bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۰۵۵۴۶

کاخ سفید در تصرف یک لنینیست

تاریخ انتشار: ۱۲:۵۵ - ۲۰ بهمن ۱۳۹۵
حکایت لنینیستی که کاخ سفید را تصرف کرد

او را دومین مرد قدرتمند جهان می‌دانند. برخی حتی مدعی شده‌اند که رئیس جمهور واقعی آمریکا اوست و نه دونالد ترامپ. نامش استیو بنن است و استراتژیست بلندپایه و ایدئولوگ دولت دونالد ترامپ.

به گزارش دویچه وله، روز ۱۲ نوامبر سال ۲۰۱۳ بود که استیو بنن با افتخار اعلام کرد که «او یک لنینیست است» و گفت که هدف اصلی او نیز همچون هدف لنین نابود کردن ماشین دولتی است. او خواستار درهم شکستن سیستم سیاسی موجود آمریکاست و به هیچ محدودیت و مانعی در این کار توجه نمی‌کند.

بنن خود را نه پوپولیست می‌داند و نه یک ناسیونالیست سفید پوست، آنگونه که منتقدانش درباره او می‌گویند. بلکه خود را لنینیست می‌خواند. لنینیستی که بیشتر به الزام‌های اقتصاد توجه دارد و از این راه بر آن است، نظم جدیدی برپا کند.

شعارهای "صلح برای مردم"، "زمین برای کشاورزان" و "همه قدرت در دست شهروندان" دقیقا همان شعارهایی بود که لنین با طرح آن‌ها اقشار محروم جامعه روسیه را به  سمت خود جلب کرد و با اتکا بر این نیروی اجتماعی پرشمار قدرت سیاسی را به چنگ آورد.

"انتقال قدرت به توده‌ها"، "احیای عظمت از دست رفته آمریکا" و "نخست آمریکا" شعارهایی است که مطابق الگوی لنینی برای تصرف قدرت در کارزار انتخاباتی آمریکا توسط دونالد ترامپ مطرح شدند. ایدئولوگ پنهان این سیاست، استیو بنن بود.

کم نیستند کسانی که مدعی  شده‌اند ترامپ پیروزی خود را در کارزار انتخاباتی وامدار کمک‌های پنهان روسیه و شخص پوتین است. از تحلیلگران و مفسران گرفته تا مسئولان سازمان‌ها و نهادهای امنیتی آمریکا. صد سال پیش نیز آلمان به منظور تضعیف روسیه اقدام به حمایت و پشتیبانی از بلشویک‌ها نمود و سفر لنین و همراهانش را به سان پطرزبورگ ممکن ساخت.

بدیهی است که اشاره استیو بنن به لنینیست بودن بیشتر ناظر به رویکرد او به جامعه، ماشین دولتی و به‌ویژه راهکار کسب قدرت است.

متن سخنرانی دونالد ترامپ در مراسم سوگند ریاست جمهوری آمریکا را بر اساس شواهد استیو بنن نوشته است. سخنرانی که خلق و توده در آن نقش محوری ایفا می‌کردند. ترامپ در این سخنرانی گفته بود فراموش شدگان دیگر هرگز فراموش نخواهند شد و زمان آن رسیده است که «همه به بانگ آن‌ها گوش دهند.»

ترامپ در این سخنرانی گفته بود که هزینه اصلی بر دوش مردم بوده حال آنکه اقلیت کوچکی از قدرت سیاسی موجود سود می‌برند. ترامپ گفته بود که مردم آمریکا هیچ بهره‌ای از ثروت این کشور نبرده و از این رو، او بر آن است تا "قدرت را به خلق بازگرداند.»

ترامپ روز ۲۰ ژانویه را یک "لحظه تاریخی" خوانده بود. لحظه‌ای که جنبش جدیدی عملا پدید آمده و قرار است نظم آمریکا و جهان را از نو تعریف کند. از همین روست که بسیاری از تحلیلگران از "انقلاب" و "موقعیت انقلابی" در آمریکا سخن گفته‌اند و قدرت‌گیری ترامپ در ژانویه ۲۰۱۷ را با قدرت‌گیری لنین در اکتبر ۱۹۱۷ مقایسه کرده‌اند.

لنین یک صد سال پیش تصرف ادارات و مراکز تلفن و تلگراف را برای پیروزی انقلاب ۱۹۱۷ تعیین کننده ارزیابی کرده بود و تیم ترامپ پیروزی در انتخابات را وامدار شبکه‌های اجتماعی و نشر اخبار کذب بود.

استیو بنن همچون لنین خواهان تصرف ماشین دولتی به قصد نابودی آن است. پیروزی ترامپ و سیاست‌های دولت او را باید در سایه این ایدئولوژی قرائت کرد.

از لنین تا دارت ویدر
استیو بنن هم خود را "لنینیست" می‌خواند و هم "دارت ویدر"، شخصیت تخیلی سری فیلم‌های جنگ ستارگان جورج لوکاس. سمبل پلیدی که به جلوه‌های نامقدس قدرت باور دارد و بر آن است تا در پیوند با نیروهای پلید و اهریمن خو، امپراتوری کهکشانی خود را برپا کند و به آن دوام و قوام ببخشد.

گزینش لنین و دارت ویدر به عنوان الگو، پدیده‌ای تصادفی نیست. یک موضوع لنین و دارت ویدر را به هم پیوند می‌زند و آن میل به قدرت است و تمایل به کسب قدرت سیاسی. استیو بنن ۹ روز پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در نخستین گفت‌وگوی پس از انتصاب خود به عنوان مشاور ارشد ترامپ گفته بود: «دیک چنی. دارت ویدر. شیطان. این یعنی قدرت.»

او خود را یک ناسیونالیست آمریکایی، یک ناسیونالیست اقتصادی معرفی کرده است. بنن در همان روزهای نخست پس از پیروزی ترامپ از سیاست جهانی گردانی انتقاد کرده بود و مدعی شده بود که این سیاست عملا باعث خانه‌خرابی طبقه کارگر آمریکا شده و در مقابل یک قشر متوسط مرفه در آسیا ایجاد کرده است. بنن گفته بود اگر ما بتوانیم جلوی این روند را بگیریم می‌توانیم تا ۵۰ سال بر این کشور حکومت کنیم.

قدرت دارت ویدر کاخ سفید
قدرت استفان بنن، یا استیو بنن در کاخ سفید لحظه به لحظه در حال افزایش است. از مشاور ارشد تا استراتژیست و ایدئولوگ دولت ترامپ و حال انتصاب او به عنوان عضو ثابت شورای امنیت ملی آمریکا.

برخی از تحلیلگران از او به عنوان مرد پشت صحنه دولت ترامپ یاد می‌کنند. برخی حتی او را دومین مرد قدرتمند جهان نامیده‌اند. و هستند کسانی که معتقدند رئیس جمهور اصلی آمریکا استیو بنن است و نه دونالد ترامپ. به عنوان نمونه ترِوُر نوآ (Trevor Noah)، مجری برنامه دیلی شو که گفته بود رئیس جمهور واقعی آمریکا بنن است و نه ترامپ.

استیو بنن دیگر آن بازیگر پنهان کارزار انتخاباتی دونالد ترامپ نیست. هفته ‌نامه "تایم" در شماره آخر خود عکس روی جلد و گزارش اصلی خود را به استیو بنن اختصاص داده است. موضوعی که تنها به نشریه "تایم" محدود نمی‌شود. بسیاری از نشریات بین‌المللی ظرف روزهای گذشته به نقش و جایگاه بنن در سیاست آمریکا پرداخته‌اند. از هفته‌نامه‌های آلمانی "اشپیگل" و "دی تسایت" تا نشریات انگلیسی زبانی همچون "گاردین" و "نیویورک تایمز.

تا زمانی که دونالد ترامپ به توصیه‌های مشاور ارشد و ایدئولوگ خود، استیو بنن گوش می‌دهد، این موضوع که دارت ویدر کاخ سفید مرد شماره یک یا شماره دو سیاست آمریکاست، اهمیت چندانی ندارد. روشن است که دونالد ترامپ از دانش نظری و سیاسی لازم برای اداره کشور برخوردار نیست. همین موضوع نقش افرادی چون استفان میلر و استفان بنن را در کاخ سفید دو چندان می‌کند.

استیو بنن چه می‌خواهد؟
بنن یک فرد افراطی و به‌شدت راستگراست. ضدیت او با اسلام و مسلمانان موضوعی نیست که او پنهان کرده باشد. بارها گفته است که جهان آزاد باید با تاکید بر ارزش‌های مسیحی−یهودی به مقابله با خطر فزاینده اسلام در جهان برخیزد. سیاست منع ورود موقت شهروندان ۷ کشور مسلمان به آمریکا از جمله سیاست‌هایی است که او به ترامپ دیکته کرده است.

حکایت لنینیستی که کاخ سفید را تصرف کرد
استیو بنن (نفر اول از راست) در اتاق بیضی ریاست‌جمهوری

بنن آشکارا معتقد است که مشکل کلیدی جامعه آمریکا، پدیده مهاجرت است. بنن در این خصوص حتی تفاوت خاصی بین مهاجران قانونی و غیرقانونی قائل نمی‌شود. او معتقد است که دلیل بیکاری گسترده و عقب ماندگی اجتماعی آمریکا را باید در پدیده مهاجرت جست.

بنن از جنگ با جهان اسلام سخن گفته است. جنگ مقدسی که سال‌هاست به باور او شروع شده و به زودی ابعاد و گستره‌ای وسیع خواهد یافت. نظریه‌ای کمابیش مشابه آن چیزی که ساموئل هانتینگتون در "رویارویی تمدن‌ها" مطرح کرده بود.

بر اساس باور هانتینگتون و حال بر این بستر، شاه بیت استراتژی سیاسی بنن بر دو جنگ اجتناب‌ناپذیر استوار است. یکی جنگ با چین و دیگری جنگ با جهان اسلام. هانتینگتون از نزدیکی الزامی چین و کشورهای اسلامی گفته بود. یک پیش بینی که حال در باورهای سیاسی بنن و شورای امنیت ملی آمریکا و دولت ترامپ نیز بازتاب آشکاری یافته است.

بنن به دنبال یک انقلاب است. انقلابی که با شعار رهایی اقشار و لایه‌های تحتانی جامعه آمریکا از فقر و محرومیت، هدف تسلط بر آمریکا و از این طریق بر دیگر نقاط جهان را دنبال می‌کند. دستیابی به چنین هدفی در سیستم سیاسی موجود آمریکا ممکن نیست. از این رو، او از درهم شکستن ماشین دولتی سخن می‌گوید و در این مسیر خواهان برچیدن پیمان‌ها و تعهدات بین‌المللی آمریکاست.

ناسیونالیسم هار استیو بنن خود را به بهترین شکل ممکن در شعار "نخست آمریکا" نشان می‌دهد. سیاستی که بازگرداندن عظمت از دست رفته آمریکا را هدف خود قرار داده است. بنن که پیش‌تر هدایت سایت راست افراطی "برایت‌بارت" را برعهده داشت، بارها نظریات راسیستی و ناسیونالیستی خود را مطرح کرده است. همان نظریاتی که نه تنها باعث خشم و اعتراض دموکرات‌ها در آمریکا شده است، بلکه حتی مخالفت بخشی از نیروهای وابسته به جمهوریخواهان را نیز برانگیخته است.

کارتر و سفارت آمریکا در تهران
استیو بنن کار خود را به عنوان مسئول سامانه‌های نظامی در اقیانوس آرام شروع کرد. زمانی که در ایران انقلاب اسلامی روی داد، بنن مردی بیست و شش ساله بود و یکی از نیروهایی که آن زمان بر روی ناوشکن فوستر در اقیانوس آرام انجام وظیفه می‌کرد. در همان ایام بود که موضوع اشغال سفارت آمریکا و گروگانگیری پیش آمد. بنن از سیاست جیمی کارتر در مقابله با موضوع گروگانگیری ناراضی بود و بر این باور بود که آمریکا می‌بایست راهکار تندتری را در قبال ایران در پیش گیرد.

آنگونه که خود بنن در مصاحبه‌هایش گفته است، ماجرای گروگانگیری تاثیری عمیق بر سمت و سوی تفکر سیاسی او داشته است. تاثیرات او در سایت راست و افراطی "برایت‌بارت" مشهود است. او مسئولیت این سایت را در فاصله زمانی بین ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ برعهده داشت و خود نیز در آن سایت مطالبی را منتشر می‌کرد. مطالبی سرشار از مضامین گستره راست افراطی و حتی نژادپرستانه.

بنن، نسخه هوشمند ترامپ
او ترس و واهمه را همچون ظلمت مثبت ارزیابی می‌کند. در گفت‌وگویی که بنن در سال ۲۰۱۰ با نشریه ریچموند تایمز دیسپچ انجام داده  گفته است که «ترس چیز خوبی است، چون باعث حرکت و عمل آدم می‌شود.» از این‌رو می‌بایست جامعه و مردم را تکان داد. و این همان کاری بود که بنن در فیلم خود "نسل صفر" انجام داده بود و این دقیقا همان کاری است که ترامپ در سخنرانی‌های خود و از جمله در سخنرانی مراسم تحلیف انجام داده است.

هفته‌نامه آلمانی "دی تسایت" بنن را نسخه هوشمند ترامپ می‌داند. فردی خودشیفته که با عزمی جزم برای به کرسی نشاندن باورها و ایده‌های خود از انجام هیچ چیزی ابایی ندارد.

این هفته‌نامه حتی مدعی است که اگر لازم باشد، بنن برای پیشبرد اهداف خود از فراز سایه ترامپ هم خواهد جهید. چون باورهای سیاسی او برخاسته از تقسیم جهان و جهانیان به خوب و بد است و به هر حال انتخاب و گزینه دیگری در کار نیست. یا کسی با ماست یا علیه ماست. این شعار اصلی استیو بنن است. او معتقد است که در "بازی تاج و تخت" دو امکان بیشتر وجود ندارد، یا پیروزی یا مرگ.

حکایت لنینیستی که کاخ سفید را تصرف کرد
ناشناس
United States of America
۱۳:۳۴ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۰
یادمه در زمانی‌ که در سال ۱۳۹۰ زمزمه‌های تحریم بانک مرکزی و خرید نفت ایران برا قرار بود و بسیاری از کارشناسان و وزرا و.. میفرمودند که امکان آن نیست، یا این اخبار شوخی‌ است و... کامنتی برای شما گذاشتم، که آنها اگر بخواهند می‌توانند و ما باید برای خود خط قرمزی تعریف کنیم و تحریم بانک مرکزی و خرید نفت باید خط قرمز ما باشد و هرگز اجئزه ندهیم اجرائی شود ولو با عقب نشینی تاکتیکی..... ولی‌ دیدیم عدم شناخت دنیا چه نتیجه یی برا ما داشت..... حالا هم که زمزمه تحریم سپاه میرود، با توجه به گستردگی فعالیتهای سپاه در ایران، باید این را خط قرمز خود تعریف کنیم، و قبل از اجرائی شدن آن ، جلو آن را بگیریم که اگر وارد آن کانال شویم، داستان کلا متفاوت میشود.
ناشناس
United States of America
۱۳:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۱/۲۰
متاسفانه تا ما با واقعیت روبرو نشویم و یا نخواهیم بشویم، بقیه‌ داستان، راه افسانه زدن است.... بسیاری از افراد در ایران که تحلیل وگر استراتژیک هم هستند، حاضر نیستند قبول کنند که این دشمنی که از صبح تا شب به آن بد و بیراه می‌گویند، واقعیتی آشکار است و قدرت‌ای واقعی است.. همش میگن، ببر کاغذی و.. کاش آمریکا چنین بو... ولی‌ دوستان، آمریکا واقعیتی است که دارای تونمندی‌های زیادی است.. البته ضعفهای دارد، مگر قرار بود که کامل باشد... ولی‌ اگر سابق، ایران، یا یونان یا روم یا مغول یا چین یا اسپانیا یا انگلیس و... قدرت اول دنیا بودند، ولی‌ حالا آمریکا است... ابتدا این فکت یا واقعیت را بپذریم... انکار واقعیت، فقط خودمان را دچار مشکل می‌کند.... حالا ترامپ و بنن این اعتقاد را بر اساس شواهد، نه ملی‌ گرایی صرف، دارند و میخهند این را یکبار دیگر به برخی‌ استراتژیست‌های چینی‌ ، یا روسی، یا اروپای، یا دیگران، یادآوری کنند... می‌بینید که چین کاملا سکوت کرده و روسیه به دنبال ارتباط است... آنها می‌دانند که با یک قدرت موهوم طرف نیستند، بلکه با یک قدرت واقعی‌ طرف هستند، و خود را با تحلیل‌های عامه پسند گول نمی‌زنند... ما نیز سی کنیم واقعیت را آنجور که هست بپذیریم، نه آنجور که دوست داریم.. مثلأ همین که ترامپ میاید و می‌گوید که آمریکا دارای این مشکلات است به نظر شما از ضعف این تمدن است یا از قدرت آن که خود را گول نمیزند و نمی‌گوید همه چیز عالیست... به دنبال رفع مشکلات و نوقت ضعف سیستم خود هستند... تا سیستمی‌ حاضر به قبول واقعیت حتی در مورد خود شود، حتما آن سیستم رو به کمال و بالندگی است... روزی که سیستمی‌ بگوید من مشکلی‌ ندارم و همه چیز عالی‌ و آرام است... آنجا مشکل هست.
انتشار یافته: ۲