bato-adv
bato-adv
نگاهی به کتاب «پژوهش‌های قرآنی» شهید صدر؛

تفسیر موضوع‌محور پس از تفسیر جزءنگر تحقق می‌یابد

تاریخ انتشار: ۱۷:۴۳ - ۱۱ اسفند ۱۳۹۵
خبرگزاری ایکنا نوشت:

شهید صدر در کتاب «پژوهش‌‎های قرآنی» می‌نویسد: برتری تفسیر موضوع‌محور، یعنی افزودن روشی جدید به روش‌های قبلی؛ چرا که تفسیر موضوع‌محور نسبت به تفسیر جزئی‌نگر، تنها برداشتن گامی به پیش است.

تفسیر استنطاقی به عنوان یکی از ابتکارات استاد شهید آیت‌‌الله سیدمحمدباقر صدر در کتاب «پژوهش‌های قرآنی» که مجموعه‌‌ای از دروس و مقالات ایشان است، مورد تشریح قرار گرفته است.

این اثر با دربرداشتن نظریه نو و اثرگذار شهید صدر در عرصه تفسیر موضوعی، در زمره یکی از مهم‌ترین آثار شهید صدر است. این روحانی متفکر شیعه ضمن پژوهش‌ها و نواندیشی‌هایی که در خصوص علوم اسلامی داشته، به صورت اختصاصی به مسئله قرآن و علوم وابسته به آن نیز پرداخته است. این کتاب ترجمه کتاب «المدرسة القرآنية» جلد ۱۹ از مجموعه آثار شهید صدر با عنوان «موسوعة الإمام الشهید السید محمدباقر الصدر» است که با نام «پژوهش‌های قرآنی» توسط سید‌جلال میرآقایی به انتشار رسید.

تفسیر موضوع‌محور پس از تفسیر جزء‌نگر تحقق می‌یابد
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:‌ یاران پیامبر ‌صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم‌ که در کنار او زندگی می‌کردند، هرچند نظریه‌های قرآنی را به صورت نظریه، آموزش ندیده بودند، اما آن‌ها را به‌طور اجمالی و ارتکازی دریافته بودند و در ذهن آن‌ها نقش بسته، در اندیشه‌های آنان ساری و جاری شده بود؛ چراکه فضای کلی و چارچوب اجتماعی، روحی و فکری‌ای که در آن زندگی می‌کردند، فضای مساعدی را برای درک و دریافت نظریات ـ هرچند به اجمال ـ و تولید معیارهای صحیح ارزیابی، فراهم کرده بود. اما در جایی که آن فضا و چارچوب روانی و اجتماعی حضور نداشته باشد، بررسی و پژوهش برای یافتن نظریه‌های قرآنی و اسلامی، در جایگاه ضرورت و نیازی مبرم جلوه می‌کند، به ویژ‌ه آنجا که در تعامل انسانِ جهان اسلام، با انسان دنیای غرب، نظریه‌های متعدد غرب ـ با آن پشتوانه‌ عظیم و فرهنگ‌های متنوع در عرصه‌های گوناگون شناخت بشری ـ پا به میدان می‌گذارد.
وقتی این تعامل بین انسان جهان اسلام و انسان دنیای غرب برقرار می‌شود، فرد مسلمان خود را دربرابر نظریه‌های بسیاری در عرصه‌های مختلف زندگی می‌بیند و ناچار باید موضع اسلام را در برابر آن‌ها تعریف نماید. او باید نصوص قرآنی را استنطاق کند و در ژرفای آن‌ها فرو رود تا به موضع مثبت یا منفی اسلام درباره آن‌ها برسد و نظریه اسلام را در برابر موضوع‌هایی که در عرصه‌های مختلف زندگی، تجارب هوشمند انسانی مطرح ساخته‌اند، کشف کند.

بنابراین تفسیر موضوع‌محور، در این میدان، بهترین رویکرد تفسیری است. اما نباید گمان شود که این سخن به معنای بی‌نیازی از تفسیر جزئی‌نگر است. این برتری به معنای جایگزینی یک رویکرد با رویکرد دیگر یا کنار گذاشتن کلی شیوه جزئی‌نگر و بسنده کردن به شیوه موضوع‌محور نیست. برتری تفسیر موضوع‌محور، یعنی افزودن روشی جدید به روش‌های قبلی، چراکه تفسیر موضوع‌محور نسبت به تفسیر جزئی‌نگر تنها برداشتن گامی به پیش است و از‌ این‌رو معنا ندارد تصور کنیم که رویکرد جزئی‌نگر بی کاربرد است و باید تنها به شیوه موضوع‌محور بسنده کرد.
بنابراین، مسئله، تبدیل کردن نیست، بلکه افزودن و ضمیمه کردن شیوه موضوع‌ محور به رویکرد جزئی‌نگر است. یعنی در تفسیر دو گام در نظر گرفته شود؛ ابتدا تفسیر جزئی‌نگر و سپس تفسیر موضوع‌محور.

لازم به ذکر است که این اثر با ترجمه سید جلال میرآقایی توسط انتشارات دارالصدر وابسته به پژوهشگاه تخصصی شهید صدر منتشر شده است.