فضا که انتخاباتی میشود ناخودآگاه نگاههای اصولگرایانه به سمت دو تشکل روحانی تهران نشین و قم نشین میچرخد؛ شاخه قم اما این روزها با وسواس و سکوت نسبی نظارهگر حرکت جوانترهای اصولگراست.
«ما جزو کسانی هستیم که در اولین نشستهای جامعه مدرسین عضو بودیم، شرکت داشتیم. هم بنده بودم، هم به نظرم آقای هاشمی بود... آقایان [علی] مشکینی، ربانی شیرازی، [ناصر] مکارم و... یک عده مسنترها هم شرکت میکردند.» این روایتی است نحوه تشکیل جامعه مدرسین که از زبان آیت الله سیدعلی خامنه ای بیان شده است، معروف ترین نهاد روحانیت که در کنار جامعه روحانیت مبارز سالهاست محوریت حرکات سیاسی جریان راست سیاسی کشور را عهده دار هستند.
اگر در افواه سیاسی جامعه روحانیت به تشکل تهران نشین روحانیت معروف شده است، جامعه مدرسین را هم باید شاخه قم نشین روحانیت جریان راست تعبیر و تفسیر کرد، نهادی که از مراجع تقلید تا علما و اساتید برجسته حوزه در آن عضویت دارند و از این جهت وزنه سنگینی در عالم سیاست ورزی اصولگرایانه به شمار می آیند.
این نهاد روحانیت که همپای انقلاب ظهور و بروز پیدا کرد، طی سه دهه گذشته در تصمیم سازیهای نظام جمهوری اسلامی نقش بسیار مهمی را ایفا کرده است، انتخابات ریاست جمهوری اما مهمترین آن است، خصوصا آنجا که جامعه مدرسین وارد گود معرفی نامزد و کاندیدا شده است. امری که از همان دوره اول انتخابات ریاست جمهوری آغاز شد و در طول مسیر حرکتی نظام جمهوری اسلامی ادامه یافت.
اولین گام انتخاباتی و اولین مانع
اعضای جامعه مدرسین در دور اول انتخابات در نظر داشتند شهید بهشتی را به عنوان نامزد مطلوب خود معرفی کنند از همین رو به نزد امام رفتند تا نظر بنیانگذار انقلاب را در این مورد جویا شوند. امام در آن جلسه با صراحت مخالفت خود را با کاندید شدن روحانیون اعلام کردند. چه آنکه ایشان بر این باور بودند که با توجه به نفوذ روحانیون در میان مردم، کاندیدا شدن آنها به صلاح نیست و بهتر است از طریق نظارت و قانون گذاری در شورای انقلاب و نهادهای دیگر به فعالیت خود ادامه دهند. در همین راستا هم بود که این تشکل تصمیم گرفت که از نامزد مورد حمایت حزب جمهوری اسلامی یعنی جلالالدین فارسی حمایت کند. اما اثبات ایرانیالاصل نبودن جلالالدین فارسی باعث شد تا او از نامزدی انتخابات ریاست جمهوری کناره گیری کند.
آن روزها اما هنوز دوران همگامی و هم صدایی جامعه روحانیت و جامعه مدرسین به مثابه این روزها نبود، آنچنان که در همان دور اول انتخابات ریاست جمهوری جامعه مدرسین برخلاف جامعه روحانیت که از بنی صدر حمایت کرده بود، جامعه مدرسین از نامزدی حسن حبیبی در انتخابات حمایت کرد. حبیبی نتوانست نظر مثبت مردم را به خود جلب کند و ابوالحسن بنی صدر با رای اکثریت مردم به ریاست جمهوری رسید.
در همین راستا هم بود که این نهاد در جریان درگیریهای سیاسی بنی صدر و رجایی، طرفدار رجایی بود. جامعه مدرسین بعد از عزل بنی صدر حمایت خود را از محمدعلی رجایی اعلام کرد تا او با 12 میلیون از مجموع 14 میلیون رای به پیروزی برسید.
وقتی امام با حضور روحانیون در انتخابات موافقت کرد
بعد از شهادت محمدعلی رجایی و محمدجواد باهنر، دوباره بحث رییس جمهور شدن یک روحانی در جامعه مطرح شد. امام خمینی نیز بعد از حوادث گوناگون به ویژه در دوران بنی صدر در سخنرانی موافقت خود را با حضور روحانیون در انتخابات اعلام کردند. ایشان فرمودند:« ما تجربه کردیم و دیدیم که اشخاصی که در راس واقع شدند و از روحانیون نبودند، در عین حالی که بعضیشان هم متدین بودند، از باب اینکه آن راهی که ما می خواستیم برویم و آن راهی که مستقل باشیم و با نان و جو خودمان بسازیم و زیر فرمان قدرت های بزرگ نباشیم آن راه با سلیقه آنها موافق نبود و لهذا ما تن دادیم به اینکه رییس جمهور از علما باشد... الان هم عرض می کنم هر روزی که ما فهمیدیم که این کشور را یک دسته از این افراید که روحانی نیستند و آن طوری که خدای تبارک و تعالی فرموده است اداره می کنند، آقای خامنه ای تشریف می برند سراغ شغل روحانی بزرگ خودشان و نظارت بر امور، و سایر آقایان هم همین طور...»
بعد از این سخنان و در جلسه جامعه مدرسین برای انتخابات نامزد نهایی، آیتالله مشکینی میگوید:« « من اصلا با حذف روحانیت مخالفم، من از روز اول هم گفتم آقای بهشتی، واگر جامعه مدرسین بتوانند در این مساله با امام صحبت نمایند و موافقت را بگیرند خوب است مثلا اقای هاشمی و آقای خامنه ای ...»
بعد از اعلام موافق امام در مورد حضور یک روحانی در راس قوه مجریه، حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین و جامعه روحانیت هم صدا با هم، آیتالله خامنهای را به عنوان نامزد نهایی دوره سوم انتخابات ریاست جمهوری معرفی کردند. آیت الله خامنهای توانست از مجموع 16 میلیون رای، با 2/15 میلیون رای (حدود نود و پنج درصد کل آراء) به پیروزی برسد تا اینگونه چهارمین دوره انتخابات ریاست جمهوری نیز با پیروزی آیت الله خامنه ای رقم بخورد.
روزهایی که هاشمی محبوب دوستانش در جامعه مدرسین بود
بعد از رحلت امام و آغاز دوران رهبری آیتالله خامنهای، تقریبا تمام جریانهای سیاسی کشور و نهادهای دو طیف چپ و راست از ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی حمایت کردند، جامعه مدرسین نیز از جمله نهادهایی بود که هاشمی رفسنجانی را نامزد نهایی خود برای انتخابات ریاست جمهوری دوره پنجم اعلام کرد. این نهاد مذهبی سیاسی حتی بعد از انتخابات هاشمی به عنوان رئیس جمهور پیام تبریکی نیز خطاب به وی صادر کرد انتخاب وی را انتخابی شایسته و بجا دانست.
هاشمی رفسنجانی در دوره ششم ریاست جمهوری نیز مورد حمایت قاطع جامعه مدرسین قرار گرفت. در بخشی از بیانیه جامعه مدرسین در حمایت از نامزدی هاشمی رفسنجانی آمده بود:« از ميان نامزدهاي رياست جمهوري اين دوره با احترامي كه براي همه آنان قائل است، از همه شايستهتر و لايقتر، حضرت حجت الاسلام والمسلمين آقاي هاشمي رفسنجاني است. او كه از فرزندان انقلاب و امين امام راحل و مورد عنايت مقام معظم رهبري ميباشد، سياستمداري است با هوش و با تدبير و داراي تجربه فراوان در زمينهها و توان آن را دارد كه به فضل الهي با تشكيل دولتي نيرومند و مسنجم و كار آمد، اصول و سياستهاي ترسيم شده از طرف مقام معظم رهبري حضرت آيت الله خامنهاي ـ مدظلهالعالي ـ كه تداوم همان خطوط و اصول تبيين شده امام راحل ـ رضوان الله تعالي عليه ـ است را عينيت بخشد.»
شکستی دیگر در کارنامه سیاسی تشکل قم نشین روحانیت
سال 76 که رسید، جامعه مدرسین به مثابه دیگر تشکل های اصولگرا در آزمون انتخابات ریاست جمهوری برگ برنده خود را ناطق نوری می دانست. جامعه مدرسین به دلیل نزدیکیهای فکری به جریان راست آن روز ایران یا همین جریان اصولگرایی امروز، از ناطق نوری که در آن زمان عهده دار ریاست مجلس شورای اسلامی بود در برابر خاتمی حمایت کرد. این نهاد در بیانیه خود که به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری سال 76 صادر شده بود آورده بود:« جامعه مدرسين با توجه به معيارهاي لازم براي عهدهدار شدن اين مسؤوليت مهم و با عنايت به (شرائط و صفات و سوابق و مديريت جناب حجةالاسلام و المسلمين آقاي ناطق نوري) ايشان را براي رياست جمهوري برگزيده، وظيفه شرعي و الهي خود ميداند كه به او رأي دهد اين تصميم طبق مصوبه 4/8/75 در جلسه رسمي جامعه گرفته شده و اكنون كه در آستانه انتخابات قرار داريم اعلام ميشود.» پیروزی شوک آور خاتمی در انتخابات آن سال یک نقطه شکست دیگر در کارنامه جامعه مدرسین بود.
جامعه مدرسین به سکوت رسید
سال 80 را باید سال سکوت جامعه مدرسین دانست، همان سالی که فضای سیاسی در ید کامل اصلاح طلبان بود و اصولگرایان هنوز فضای مناسبی برای تحرک پیدا نکرده بودند. از همین رو بود که جامعه مدرسین در دوره هشتم انتخابات ریاست جمهوری از هیچ نامزدی حمایت نکرد و تنها شرایط و ویژگیهای رئیس جمهور را برای مردم تبیین از همگان دعوت کرد در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند.
سال 84 و باز هم سکوت...
سکوت جامعه مدرسین اما فقط به آن انتخابات محدود نشد، انتخابات سال 84 که سال بازگشت اصولگرایان به تحرکات انتخاباتی بود گویا چندان این نهاد روحانیت قم نشین را ترغیب به ورود به فضای انتخابات نکرد و در نهایت هم حاضر نشد که از نامزدی خاص حمایت کنند. چه آن که آن سال، در کنار تعدد کاندیداهای اصلاح طلب تعدد کاندیداهای اصولگرا هم مشهود بود. در این انتخابات چهرههای شاخصی همچون هاشمی رفسنجانی، کروبی، لاریجانی و قالیباف حضور داشتند که جامعه مدرسین به طور رسمی حاضر نشد از هیچ یک از آنها حمایت کند و حتی به صدور بیانیه هم روی نیاورد.
آیتالله غروی از اعضای جامعه مدرسین اما از علایق شخصی اعضای جامعه مدرسین به نامزدهای گوناگون روایت کرده و می گوید در جریان انتخابات سال 84 نیز اکثریت جامعه مدرسین از آقای لاریجانی حمایت کردند اما یک تعداد افرادی که در جامعه بودند و افراد دیگری که عضو جامعه نبودند حامی آیت الله هاشمی رفسنجانی بودند ولی لین افراد، هیچگاه موضع اکثریت جامعه را هم زیر سوال نبردند و مبحثی در این زمینه در رسانهها مطرح نکردند. با کذشت سالها از آن انتخابات اما تاکنون هیچ یک از اعضای این جامعه اعلام نکردهاند چرا به صورت رسمی از نامزدی هیچ اصولگرایی در این انتخابات حمایت نشد.
سال 88؛ حمایت پرحرف و حدیث از احمدی نژاد
سال 88 سال ویژهای در عرصه سیاست انتخاباتی ایران بود، آن سال به همان اندازه که برای همه جریانات سیاسی سخت شد برای جامعه مدرسین هم پیچیده و سخت بود، این جز معدود انتخاباتی بود که اعضای جامعه مدرسین نتوانستند به نقطه نظر مشترکی برسند. برخی از اعضای این جامعه بیانیهای را در حمایت از احمدی نژاد درمقابل میرحسین موسوی صادر کردند و بخشی دیگر از اعضا آن را تکذیب کردند.
همان سال بیانیهای به امضای آیتالله یزدی به عنوان رئیس جامعه مدرسین صادر شد که در آن آمده بود:« پس از بررسیهای لازم اکثریت اعضای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم،حمایت خود را از کاندیداتوری، آقای دکتر محمود احمدی نژاد،اعلام نمودند»
این بیانیه به سرعت از سوی برخی از چهرههای شاخص جامعه مدرسین تکذیب شد. آیتالله یزدی بعد از این تکذیبها نیز بازهم اعلام کرد که « جناب آقای احمدی نژاد در مقایسه با سایر افراد به ارزشهای اسلامی توجه بیشتری داشته و شاخصهای مورد نظر امام و رهبری را رعایت مینماید. نظر شخصی بنده به عنوان یکی از اعضای جامعه مدرسین قبلا اعلام شده است و مجددا عرض میکنم به هیچ وجه مجوز شرعی برای عبور از آقای احمدی نژاد را ندادیم و البته این نظر شخصی بنده میباشد.»
با مراجعه به سایت جامعه مدرسین اما میتوان مشاهده نمود که هیچ بیانیهای در حمایت از احمدی نژاد حتی در مورد انتخابات وجود ندارد. در این سایت تنها بیانیه تبریک به احمدی نژاد و حوادث بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم موجود است.
تکرار اختلافات باز هم در خردادی دیگر
خرداد 92 نیز همچون خرداد 88 برای جامعه مدرسین با اختلاف همراه شد. برخی از اعضای این جامعه با صدور بیانیهای از نامزدی ولایتی حمایت کردند. در این مورد نیز بیانیهای با امضای آیتالله یزدی صادر شد. در بخشی از این اطلاعیه آمده بود« این جلسه در روز شنبه 11/3/92 تشکیل شد که پس از بحث و تبادل نظر درباره نامزدهای ریاستجمهوری نظر اکثریت اعضاء به جناب آقای دکتر علیاکبر ولایتی معطوف گردید.»
برخی از اعضای جامعه مدرسین به سرعت این حمایت را تکذیب کردند. آیتالله رجبی از روحانیون نزدیک به مصباح یزدی با اشاره به بیانیه صادر شده گفت: «آن جلسهای که در اطلاعیه به آن اشاره شده است، جلسهای بود که به حد نصاب لازم اعضا نرسیده و به همین دلیل رسمی نبوده است، چرا که جلسات جامعه مدرسین حداقل با 17 عضو بهرسمیت میرسد که این تعداد در آن جلسه شرکت نداشتند»
آیتالله ممدوحی نیز اعلام کرد که جامعه مدرسین حوزه علمیه از نامزدی ولایتی حمایت نکرده است. پس از این تکذیبها ابراهیمی رئیس دفتر آیتالله یزدی در اطلاعیهای با یک عقب نشینی آشکار اعلام کرد که جامعه مدرسین از هیچ نامزدی حمایت نکرده است. در بخشی از این بیانیه آمده بود:« همانطور که در این اطلاعیه نیز مشخص بود، منظور آیتالله محمد یزدی، اعلام حمایت جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از آقای دکتر ولایتی قید نشده بود بلکه آیتالله یزدی تأکید کرده بودند که در یکی از جلسات که در تاریخ 11 خرداد 92 تشکیل شد، پس از بحث و تبادل نظر درباره نامزدهای ریاستجمهوری نظر اکثریت اعضا به جناب آقای دکتر علیاکبر ولایتی معطوف شد.
بر این اساس باید تأکید شود که جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از هیچ فردی در انتخابات ریاستجمهوری اعلام حمایت نکرده بلکه از عموم مردم برای شرکت گسترده در انتخابات دعوت بهعمل آورده است و درباره آقای ولایتی نیز باید متذکر شویم که در آن جلسه، نظر اکثریت اعضایی که شرکت کرده بودند، به آقای ولایتی معطوف شده بود.»
همان اختلاف نظرها در سال 92 بود که در نهایت کار را به جایی رساند که آیتالله یزدی در سخنرانی به اختلاف خود و آیتالله مصباح یزدی اشاره کرد و حتی گفت که کار تا تجزیه جامعه مدرسین پیش رفته بود.
شاید همان اختلافات بود که این تشکیلات مهم قم نشین روحانیت را به جایی رساند که در انتخابات سال 94 مجلس عملا پای خود را از مناسبات انتخاباتی بیرون بکشد و یار و همراه چندین ساله خود یعنی جامعه روحانیت را تنها بگذارد. جامعه مدرسین در انتخابات سال گذشته تنها وارد موضع گیری و معرفی کاندیدا برای انتخابات مجلس خبرگان شد و ورودی به بحث انتخابات مجلس نداشت.
روزهای چندصدایی در جامعتین
نزدیک شدن به فضای انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم اما باردیگر این دو نهاد قم نشین و تهران نشین را در سیبل نگاه ها و تحلیل ها قرار داده است، در روزهایی که صداهای چندگانه از جامعه روحانیت شنیده می شود و برخی بر طبل حمایت از روحانی می کوبند و طیفی دیگر مخالفت علنی با رییس جمهور فعلی دارند، جامعه مدرسین همچنان در حالتی از سکوت فضای انتخاباتی را رصد می کند. مروری بر موضع گیری های اعصای جامعه مدرسین اما حکایت از آن دارند که در این تشکل قم نشین هم فضایی مشابه جامعه روحانیت حاکم است، چه آنکه برخی از اعضای این تشکل روحانی از مخالفان سرسخت روحانی به حساب می ایند افرادی چون آیت الله مصباح و طیف همراه با او که در نامه هایی محرمانه خطاب به روحانی از فضای فرهنگی و برخی رویه دولت انتقاد هم کرده اند. سوی دیگر برخی اعضای این جامعه و خصوصا مراجع تقلید هستند که رضایت نسبی خوبی از دولت دارند تا آنجا که حتی آیتالله مکارم خطاب به روحانی می گوید« او رئیس جمهور خوبی است.»
گرچه ورود صریح این تشکل روحانی به انتخابات ریاست جمهوری 96 در شرایط فعلی قابل پیش بینی نیست اما گویا جامعه مدرسین در مسیر سیاست ورزی که در دایره سیاست ورزی اصولگرایانه تعریف می شود، این روزها محتاط تر و با اما و اگر بیشتری نسبت به گذشته در حال حرکت است. گسترده شدن دایره اختلافات در راست گرایان شاید همان ملاحظاتی باشد که این تشکل قم نشین در تلاش است خود را از دایره ترکش های آن به دور دارد و با وسواس بیشتری جایگاه تصمیم سازی که از گذشته داشته است حفظ یا حتی بازسازی کند.