bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۲۹۴۹۶۶
بازخوانی سخنان جنجالی شیخ جعفر شجونی

شیخ پر شور آرام گرفت

جعفر جوادی‌شجونی در سال ۱۳۱۱ در فومن در استان گیلان به دنیا آمد. او نیز مانند بسیاری دیگری از روحانیون هم‌نسل خود پیش از انقلاب چند بار دستگیر شد و به گفته خودش ۲۵ بار به زندان رفت که نخستین‌بار در سال ۱۳۳۴ به دلیل همکاری‌اش با گروه فدائیان اسلام بود. جعفر شجونی به عنوان نماینده کرج وارد نخستین مجلس ایران پس از انقلاب شد.

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۴ - ۱۷ آبان ۱۳۹۵
جعفر جوادی‌شجونی در سال ۱۳۱۱ در فومن در استان گیلان به دنیا آمد. او نیز مانند بسیاری دیگری از روحانیون هم‌نسل خود پیش از انقلاب چند بار دستگیر شد و به گفته خودش ۲۵ بار به زندان رفت که نخستین‌بار در سال ۱۳۳۴ به دلیل همکاری‌اش با گروه فدائیان اسلام بود. جعفر شجونی به عنوان نماینده کرج وارد نخستین مجلس ایران پس از انقلاب شد.

بااین‌حال او پس از پایان مجلس اول دیگر نماینده نشد. او عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه و دبیرکل جامعه وعاظ تهران بود که گفته شد به دلیل مشکلات مالی از آن استعفا کرد. مهدی شجونی، پسر شيخ جعفر شجوني گفته که پدرش از چندی‌قبل دچار نارسایی لوزالمعده بوده و همچنین داروهای قلب استفاده می‌کرده است و به علت عارضه قلبی در بیمارستان فیروزگر تهران بستری بوده است.

شيخ جعفر شجوني در ٨٤سالگي درگذشت؛ روحانی‌ای كه بيشتر بابت لحن تند و تيز و گاه ادبيات غيرمتعارفش در نقد مخالفان سياسي‌اش يعني اصلاح‌طلبان، شناخته‌ شده و مشهور بود. خودش در گفت‌وگوي جالبي كه با رضا رشيدپور در برنامه «ديد در شب» داشت، بارها از واژه آخوند استفاده كرده بود، به‌ويژه آنجا كه داستان برخوردش با يك خانم معترض را تعريف مي‌كند: «پارسال از دفترم سمت ماشينم مي‌رفتم، يك خانمي به من گير داد، گفت شما آخوندها چرا از اين مملكت نمي‌رويد ما از شر شما راحت بشويم. گفتم خانم كجا برويم؟ كم‌كم مردم جلو ما جمع شدند. ديدم جواب حلي به او بدهم طول مي‌كشد. جواب نقضي دادم، گفتم خانم ما كلي در اين مملكت خدمت كرديم، گفت چه خدمتي؟ گفتم تو متولد شدي، ما آخوندها به گوشت نماز و اقامه خوانديم. وقتي هم شوهر مي‌كردي، ما خطبه عقدت را خوانديم، بگذار بقيه خدماتمان را هم انجام بدهيم و بعد برويم. گفت چه خدمتي؟ گفتم نماز ميت تو را بخوانيم و برويم!».

ماجراي ساواك و عكس‌ها
ساواك براي گيرانداختن مخالفان سياسي‌اش روش‌هاي گوناگوني داشت. پرويز ثابتي، مقام امنيتي سابق، در كتاب خاطراتش «در دامگه حادثه» به اين ماجراها اشاره كرده است. ثابتي به نام شجوني و مرحوم فلسفي هم اشاره كرده بود و رضا رشيدپور در همان گفت‌وگو اصرار مي‌كند كه شجوني دراين‌باره توضيح دهد. پاسخ شجوني اين بود: «عرض کنم که این برنامه را ساواک برای چند نفر از وعاظ مشهور تهران انجام داد. برای مرحوم فلسفی، حجازی، بنده و به اعتراف خودشان برای ٣٠٠ نفر از وعاظ معروف. یک نفر آقای تهامی بود، معاون ساواک تهران و یکی هم آقای کمالی بود که بعدها چندین‌بار من را بردند و بدترین شکنجه‌ها را انجام دادند.

 ما رفتیم، نشستیم، شروع کردند صحبت کردن که ساواک چنین است و چنان است. شما آخوندها فکر کردید می‌توانید شاه را برکنار کنید؟ تو می‌روی منبر، باید با ما همکاری کنی... دیدم دونفری یک چمدان به چه بزرگی را دارند می‌آورند. چمدان را وارونه کردند روی میز. روی میز پر شد از عکس بنده با یک خانم، من دیوانه شدم، رفتم مستقیم خانه آقای فلسفی. گفتم شما پدر مایی، رئیس جامعه وعاظی. نگفت برای من هم درست کردند. فلسفی پا شد و راه رفت و گفت هر کسی که فیلم‌برداری کرده، غلط کرده.

یه‌ذره حالم جا آمد، بیرون آمدم و یک آقایی من را سوار کرد. مرحوم شیخ جواد مناقبی بود. به من گفت: شجونی عکس فلسفی‌ رو دیدی؟ گفتم: نه، دست انداخت عکسو برداشت. دیدم عکسش با همون خانومیه که با من عکسش بود... مگه آخوند کیه؟ فرزند همین آدم‌های معمولیه. زن می‌گیره، صیغه می‌کند. آن چیزی که به فلسفی نسبت دادند، گفتند واقعیت دارد».وقتي هم رشيدپور اصرار مي‌كند كه بالاخره آن عكس‌ها درباره او واقعيت داشته يا مونتاژ بوده، مي‌گويد: «ان‌شاءالله آن هم مونتاژ است».

مؤسسه نشر آثار حجت‌الاسلام محمدتقي فلسفي، بعدا به ادعاي شجوني در برنامه «ديد در شب» پاسخ داد و نوشت: «جاي بسي تأسف است، خطيبي كه در صف مقدم اقدامات روحانيت عليه رژيم شاه قرار داشت و امام‌خميني(ره) او را «زبان گوياي اسلام» ناميد، براي دفاع از امام در مقابل ايادي رژيم شاه مورد اين هجمه ناجوانمردانه ساواك در سال١٣٥٠ قرار گرفت و تا پيروزي انقلاب اسلامي ايران، ممنوع‌المنبر شد، در برنامه «ديد در شب» سوم دي‌ماه ٩٤ آن هم ميهمان برنامه در برابر ديدگان نسلي كه به اقتضاي سن‌وسال، دور از حوادث و مبارزات دشوار آن دوران عليه رژيم شاه و عواقب آن بوده است، اين‌گونه برخلاف واقع و حقيقت، با مرحوم فلسفي برخورد کرده و اين ادعا را به صورتي موهوم و بي‌ربط بیان مي‌کند».

او در همان مصاحبه به رشيدپور درباره ميزان نقدينگي‌اش مي‌گويد كه نقدينگي ندارد ولي به يمن تورم همه پول‌دار شده‌اند: «تا حالا اندازه ٢٥ هزار تومن به جمهوری اسلامي ناخنك نزدم. تورم همه را پول‌دار كرده، ملك آدم گران مي‌شود. هفت سال قبل انقلاب دوميليون‌و‌نيم خانه خريدم، الان دوونيم ميليارد مي‌ارزد. من از نظر نقدينگي خيلي فقيرم. به خدا قسم به ١٠ ميليون نمي‌رسد. كلي هم مديونم. همين الان بدهكارم. دفتر ازدواج و طلاق دارم كه آن هم درآمدي ندارد و آن را گذاشتم براي فروش كه به زخم كارم بزنم».

او و سياست
شیخ‌جعفر شجونی، علاوه بر عضويت در شوراي مركزي حزب مؤتلفه اسلامي، عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز و نماینده کرج در مجلس اول بود. پيش از انقلاب به نواب صفوي مي‌پيوندد و زنداني مي‌شود. اصولگرايي بود كه عليه اصلاح‌طلبان زياد حرف مي‌زد. يك بار گفته بود: «ما در جواني آتش‌پاره بوديم. بعد ساکت شديم. بعد ديديم چهار نفر مثل کروبي و موسوي و خاتمي پيدا شدند، به غيرت و شرف مردانگي‌ام برخورد، راه افتادم!».

سال‌های دوران ریاست‌جمهوری احمدي‌نژاد، از حامیان پروپاقرص رئیس دولت مهرورز بود». ادامه مواجهه‌اش با احمدي‌نژاد ولي يكي به نعل و يكی به ميخ‌زدن بود. بهمن سال ٩٣، درباره احتمال ورود احمدی‌نژاد به رقابت‌های مجلس دهم، گفت: «با وجود حمایت‌هایی که اصولگرایان از احمدی‌نژاد کردند، او در امانت خیانت کرد و دیدیم که چندی است فسادهای دولت او در حال برملاشدن است. برای همین کارهاست که آقایان علم‌الهدی و حدادعادل، احمدی‌نژاد را دیگر از اصولگرایان ندانستند. اما به‌هرحال ما باید از او حمایت کنیم».

فروردین همان سال اما به «سلام نو» گفته بود: «الان دیگر احمدی‌نژاد مرده و دیگر پی کارش رفته است».

با روحاني و هاشمي هم زاويه داشت. در جامعه روحانيت مبارز از رهبران طيف منتقدان هاشمي و مخالف حضور او در فهرست جامعه روحانيت در انتخابات مجلس خبرگان بود. در واكنش به اظهارنظرهاي هاشمي درباره رابطه با آمريكا خطاب به او گفت: «امام که اگر بود، دهنت را خرد مي‌کرد. مگر حضرت امام نفرمود که رابطه ما با آمريکا رابطه گرگ و ميش است؟».

او با طرح نام روحاني به عنوان نامزد جامعه روحانيت و اصولگرايان براي انتخابات ٩٦ هم مخالف بود و گفته بود: «قحط‌الرجال نیست که با این همه اتفاق‌‌هایی که آقای حسن روحانی ایجاد کرده است، از ایشان حمایت کنیم». يا اين عبارت كه «آدم‌هاي اصولگرا را كه موش نخورده است». در همان برنامه «ديد در شب» هم گفت: «بشکند دست ملت اگر دوباره به او رأی بدهند».

شجوني عبري هم مي‌دانست. در برنامه «ديد در شب» وقتي درباره ظريف و برجام از او سؤال مي‌شود، مي‌گويد: «در ماجراي برجام خيالم راحته چون رهبري هوشمندي هست، يك داوري است كه سوت را داده‌اند دست او»، بعد هم در ادامه لازم مي‌بيند كه از انجيل و تورات مثال بياورد. از حفظ متن بلندي از تورات به زبان عبري مي‌خواند و مي‌گويد: «مقداري كم و زياد زبان عبري بلدم».