bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۰۵۶۸۸

ماجرای عجیب دزدیدن ناصر محمدخانی

تاریخ انتشار: ۱۷:۰۹ - ۲۱ بهمن ۱۳۹۵
 همشهری آنلاین نوشت: بازیکن سابق تیم ملی و پرسپولیس وقتی از هواپیما پیاده شد، فکرش را نمی‌کرد که افراد آشنا در کمین او نشسته و نقشه آدم ربایی در سر دارند.آنها با تهديد و اجبار، اين فوتباليست مشهور را ربودند و چند ساعت در خانه‌اي زنداني كردند.

ماجرا از اين قرار بود كه شامگاه سه‌شنبه اين فوتباليست جنجالي و بازيكن سابق تيم ملي و پرسپوليس براي خانواده‌اش پيامكي فرستاد و عنوان كرد كه بستگان همسرش او را با تهديد ربوده و قصد دارند به خانه‌اي در جنوب پايتخت ببرند. در چنين شرايطي خانواده اين فوتباليست راهي اداره پليس شدند و به طرح شكايت پرداختند. آنها عنوان كردند كه جان وي در خطر است و به‌دليل اختلافاتي كه اين بازيكن با همسرش دارد، ممكن است بستگان همسرش بلايي سر وي بياورند.

چند ساعت بعد
با ثبت اين شكايت پرونده‌اي تشكيل شد و تيمي از مأموران اداره يازدهم پليس آگاهي پايتخت راهي مخفيگاه آدم‌ربايان در جنوب تهران شدند. آدرسي كه فوتباليست معروف در اختيار خانواده‌اش قرار داده بود متعلق به يكي از بستگان همسر وي بود. وقتي مأموران به مقابل در خانه رسيدند حدود 4بامداد سه شنبه بود كه در نهايت با حكم قضايي وارد خانه شدند و با دستگيري 8 نفر از آدم‌ربايان، گروگان را پس از ساعت‌ها اسارت آزاد كردند. اما انگيزه آنها از آدم‌ربايي چه بود؟

با آزاد شدن فوتباليست مشهور و دستگيري گروگانگيران تحقيقات از آنها در اداره يازدهم پليس آگاهي تهران آغاز شد. عامل اصلي آدم‌ربايي به مأموران گفت: آقاي فوتباليست مدتي قبل با دختر يكي از بستگان ما به‌صورت موقت ازدواج كرد. مدتي بعد متوجه شديم كه آنها دچار اختلاف شده‌اند.

به‌دنبال اين ماجرا بزرگان فاميل جمع شدند و با پادرمياني و وساطت اين زوج را آشتي دادند. حتي من هم چندين بار با او صحبت كردم اما اين اختلافات ادامه داشت و بحثمان شد. وي ادامه داد: مدتي كه گذشت بارديگر متوجه اختلافات آنها شدم به حدي كه زن جوان اين بار از خانه‌اش قهر كرد و پيش ما آمد.

وقتي از او شنيدم كه اختلافات آنها جدي‌تر شده تصميم گرفتم شخصا اين موضوع را حل كنم. وي گفت: چند روزي كه گذشت متوجه شدم آقاي فوتباليست به سفر رفته است. در چنين شرايطي با كمك چند نفر از آشنايانمان نقشه كشيديم تا پس از بازگشت او، به فرودگاه برويم و با كشاندن وي به خانه‌اي در جنوب پايتخت هم او را گوشمالي دهيم و هم كاري كنيم كه ديگر همسرش را ناراحت نكند.

متهم ادامه داد: شب حادثه به فرودگاه رفتيم و چون از قبل زمان بازگشت او را مي‌دانستيم منتظر مانديم. وقتي از فرودگاه خارج شد به سمتش رفتيم و به زور او را سوار ماشين كرديم. پس از آن او را به خانه‌اي در جنوب پايتخت برديم و در آنجا با هم درگيرشديم؛ غافل از اينكه او به خانواده‌اش اطلاع داده و چند ساعت بعد ماموران به خانه‌ام آمدند و دستگير شديم. اصلا فكرش را نمي‌كردم پاي پليس به ماجرا كشيده شود چرا كه موضوع كاملا خانوادگي بود. هم‌اكنون تحقيقات در اين پرونده در دادسراي جنايي تهران ادامه دارد.