bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۸۶۰۱۰

پرسش از کارنامه مفهوم اعتدال

تاریخ انتشار: ۱۳:۰۷ - ۲۶ مرداد ۱۳۹۵
یادداشت دریافتی- دکتر سید رحمان مرتضوی باباحیدری*؛ مفهوم اعتدال نه می‌تواند نافی مفهوم اصلاح باشد و نه عدالت؛ زیرا اعتدال درواقع، و بر اساس دریافت افلاطونی، ناظر به لگام زدن بر شهوات است؛ ازاین‌رو اعتدال افلاطونی از مرد یونانی می‌خواهد، مثلاً، در خوردن جانب اعتدال را بگیرد: «نه‌چندان بخور کز دهانت برآید؛ نه‌چندان که از ضعف، جانت برآید»؛ اما نمی‌توان گفت در رواداشت عدالت یا در اصلاح امور، باید جانب اعتدال را گرفت؛ زیرا این به معنای چشم‌پوشی از حداکثر اصلاح و عدالت است و هر ذی عقلی می‌داند که اصلاح بیشتر و عدالت افزون‌تر، بهتر است.

البته قصد ما در اینجا شکافتن مفهومی نیست که بیش از سه سال از تولد آن در فضای سیاسی کشور می‌گذرد، بلکه ما به دنبال پرسش از کارنامه عملیاتی مفهوم اعتدال در سطوح مدیریتی و اجتماعی جامعه ایرانی هستیم. این پرسش خود، مسبوق به پرسش‌هایی است از این دست:

 آیا «اعتدال» توانسته است، به‌عنوان یک دال مرکزی، عناصری را در کنار خود مفصل‌بندی کند؟

سطوح مدیریتی کشور تا چه اندازه در تبیین مفهوم «اعتدال» موفق بوده‌اند؟

آیا دولت از عهده تزریق این مفهوم در لایه‌های اجتماعی برآمده است؟

فعالیت‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی – اجتماعی دولت روحانی، تا چه اندازه نشانگر این مفهوم بوده‌اند؟
و ...

مفهوم «اعتدال» در عمل، از سویی فاقد لبه تیزی بود که پوپولیسم را سر ببرد و از سویی دیگر توان هضم مفهوم «اصلاحات» را نیز نداشت؛ این وضعیت به اختگی بنیادین این مفهوم افزود و به اقتصاد و سیاست داخلی محافظه‌کارانه و فوبیای «بازگشت بتمن» منجر شد.

به‌راستی اگر بنا باشد آشفتگی اوضاع اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را تاریخی بپنداریم، و تنها دیگران را از تکرار تاریخ بیم دهیم، اعتدال چه جایگاهی خواهد داشت؛ تاریخی که به قول «مهدی اخوان ثالث»، دبیری «گیج و گول و كوردل» را می‌ماند که «تا مُذهب دفترش را گهگاه می‌خواست با پریشان سرگذشتی از نیاكانم بیالاید،  رعشه می‌افتادش اندر دست.»

ناتوانی برجام در حل عمده مشکلات کشور نیز در سایه طرح جهان‌های ممکنی که با فرض «اگر برجام نبود» آفریده می‌شوند، لاپوشانی می‌شود و لحن طلبکارانه برخی مسئولین نسبت به مردم و حکایت‌های اشک‌بار شب دیجور یارانه چهل‌وپنج هزارتومانی، حاکی از روان ناشاد آنان از عدم مقبولیت اجتماعی (بخوانید قدرناشناسی مردم) است؛ سفرهای استانی روحانی نیز نشان داد که او و تیمش فاقد توانایی و ابزارهای لازم برای جلب حمایت توده‌ها هستند.

حال و در واپسین سال ریاست جمهوری روحانی، بیم و امید دولت تدبیر و امید برای ماندن یا رفتن بیش از آن توان مدیریتی بدنه دولت را تضعیف کرده، که انتظار تحولی بنیادین، چیزی که موردنیاز و انتظار مردم ایران است، را داشته باشیم؛ این در حالی است که حتی با فرض اینکه هیچ اتفاق ناخوشایند دیگری در عرصه اقتصادی برای کشور رخ نمی‌دهد، و دولت روحانی یک دوره دیگر نیز تداوم خواهد داشت، با روند فعلی، تنها شرایط ثابت خواهد ماند؛ ثباتی که با توجه به رشد سریع و فزاینده اقتصادهای منطقه، سرانجام به معنای تضعیف هر چه بیشتر اقتصاد ایرانی است.


* پژوهشگر و مدرس دانشگاه