یادداشت دریافتی- امیر حسنشاهی*؛ شاید اگر قرار باشد سیاسیترین سالها در تاریخ انقلاب را بررسی کنیم، بیگمان باید سال قبل از انتخاباتهای ریاست جمهوری را انتخاب کرد. درست مثل سال۹۵ که در حال حاضر در آن قرار داریم.
همیشه سالهای قبل از انتخابات ریاست جمهوری، از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. چرا که کنشگران سیاسی به خوبی میدانند که فعالیتهای آنان در این سال است که تقدیر انتخابات را در سال آینده رغم میزند.
در روزهای اخیر هم به راحتی میتوان شاهد آغاز این نوع فعالیتها بود. از سفر احمدینژاد به شمال گرفته است تا نامه مهدی کروبی به رییس جمهور. این تحرکات نکتهای را به ذهن همگان متبادر میکند؛ آن هم اینکه در سال اخیر مسیر پر و پیچ خمی را باید طی کرد تا به مرحله انتخاب نهایی رسید.
از طرفی اصولگریان نمیخواهند تجربه سال ۹۲ را تکرار کنند. و از طرف دیگر اصلاحطلبان بدشان نمیآید که همچون ۷ اسفندر ۹۴، انتخابات ۹۶ را با هژمون کردن خود در جامعه به پایان برسانند.
همچنین موضع گیریهای سیاسی دولتیها، نشان از آن دارد که آنان برای تصدی دوباره دولت، احساس خطر کردهاند و مجبور به آن شدهاند که برای نتیجه گیری در انتخابات سال ۹۶، با اصلاحطلبان همسو شوند.
به عنوان مثال نام بردن روحانی از خاتمی در سفرش به یزد، خود مهر تاییدی است بر همدل و همصدا کردن اصلاحطلبان با دولت. از طرفی دیگر دولت که تصمیم به حذف یارانه ۲۴ میلیون از مردم را گرفته بود با آمدن احمدینژاد و وعده یارانه ۲۵۰ هزار تومانی، دچار تردید شده است. زیرا این اقدام، عملا به معنای ریزش رای روحانی خواهد بود.
اما حال باید به این نکته توجه کرد که اگر کنش اصلاحطلبان یک صدا شدن با دولت باشد، واکنش اصولگرایان چه خواهد بود؟
غیر قابل اعتماداگر فرض را بر این بگذاریم که اصلاحطلبان با دولت کنار بیایند و روحانی به عنوان فرد مورد نظرشان مطرح شود، آیا اصولگرایان نیز به حضور احمدینژاد اکتفا خواهند کرد یا خیر؟ آن هم احمدینژادی که خیلی از وزیرانش در هشت سال ریاست جمهوریاش، دیگر حاضر به همکاری با او نیستند.
در واقع دو قطبی روحانی- احمدینژاد همان چیزی است که طیف دولت و اصلاحطلبان به دنبال آن هستند. زیرا آنها میدانند برخی از اصولگریان نیز دیگر حاضر به حضور احمدی نژاد بر مسند قدرت نیستند. و این به معنی حضور چند نفر در انتخابات از جریان اصولگرایی است و در نهایت پیروزی روحانی.
اما در این میان دو قطبی روحانی- احمدینژاد برای اصولگرایان خیلی مورد وفاق و اقبال نخواهد بود. به دو دلیل، اول اینکه اصولگرایان شخص احمدینژاد را خودی نمیپندارند و به نوعی باید گفت او برای جریان اصولگرایی خیلی قابل تکیه نخواهد بود.
و دوم آنکه علارغم وحدت اصلاحات با دولت، رای آوردنش در این دو قطبی بسیار بعید خواهد بود. اما سوال این است که اصولگرایان در این فضا چه میکنند؟
برای اصولگرایان آرمانیترین حالت این است که اصلاحطلبان با دولت برای حضور در انتخابات به توافق نرسند. این اتفاق از ایجاد فضای دوقطبی جلوگیری خواهد کرد.
بدین صورت که علاوه بر احمدینژاد، که شاید خیلی حضورش مطابق میل اصولگرایان نباشد، اصولگرایان بر روی شخص دیگری به توافق برسند. و در طرف مقابل اصلاحطلبان نیز گزینه مد نظر خود را در انتخابات خواهند داشت.
این اتفاق شاید در نهایت به سود اصولگرایان تمام شود. چرا که با انشقاق بین دولت و اصلاحطلبان، احتمال پیروزی اصولگرایان افزایش پیدا میکند. حال میان احمدینژاد و نماینده اصولگرایی چه کسی برنده خواهد شد؟
تحرک اقتصادی علارغم این گزاره که، احمدینژاد در قشر ضعیف و طبقه متوسط سبد رای خوبی دارد؛ باید گفت این قشر نیز با توجه به عملکرد دولت احمدینژاد در سالهای پایانی خود و عملکرد ضعیف آن، دیگر بعید است دوباره به آن اعتماد کنند. چرا که هشت سال کافی است برای بهبود وضعیت کشور.
به عنوان مثال طرح مسکن مهری که نقطه هدفش قشر ضعیف و متوسط شهری بود، نتوانست به خوبی رضایت مردم را جلب کند. و همچنین با اختلاسها و فسادهایی که در دولت احمدینژاد انجام شد، اعتماد مردم برای بار دیگر کمی بعید به نظر میرسد.
حال باید نشست و دید در یازده ماه دیگر از سال ۹۵، چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. به نظر میرسد از نیمه سال۹۵، روحانی برای جلب رضایت مردم در جهت بهبود وضعیت مالی و اقتصادی فعالیتهای قابل ملاحاظهای انجام خواهد داد.
چرا که فعلا در زمینه اقتصادی دولت عملی انجام نداده است تا در تبلیغات انتخاباتی خود بر آن بنازد.
*دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فقه و حقوق
نکته مهم اینجاست که اگر ایشان سال96 بیاید و تایید هم بشود مردم چون زمان زیادی نگذشته خیلی زود خرابکاری های ایشون مثل فساد نزدیکان و افزایش قیمت دلار ،خودرو، تحریم ها و غیره را به یاد می آورند و دیگر حاضر نیستند به آن دوران برگردند ولی اگر مثلا صبر کند برای4 بعد ممکن است مردم کامل فراموش کنند و راحت تر رای می آورد، لذا من علاقه دارم ایشان سال آینده بیایند اگر از طرف شورای نگهبان رد شد که شد والا مردم خودشان کار را تمام خواهند کرد. مردم دیگر فریب یارانه را نمی خورند، میدانند که برفرض هم اگر داده شود به قیمت افزایش قیمت تمام کالاها خواهد بود،دولت همه چیز را گران خواهد کرد و بعد از مدتی به بهانه های مختلف مردم را حذف میکند یا سهمیه بنزین را کم یا حذف خواهد کرد، من در یک شهر کوچک هستم بین مردم هستم و میبینم که مردم دارن چی میگن ایشان نهایت 13میلیون رای دارد اما با آمدن آرای خاموش ان شا الله روحانی را با 24،25 میلیون دوباره رئیس جمهور میکنیم و پرونده معجزه هزاره سوم را برای همیشه خاک خواهیم کرد.