پوتین؛ رهبر راست گرایان افراطی جهان!

فرارو-"متیو هایمباخ" یکی از بنیان‌گذاران حزب کارگر (یک گروه آمریکایی که هدف حفظ برتری سفیدپوستان در تمدن غرب و مبارزه با "انحطاط ضد مسیحی" را دارد) اعتقاد دارد رهبر ایدئال دنیا در آینده این فرد است: رئیس‌جمهور روسیه، ولادیمیر پوتین.

به گزارش فرارو به نقل از نیویورک تایمز،  هایمباخ می‌گوید: "روسیه بزرگ‌ترین الهام‌بخش ماست. من ولادیمیر پوتین را رهبر دنیای آزاد می‌دانم."

دونالد ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی، با ستایش پوتین و انتقاد از سیاست‌های دولت اوباما، افراد بسیاری در جناح چپ و در وزارت امور خارجه را گیج و مبهوت کرد. اوباما برای منزوی کردن و مجازات روسیه در قبال اقداماتش در کریمه و شرق اوکراین تلاش می‌کرد. اما اگر اکنون به عقب نگاه کنیم می‌بینیم آنچه در ابتدا غیرقابل توضیح به نظر می‌رسید، درواقع نوعی فراخوان برای گروهی کوچک اما بسیار باانگیزه در جناح ترامپ بوده است.

هایمباخ تنها فردی نیست که چنین اعتقادی دارد. در میان مجموعه‌ای از جنبش‌های قوم مداری، ملی‌گرایی، پوپولیست و نئونازی که در هر دو سویِ اقیانوس اطلس ریشه دوانده، پوتین به‌عنوان یک شوالیه سفیدپوست دیده می‌شود: نماد قدرت، خلوص نژادی و ارزش‌های سنتی مسیحی.

"سم دیکسون" یکی از حامیانِ برتری نژادی سفیدپوستان و وکیل سابق "کو کلکس کلان" می‌گوید: "من همیشه روسیه را به چشم نگهبان دروازه‌ها دیده‌ام؛ یک پایگاه شرقی برای مردم ما. روسیه مانع تهاجم شرقی به میهن ما و حامی بزرگ مسیحیت است. مردم روسیه را تحسین می‌کنم. آن‌ها قوی‌ترین مردم سفیدپوست روی زمین هستند."

شیفتگی و ستایش پوتین (یا حداقل ستایش تصویری تحریف‌شده از او) اولین بار از سیاستمداران راست افراطی در اروپا آغاز شد که از آن موقع بسیاری از آن‌ها روابط نزدیکی با هم‌قطاران خود در آمریکا برقرار کرده‌اند. چنین روابطی در سراسر اقیانوس اطلس به گسترش دیدگاه پوتین به‌عنوان یک مدل ایدئال کمک کرده است.

"اودو وویت" رهبر حزب دموکراتیک آلمان گفت: "ما به صدراعظمی مانند پوتین نیاز داریم. کسی که همان‌طور که پوتین برای روسیه کار می‌کند، بتواند در راستای اهداف آلمان و اروپا کار کند." گروه راست افراطی آنگلا مرکل صدراعظم آلمان را یک خائن می‌دانند، زیرا سال گذشته اجازه داد نزدیک به یک میلیون مهاجر و پناه‌جو از سوریه و دیگر کشورها، وارد آلمان شوند.

وویت می‌گوید: "پوتین برای ما نمادی از کارهای امکان‌پذیر و ممکن است."

دولت اوباما روسیه را متهم به دخالت در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، انتشار اخبار جعلی و هک کردن کامپیوترهای کمیته ملی حزب دموکرات کرد. اما درنهایت تلاش‌های روسیه تأثیر بیشتری خواهند داشت: روسیه برخی از آشوبگران و حامیان برتری نژاد سفیدپوستان را زندانی کرد تا گروه‌های جناح راست افراطی در آمریکا و اروپا را تحریک کند.

اندیشکده ها و رسانه‌های روسی مانند RT و Sputnik که مخاطبان خارجی دارند، صدای پوتین را منعکس می‌کردند که گروه‌های محافظه‌کار و ملی‌گرا در خارج از کشور را خطاب قرار می‌داد و حمایت خود را از مخالفان حقوق همجنسگرایان و دیگر فسادهای اخلاقی اعلام می‌کرد.

پوتین اولین بار در مبارزات انتخاباتی برای سومین دوره‌ی ریاست جمهوری در اوایل سال 2012 چنین موضعی گرفت. او روسیه را نه‌تنها یک قدرت نظامیِ بزرگ و لایق احترام بین‌المللی، بلکه یک "مدل تمدنی" خواند که قادر است روسیه و دیگر کشورها را از فرسایش ارزش‌های سنتی نجات دهد.

"پیتر کرکو" تحلیلگر یک گروه تحقیقاتی در بوداپست گفت کرملین از نیروهای راست افراطی در غرب حمایت مالی و تدارکاتی کرده است. بااینکه "جوبیک" (حزب نئونازی در مجارستان) و برخی دیگر گروه‌ها به دریافت پول از مسکو متهم شده‌اند، اما تاکنون تنها موردِ به اثبات رسیده جبهه ملی در فرانسه است که از بانک‌های روسی بیش از یازده میلیون دلار وام دریافت کرده است.

یک باور مشترک دیگر میان روسیه و راست‌گرایان افراطی در سراسر جهان (صرف‌نظر از احزاب) این است که سران و نخبگان قدیمی باید برکنار شوند، زیرا از جهانی‌شدن و نهادهای فراملی مانند ناتو و اتحادیه اروپا حمایت می‌کنند.

اما این موضع برای گروه‌های مختلف مردم، معانیِ متفاوتی دارد. پیتر کرکو می‌گوید: "پوتین دوست دارد در اروپا و آمریکا آشوب ایجاد کند."

پوتین هرگز شخصاً برتری نژاد سفیدپوستان را ترویج نکرده و بارها و بارها تأکید کرده است (بااینکه اکثر جمعیت روسیه سفیدپوست و مسیحی هستند) کشورش قلمروی‌ای وسیع از مذاهب و گروه‌های قومی گوناگون است. همچنین هیچ نشانه‌ای در خصومت با یهودیان نشان نداده که سبب خشم برخی گروه‌های ملی‌گرا و افراطی در روسیه شده است.

درواقع سیاست‌های پوتین صرفاً ایدئولوژیک نیستند و عمدتاً اهداف استراتژیک را دنبال می‌کنند، مانند ایجاد بی‌ثباتی در اروپا و ناتو، یا وادار کردن اتحادیه اروپا به لغو تحریم‌ها علیه روسیه. اما این مسائل تأثیری در عقاید و نگرش بسیاری از افراد همانند "ریچارد اسپنسر" نداشته و آن‌ها همچنان پوتین را محافظِ نژاد سفید می‌دانند.

آقای اسپنسر که در ماه نوامبر کنفرانس بحث‌برانگیزی در واشنگتن برگزار کرد، سال گذشته در ویدئویی منتشرشده از او ادعا کرده بود که "درک و تفاهم" میان ترامپ و پوتین، سبب نزدیکی سفیدپوستان اسلاوی و آمریکایی شده و به‌مرور به "جهانی سفیدپوست و متحد" نزدیک خواهیم شد. تابستان امسال در مصاحبه با مجله Nation گفت: " فکر می‌کنم باید از روسیه طرفداری کنیم زیرا روسیه بزرگ‌ترین قدرت سفیدپوست در جهان است." او در کنفرانس هفته گذشته با فریاد زدن "درود بر ترامپ" خبرساز شد و در مصاحبه‌ای ولادیمیر پوتین را "رهبری عادی در جهانی غیرطبیعی" خواند.

سال گذشته، یک حزب سیاسی در روسیه به نام "رودینا" در تلاشی برای متحد کردن گروه‌های راست افراطی و قرار دادن روسیه در مرکز جنبش مخالفت با نخبگان لیبرال، گردهمایی متشکل از ناسیونالیست‌های اروپا، آمریکا و کشورهای دیگر در سنت پترزبورگ تشکیل داد.

یکی از شخصیت‌های حاضر "جیرد تیلور" بنیان‌گذار اندیشکده برتری نژاد سفید به نام "Renaissance American " بود که می‌گفت نوادگان اروپایی‌های سفیدپوست توسط موجی از آفریقایی، آسیایی و افرادی از آمریکای مرکزی محاصره‌شده و درخطرند. آقای تیلور در سال‌های اخیر روابطش با گروه‌های اروپایی را تقویت کرده و از مقامات احزاب جبهه ملی، ولامز بلانگ، و حزب ملی بریتانیا دعوت می‌کند تا در رویدادها و مراسم‌های American Renaissance سخنرانی کنند.

تیلور گفت: " کشورهای اروپایی در حال بیداریِ ناسیونالیسم هستند و من آمریکا را نیز به آن اضافه می‌کنم. در تمام اروپا شاهد ظهور احزابی هستیم که معتقدند اروپا، باید اروپا باقی بماند. من احساس نزدیکی زیادی با این افراد می‌کنم که می‌خواهند کشور و فرهنگ خود را حفظ کنند."