمل مردم و گروه های سیاسی به شدت پایین است و ختم اغلب اختلافها با گلوله نوشته میشود.

گروه‌های شیعی، از طرف ایران حمایت میشوند، ایرانی که به تعابیری بزرگترین دشمن ایالات متحده است. اما سنی‌ها از طرف عربستان ،ترکیه و کشورهای کوچکتر حاشیه خلیج فارس حمایت میشوند و تمامی این کشورها از متحدان آمریکا در منطقه هستند.

از درون گروه های سیاسی شیعه سازمانهای نظامی مثل سازمان بدر، گروه سرایا خراسانی، ارتش مهدی(مقتدی صدر) ، عصائب الحق ، لواء ذوالفقار ، کتائب سید الشهدا ، کتائب حزب الله ، لواء عمار بن یاسر بوجود میایند که تماما با درجات کم و زیاد مورد حمایت ایران هستند.

اما از درون گروه های سنی که مورد حمایت عربستان، ترکیه و قطر هستند گروه هایی مثل القاعده، داعش، جبهه نصرت، احرار الشام، گروه التوحید، الوفاق، جبهه اسلامی و ارتش آزاد سوریه بوجود آمدند.

تفاوت سازمانهای نظامی شیعی با سنی چیست ؟ چه فرایندی اتفاق افتاد که گروه های شیعه اگر نگوییم دوست اما بعد از وقایع شهرک صدر با ایالات متحده به تفاهم رسیدند؟

و در نهایت چگونه است که جنگ با گروه های نظامی سنی که مورد حمایت دوستان آمریکا هستند هر روز ابعاد گسترده تری میگیرد و جهان از وجود این گروه ها احساس نا امنی بیشتری میکند؟

جواب در تفاوت ایدئولوژی شیعه و سنی است. فقه شیعه و مرجعیت شیعه هیچگاه مروج خشونت نبوده است. مشخصا در قضیه شورش شهرک صدر، غائله با پا در میانی آیت الله سیستانی ختم به خیر شد و از آن پس جنوب عراق بسیار آرامتر از مناطق سنی نشین شمال عراق شد.

مضافا این که ایدئولوژی شیعه راه گفتگو و مدارا را نمی بندد. گو اینکه در می 2007 ایران و ایالات متحده با وجود دشمنی ها گفتگوهای خود را حول موضوع عراق برای کاهش تنشها آغاز کردند.

درگیری مسلحانه در میان گروه های شیعه برای کسب منافع به ندرت اتفاق میافتد و از راه تفاهم به ائتلاف میرسند. گروه بزرگ حشد الشعبی از درون همین ائتلاف ها بیرون آمد.

مثال دیگر گروه حزب الله در لبنان است. با وجود اینکه از سوی اغلب کشورهای غربی گروه تندرو نامیده میشود اما میبینیم در عمل اینگونه نیست. حزب الله مذاکره میکند، تفاهم میکند. قاعده بازی را به هم نمیزند و در موارد لازم انعطاف به خرج میدهد.

اما ایدئولوژی گروه های سنی تندرو بر پایه وهابیسم بنیان نهاده شده است. تئوری وهابیت در قرن 18 میلادی شکل امروزی خود را گرفت و مشخصا بر جنگ مقدس و کشتن کسانی که تفکر آنان را قبول ندارند تاکید میکند و آن را قانونی میداند.

وهابیت تلاش کرد نه از راه گفتگو و تفاهم بلکه از راه تحمیل خواسته های خود بر دیگران با استفاده از زور و شمشیر، دایره نفوذ خود را گسترش دهد.

از این رو، تسویه حسابهای مسلحانه بین گروه های سنی بسیار بالاست. اغلب گروه های سنی چون معتقد به ایدئولوژی وهابیسم هستند مذاکره برای تفاهم برایشان معنی پیدا نمیکند و زبانشان، زبان اسلحه است.

درگیری های مسلحانه میان گروه های مختلف سنی در سوریه  از همین جنس است. از منظری دیگر اغلب در 20 سال اخیر اغلب عملیاتهای تروریستی در سراسر جهان توسط سنی ها رهبری و اجرا شده است و بمب گذاران انتحاری نمونه بارز و مشخص آنها هستند.

با این تفاسیر، ایالات متحده باید متوجه باشد که با توجه به سرمایه گذاری های کلانی که در روابط با بلوک کشورهای سنی منطقه انجام داده به اهداف حود نرسیده است ونخواهد رسید.

اگر ایالات متحده خواهان آرامش در منطقه است با توجه به ذکر دلائل در بالا، با دوستان سنی خود به دست نخواهد آورد.

آنچه میتواند آرامش را به منطقه برگرداند دراز کردن دست دوستی با ایدئولوژی شیعه و قطع همکاری کردن با وهابیسم است تا "ماموریت انجام شود".


*عضو انستیتو شورای روابط خارجی استرالیا