bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۰۶۴۴۸

جانشین روحانی کیست؟

تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۲۹ بهمن ۱۳۹۵
نگاه ویژه- میثم قهوه چیان، جانشین روحانی کیست؟ برخی ممکن است بگویند او جانشینی ندارد و قطعا رییس جمهوری آتی ایران خواهد بود. اما آیا در سیاست قطعیتی وجود دارد، به انتخاب ترامپ نگاه کنید. سیاست عرصه رقابت گروه‌ها، احزاب و جریان‌های سیاسی است و همه مدعی رسیدن و کسب قدرت‌اند. پاسخ به این سوال که جانشین روحانی کیست؟ دو جواب محتمل می‌تواند داشته باشد. پاسخ اول این است که خیر، روحانی جانشین‌بردار نیست و او قطعا رییس جمهور آتی است. پاسخ دوم نیز بر امکان جانشینی برای روحانی معتقد است.

به گزارش فرارو، کسی که معتقد به امکان شکست روحانی دارد، ممکن است برای نامزدی ریاست‌جمهوری اقدام بکند و یا نه، اما در هر دو صورت برای او، انتخابات جوابی قطعی ندارد و مانند کارزاری است که هر چیزی در آن ممکن است. به نظر می‌رسد با توجه به سرشت عرصه سیاست، اعتقاد به امکان جانشینی برای روحانی درست‌تر باشد.

سوال دومی که ممکن است مطرح شود این است که جانشین روحانی چه خصوصیاتی خواهد داشت؟ با توجه به دوران روحانی، کسی می‌تواند جانشین روحانی شود که در مقابل او قرار گرفته و به نقدی تمام عیار از روحانی اقدام کند. رقابت همسویانه با روحانی یعنی اقدام به شریک‌شدن در گفتمانی که او از آن سخن به میان می‌آورد و قطعا با توجه به پایگاه رای روحانی و مراجع گفتمانی او، این کار به جایی نخواهد انجامید.

سوال سومی که باید به آن پاسخ داد، این است که مصادیق جانشینی روحانی چه کسانی هستند که می‌توانند خصوصیات جانشینی روحانی را در خود جمع کنند؟ این پاسخ باید به صورت استقرائی پاسخ گیرد و با بررسی نامزدهای جدی و احتمال هر یک را برای جانشینی روحانی مشخص کند. با توجه به فرض جواب اول و عدم مشخص شدن مصادیق نامزدی، یادداشت حاضر تنها به سوال دوم خواهد پرداخت.

جانشین روحانی چه خصوصیاتی دارد؟
جانشین روحانی باید بتواند آرا روحانی را از آن خود کند. آرا روحانی در سال 92 به واسطه وعده‌هایی که داد، کسب شده بود. ‌ توافق با غرب بر سر پرونده هسته‌ای، بهبود اوضاع اقتصادی و باز شدن فضای سیاسی از وعده‌های عمده روحانی بود که در این راستا عملکرد خود را شکل داد. متقاضیان قدرت در صورتی می‌توانند جانشین روحانی شوند که او را از طریق به چالش کشیدن وعده‌ها و عملکرد روحانی، نقض کنند. این تنها به واسطه تنظیم اخبار و ارائه مهندسی واقعیت در عرصه رسانه‌ای است.

هرچند شناخت روحانی به مثابه یک واقعیت نیازمند نگاهی علمی‌ است و او نکات مثبت و منفی را به همراه دارد و نیز بسیاری از پرونده‌‌های خبری مطرح شده بر علیه او ریشه در اسناد، قوانین و واقعیات ندارد، اما جانشین روحانی مجبور است وی را به یک برساخت خبری بدل کند. او باید به اسطوره‌هایی چون «اشرافیت» تاکید کند و به «چرخ‌های زندگی و سانترفیوژ» دست یازد.

از این‌رو مدعی ریاست جمهوری در سال 96 در صورتی می‌تواند جانشین روحانی شود که مسائلی مانند فیش‌های نجومی، پرونده‌های اقتصادی نزدیکان وی را مطرح کند. این دو قضیه از مسائلی هستند که می‌توانند اثبات کنند روحانی مناسب گزینه ریاست جمهوری نیست.

از سوی دیگر جانشین روحانی باید به نفی کارهای مثبت روحانی مانند طرح تحول سلامت بپردازد. او باید سوال از مسکن مهر بپرسد، هرچند مسکن مهر خود عامل وضعیت فعلی اقتصادی بود. جانشین احتمالی روحانی باید در جایی که وعده‌های روحانی را قبول دارد، مانند اشتغال‌زائی، محیط‌زیست و ...، روی خلاف وعده او دست بگذارد و همچنین او باید در جایی که وعده‌های روحانی را قبول ندارد، مانند رفع حصر، به نقد و نفی چنین مسائل و نیز ارتباط روحانی با «فتنه» دست بگذارد.

خصوصیا مهم دیگر این است که جانشین روحانی باید مخالف سفت و سخت برجام باشد و نیز در غرب‌ستیزی راه افراط در پیش گیرد. انتخاب ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و سخنان وی در خصوص برجام به او کمک خواهد کرد تا بتواند برجام را کاغذپاره قلمداد کرده و اعتماد ایران به جریان مذاکره با 5+1 نکوهش کند. از این‌رو جانشین احتمالی روحانی باید سیاست خارجی ضدآمریکایی و غرب‌ستیزانه‌ای را در پیش گیرد.

با توجه به پیشینه روحانی در اصول‌گرایی، معتدل و متمایل بودن او به اصلاح‌طلبان، جانشین روحانی باید یک مستقل باشد. زیرا او باید نشان دهد که اصول‌گرا و اصلاح‌طلب نیست. پایگاه رای روحانی هم در اصول‌گرایان میانه‌رو و هم در اصلاح‌طلبان است، از این‌رو او باید خود را مستقل بنمایاند.

همچنین خصوصیت دیگر رقیب جدی روحانی، باید پرونده کم‌وزنش در عالم سیاست باشد، زیرا روحانی پرونده‌ای فربه در این زمینه دارد و نمی‌توان به راحتی با او در این زمینه رقابت کرد. یک بی‌سابقه سیاسی، به راحتی می‌تواند بدون مدعی شدن به رقابت با او در این زمینه، نکات ضعف روحانی در عرصه سیاسی را به چالش بکشد.

با توجه به کم‌سابقه بودن جانشین رقیب روحانی در امر سیاست، او باید ظاهرالصلاح باشد به این معنا که در امری مانند فرهنگ، جامعه و ... مشهور باشد. او باید بیش از سیاسی بودن، شهرت داشته باشد تا بتواند دست روی آن بگذارد.

شانس متقاضیان برای جانشینی روحانی
نمی‌توان گفت اصلاح‌طلبان به جانشینی روحانی فکر نمی‌کنند، قطعا اگر آنها می‌توانستند، این کار را انجام می‌دادند و بارها مطرح کرده‌اند که «به روحانی چک سفید امضا نداده‌اند»، هر چند عدم امکان بازی مستقل اصلاح‌طلبان، ایشان را به سوی حمایت از روحانی می‌کشاند، اما نمی‌تواند نافی تمایل ذاتی ایشان به کسب قدرت شد.

شاید اصول‌گرایان را بتوان کسانی دانست که بیشتر از همه به جانشینی روحانی فکر می‌کنند. پس از شکست سنگین همه اصول‌گرایان در انتخابات 92، حالا نوبت انتقام فرا رسیده است. گزینه‌هایی هم در این میان مطرح شده است که همه اصول‌گرا هستند.

متقاضی محتمل بعدی برای کسب جانشینی روحانی، می‌تواند یک اصلاح‌طلب مستقل باشد. کسی که فارغ از تعهدات تشکیلاتی خود را نامزد ریاست جمهوری کند و بی‌خیال سرمایه‌های اجتماعی اصلاحات، به واسطه سابقه اصلاح‌طلبانه‌اش وارد میدان شود. اصلاح‌طلبان مستقل، بیشترین نقد را به عملکرد روحانی دارند. آنها معتقدند که روحانی خلاف وعده بسیاری داشته است و دیگر نمی‌تواند جریان اصلاحات را به پیش برد. شانس ایران جریان نیز با توجه به بی‌بهره شدن از سرمایه‌ها اجتماعی اصلاح‌طبان و رای ایشان بر ماندن روحانی بسیار ناچیز است.

یک اصول‌گرای مستقل نیز می‌تواند وارد میدان شود. کسی که به لحاظ فکری اصول‌گراست، اما وابستگی تشکیلاتی به این جریان را نفی می‌کند. افرادی مانند بذرپاش، رسایی، احمدی‌نژاد و ... می‌توانند مدعی شوند که اصول‌گرا نیستند و وارد کارزار انتخابات شوند. یک اصول‌گرای مستقل بی‌مهاباتر می‌تواند وارد انتخابات شود، زیرا هیچ سازشی با جریان اصلاحات و روحانی ندارد.

با توجه به خصوصیاتی که عنوان شد، اینکه جانشین روحانی اصلاح‌طلب نخواهد بود، روشن می‌نماید، اما اینکه این جانشین از اصول‌گرایان است نیز در پاره‌ای از ابهام است. بسیاری از اصول‌گرایان در برجام همراه روحانی بودند و سابقه‌شان هنوز در چشم مردم مثبت نیست. هنوز سابقه دوران احمدی‌نژاد به پای ایشان نوشته می‌شود. به نظر می‌رسد با توجه به خصوصیاتی که عنوان شد رقیب روحانی باید یک نیروی مستقل، تندرو، با سابقه کم سیاسی و شهرت اجتماعی باشد.