bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۵۸۲۸

سخنان دکتر سروش و ضد تبلیغ علیه موسوی

عباس کاظمی

تاریخ انتشار: ۱۶:۱۰ - ۰۵ خرداد ۱۳۸۸


عباس کاظمی جامعه شناس وعضو هیئت علمی گروه ارتباطات دانشگاه تهران در وبلاگ شخصی خود "جامعه شناسی و زندگی روزمره در ایران" درباره ی انتقادات سروش به موسوی این گونه نوشته است: 

جدال میان اصلاح طلبان در وضعیت موجود امری پسندیده و عقلانی نیست. در حقیقت پیروزی کروبی یا موسوی برای اصلاح طلبان باید یکسان فرض شود. این منازعات در شهرستانها پیش از این مطرح بوده و انتظار می رفت که بزرگان قوم آن را به نحوی عقلانی کنترل کنند.اما وقتی که این جدال در روزنامه های اصلاح طلب مشاهده می شود خود تاثیرات ویرانگرتری را به بار می آورد.

اشکال عمده روزنامه های مرتبط با مهندس موسوی این است که اخبار چندانی را از کروبی منعکس نمی کنند اما روزنامه اعتماد ملی در برخی اوقات خبرهای ضروری را پوشش می دهد. در عوض روزنامه اعتماد ملی در روزهای اخیر به جنگی علنی با موسوی برخاسته است.و نوعی ضد تبلیغ را دامن زده است. یکی از این ماجراها مناقشاتی است که سروش برانگیخت و آن را ادامه داد(به خصوص در یاداشت سرمقاله گونه امروز اعتماد ملی).

عبدلکریم سروش روزگاری شیخ روشنفکری دینی بود و تقریبا در میان طرفداران روشنفکری دینی بر روی آن اجماع بود. تا آن اندازه که رخداد دوم خرداد را محصول گفتمان سروش دانسته اند. اگرچه خود او از این حرف تبری جست اما در واقع تاثیرگذاری گفتمان او غیر قابل انکار است.

اما استفاده از دکتر سروش علیه جبهه مهندس موسوی کاری ناصواب است و گویا طرفداران اعتماد ملی گمان می کنند که سروش به دلیل جایگاهش در میان روشنفکران و دانشجویان می تواند مقداری از رای میرحسین را بکاهد و بر رای کروبی بیفزاید.اما باید متذکر شوم که میزان نفوذ سروش بعد از دوم خرداد به تدریج افول کرده است و دیگر دارای چنان نفوذی در میان دانشجویان نیست. به همین دلیل تقاضا داریم بیش از این چهره ارزشمند دکتر سروش را تخریب نکنیم و از انتقادات ایشان استفاده سیاسی نشود.

دکتر سروش نکاتی انتقادی را علیه موسوی مطرح کرد و اعتماد ملی با چاپ آن در صفحه اول قصد بهره برداری سیاسی خود را نشان داد. مشارکت در نهادهای انقلابی که مهندس موسوی همانند بسیاری از همراهان و طرفدارن کروبی و خود شخص ایشان در طول آن سالها داشته اند نقد منصفانه ای بنظر نمی رسد. گر حکم شود که مست گیرند، تعداد زیادی در این دام گرفتار می شوند. اکنون آنانکه از دیوار سفارت بالا رفتند و حوادث بعدی را ر قم زدند و آنانی که بر ملی مذهبی ها سخت گرفتند و دیگر مسائل را مرتکب شدند در کمپین کروبی هستند. پس نمی توان از این نکات به عنوان ضد تبلیغ استفاده کرد. دفاع مخملباف از موسوی جانانه بود. اینکه او گفت در آن سالها همه ما انقلابی بودیم و در این حوادث کمابیش نقش داشتیم. اما مهمتر از همه بر این نکته انگشت گذاشت که موسوی حتی در آن زمان نیز آزاد اندیش تر از بسیاری دیگر بوده است.

اما برای اینکه خاطر اعتماد ملی را جمع کنیم به نتایج تحقیقی که در دو دوره متفاوت در میان دانشگاههای شهر تهران انجام دادم اشاره می کنم. طبق پژوهشی که ما در دانشگاههای شهر تهران(دانشگاههای دولتی و دانشگاههای آزاد) انجام دادیم میزان نفوذ دکتر سروش در بین دانشجویان به شدت کاهش یافته است. این تحقیق یکبار در سال 1379 و بار دیگر در سال 1385 انجام شده است(و در هر نوبت با نمونه هزار نفری). ما در این تحقیق طیف متنوع از نفوذ گروهها و شخصیتهای مهم را در بین دانشجویان برآورد کردیم و در اینجا فقط دادهای مربوط به دکتر سروش را ذکر می کنم.

در حالی که در سال 1379 میزان 33.6 درصد دانشجویان از سروش تاثیر بالایی می پذیرفتند این نفوذ در سال 1385 به 23.3 درصد تقلیل یافته است. از سوی دیگر در سال 79 میزان 29.5 درصد دانشجویان کلا دیدگاههای ایشان را بی اثر دانسته اند اما در سال 85 تعداد دانشجویانی که به طور کلی دیدگاههای ایشان را بی اثر داسته اند به 44 درصد افزایش یافته است.این درحالی است که موضع گیرهای سالهای اخیر ایشان و محتوای غیر مستدل جوابیه های ایشان (به حسین نصر، مراد فرهادپور و محمود دولت آبادی ) احتمالا همین میزان را نیز کاهش داده است. 

باید اشاره کنم که میزان تاثیرگذاری شریعتی و محبوبیت ایشان هنوز از میزان بالاتری نسبت به دکتر سروش برخوردار است. جمله معروفی که شریعتی بر آن تاکید داشت را ازیاد نمی بریم که« جانم را برای مخالفم می دهم». از دکتر سروش با آن شخصیت ارزشمندشان بیشتر انتظار می رود که «با دوستان مروت، با دشمنان مدارا» ورزند.

bato-adv
bato-adv
bato-adv