bato-adv
bato-adv
نقد فیلم

شکست عاشقانه تبریزی

«امکان مینا» برشی از زندگی زوج جوانی به نام های مهران و مینا در دهه ۶۰ است که در بحبوحه جنگ درگیر فعالیت های سازمان مجاهدین می شوند

تاریخ انتشار: ۱۳:۲۳ - ۱۳ شهريور ۱۳۹۵
فرارو- فاطمه نورنژاد؛ «امکان مینا» برشی از زندگی زوج جوانی به نام های مهران و مینا در دهه ۶۰ است که در بحبوحه جنگ درگیر فعالیت های سازمان مجاهدین می شوند.

مهران(میلاد کی مرام) روزنامه نگاری است که از مناطق بمباران شده تهران گزارش تهیه می کند و هر بار بخش هایی از این گزارش را سردبیر روزنامه برای تهیه بولتن محرمانه انتخاب می کند و مینا (مینا ساداتی) که سه سال است به طور پنهانی به عضویت سازمان درآمده اطلاعات محرمانه گزارش های مهران را به رابط سازمان منتقل می کند.

«امکان مینا» اولین فیلم سینمای داستانی ایران است که سعی می کند ضمن بازخوانی فعایت های سازمان مجاهدین در دهه ۶۰روایتی منصفانه از فضای ملتهب و پر حادثه آن دوران به نمایش بگذارد. دیالوگ طلایی مهران در ابتدای فیلم، جایی که خطاب به سربیر روزنامه می گوید «خبر رو باید به مردم درست بدی و گرنه میرن از جایی دیگه می خونن» نشانگر سعی عوامل فیلم در بیان منصفانه وقایعی است که روایت های گوناگونی از آن را تاکنون شنیده و خوانده ایم و این یکی از نقاط قوت اثر است.

استفاده از عنصر شک یکی دیگر از نقاط قوت فیلم است. داستان با شک مهران به مینا وارد فضای جدیدی می شود و همین شک می تواند نقطه عطف داستان باشد اما آن چه در ادامه می بینیم؛ درجا زدن داستانی است که زودتر از موعد تمام شده و دیگر رنگ و بوی سینمای تبریزی را ندارد!

انگیزه مینا هم برای همکاری با سازمان از شک و بی اعتمادی او به نظام نشأت می گیرد. مینا نماینده نسلی از جوان های سال های اولیه انقلاب است که به دنبال تردیدهایی که درباره مشروعیت نظام داشتند و بعضا برخی برخوردهای تند به آن دامن می زد، به سازمان مجاهدین پیوستند. مینا زن جوانی از این نسل است که برای رسیدن به آرمان هایش سازمان را منجی عدالت گستر! می داندو در این راه حاضر است حتی از همسر و کودکی که در راه دارد هم چشم پوشی کند. مینا در یکی از سکانس های پایانی در دیالوگی جسورانه  درباره دوستی که از دست داده می گوید:«خودم جنازه اش رو دیدم، شش تا گلوله تو بدنش بود، فقط نوزده سال داشت»که نشانگر تردیدهای ذهنی او درباره حقیقت است و این تردید تا اواخر فیلم همراه اوست.

بازی خوب مینا ساداتی، میلاد کی مرام و شاهرخ فروتنیان هم از دیگر نقاط قوت فیلم است.

اما از نقاط قوت فیلم که بگذریم، «امکان مینا» از ضعف های متعدد ساختاری رنج می برد که منجر به گمانه زنی هایی درباره فیلم شده است. در ادامه به بررسی این ضعف ها می پردازیم:

۱)ضعف فیلم نامه و شخصیت پردازی

یکی از نقاط ضعف برجسته فیلم، خلاء فیلم نامه منسجم و منطق روایی داستان است. داستان فیلم در همان ۱۰ دقیقه اول فیلم لو می رود و ایده ای که می تواند سرچشمه معمای پیچیده جاسوسی شود با ورود غیر منطقی مهران به تیم اطلاعاتی به داستانی کلیشه ای تبدیل می شود.

شخصیت پردازی ضعیف یکی دیگر از نقاط ضعف داستان است. مهران خبرنگار جوانی است که در کوران جنگ و ترور از سلاح قلم برای اطلاع رسانی شفاف به مردم استفاده می کند، اما همین شخصیت زمانی که همه چیز برای دستگیری عضو اصلی عملیات تروریستی(جاوید) فراهم شده و دلیلی برای حمله به خانه تیمی وجود ندارد، اسلحه به دست می گیرد و صحنه ای با حال و هوای فیلم های جنگی دهه ۶۰ را رقم می زند!

از سوی دیگرمهران که سه سال از همسرش بازی خورده،به راحتی ماموران اطلاعات را بازی می دهد و نیمه شب به همراه همسرش از خانه  فرار می کند! و در برابر مینا هم تبدیل به بازیگر قهاری می شود تا جایی که حتی مامور اطلاعات که مشغول شنود مکالمات او با مینا است از این همه استعداد خبرنگار ساده و صادق، در نقش بازی کردن شگفت زده می شود!

۲) ضعیف و ناتوان نشان دادن اعضای سازمان مجاهدین
ضعف شخصیت پردازی مثل دومینو ضعیف نشان دادن اعضاء سازمان رابه دنبال دارد. اعضا از مینا گرفته تا افراد خانه تیمی و جاوید(سیامک صفری) هیچ کدام نمی توانند کاراکتر پیچیده و محتاط اعضای تشکیلاتی مخوف و سازمان یافته را به تصویر بکشند. و این ضعف بیش از همه در شخصیت مینا نمود پیدا می کند. در ابتدای فیلم مینا با یکی از اعضا در پاریس تماس می گیرد و صادقانه درباره بارداری اش می گوید. چطور فردی که سه سال آموزش دیده و رابط هایش بارها به او گفته اند که بارداری برای موقعیت سازمانی او خطرناک است به محض گرفتن برگه آزمایش، سازمان را در جریان بارداری اش قرار می دهد؟ و یا مهران با چند دقیقه نقش بازی کردن می تواند فریبش دهد و آدرس خانه نیاوران یا همان امکان مینا را بگیرد؟ و از همه این ها عجیب تر اشتباه سازمان در استفاده از چنین زن ساده ای برای انجام عملیات تروریستی شهریاست.

حتی جاوید نیز از این اهمال کاری نویسنده در شخصیت پردازی در امان نیست. او یکی از اعضای سازمان است که قرار است در موقعیت امکان مینا، به پروین (نام سازمانی مینا) ملحق شود و عملیات تروریستی ای را در تهران انجام دهد، اما شخصیت پردازی جاوید آن قدر ضعیف است که پس از تحول ناگهانی مینا به سادگی با شلیک دو گلوله از سوی او مجروح می شود و به دام ماموران اطلاعات می افتد.

سکانس آشنایی و گفتگوی مینا در خانه تیمی هم پتانسیل بالایی در معرفی ایدولوژی سازمان و نحوه القاء آن به اعضاء دارد که تبریزی به راحتی از دست می دهد و تنها به بیان چند دیالوگ ساده و معمولی اکتفاء می کند.

سوالی که می توان از عوامل «امکان مینا» پرسید این است که سازمانی که چنین ماموران ضعیف و ناتوانی دارد چه طور توانسته در طول چند دهه حجم وسیعی از عملیات های تروریستی را در خارج از مرزها هدایت کند!؟

گاف های توجیه ناپذیر ماموران اطلاعات
متاسفانه مامورهای اطلاعاتی هم به موازات اعضاء سازمان، گاف های عجیب و غیر قابل قبولی دارند. اشتباه ماموران اطلاعاتی در اعتماد کردن به مهران و ورود او به محل شنود مکالمات خطای غیر قابل قبولی از طرف نویسنده و کارگردان حرفه ای فیلم است. این خطا آن قدر کودکانه است  که نویسنده سعی می کند با قرار دادن دیالوگی مثل«من می دونستم نمیشه به این آدم(مهران) اعتماد کرد» در دهان یکی از مامورهای اطلاعاتی آن را رقیق کند و گاف دیگر، ناتوانی ماموران اطلاعاتی در تعقیب مهران و مینا پس از فرارشان است. در نهایت دادن امان نامه از طرف رییس تیم اطلاعاتی (شاهرخ فروتنیان) برای مینا، زنجیره ای از اشتباهات تیم اطلاعاتی را تشکیل می دهد.

امکانی که دیده نمی شود

عوامل فیلم علت فروش پایین فیلم را ضعف تبلیغات می دانند. اما تبریزی دو سال قبل از اکران «امکان مینا» در جلسه نقد و بررسی مستند «فیلم ناتمامی برای دخترم سمیه» گفته بود: «مدت زیادی است می‌گویند بروید در مورد سازمان مجاهدین فیلم داستانی بسازید. این سازمان بقدری حقیر است که ارزش ساختن فیلم سینمایی ندارد و باید در موردش تنها مستند ساخت.» و حالا با فاصله کوتاهی، فیلم داستانی او را درباره این سازمان راروی پرده سینما می بینیم!

اظهار نظرهای از این دست از یک طرف و ضعف های متعدد ساختاری فیلم که خروجی مثلث حرفه ای کمال تبریزی(کارگردان)، فرهاد توحیدی(فیلمنامه نویس) و منوچهر محمدی (تهیه کننده) است از طرف دیگر، گمانه زنی درباره سفارشی بودن فیلم «امکان مینا» را تقویت می کند. هر چند کمال تبریزی در جلسه نقد و بررسی «امکان مینا» گفته است فیلمش یک درام عاشقانه و اجتماعی است نه یک فیلم سیاسی!

برخی منتقدین مثل جبار آذین ضعف های «امکان مینا» را نشانه بی میلی کمال تبریزی به ساختن فیلم های سفارشی یا نشانه در جا زدن او در سینما می دانند.