مردم چین برای بزرگداشت خاطره مائو راهپیمایی میکنند، شعار میدهند و میخواهند شرق دوباره "قرمز" شود. اما اخیراً برخی از مائوئیستهای چین به شخصیت جدیدی در غرب علاقهمند شدهاند: دونالد جی. ترامپ.
فرارو- مردم چین از دیدگاههای ناسیونال ترامپ حمایت میکنند.
به گزارش فرارو به نقل از نیویورکتایمز، مردم چین برای بزرگداشت خاطره مائو راهپیمایی میکنند، شعار میدهند و میخواهند شرق دوباره "قرمز" شود. اما اخیراً برخی از مائوئیستهای چین به شخصیت جدیدی در غرب علاقهمند شدهاند: دونالد جی. ترامپ.
"ژانگ هونگلیانگ" بزرگترین تحلیلگر مسئلهای که شاید بتوان آن را "مائوئیست برای ترامپ" نامگذاری کرد، دراینباره گفت: "آقای ترامپ علاوه بر نظام سرمایهداری غربی، قوانین رایج در میان نخبگان حاکم را نیز زیر پا گذاشته است." هونگلیانگ در آخرین مقاله خود ترامپ را تنها فرد در میان رهبران ملی دانست که جرات کرده "بهطور آشکار ایدههای سیاسی مائو را تبلیغ کند".
رئیسجمهور چین "شی جین پینگ" در سفری که این هفته به فلوریدا خواهد داشت، ترامپ را محک میزند. در همین حال، بسیاری از مردم عادی چین نیز رئیسجمهور جدید آمریکا را زیر نظر دارند و از او خشمگین میشوند و البته گاهی اوقات هم از او الهام میگیرند.
موج جهانیِ ناسیونالیستی و نگرشهای ضد نظام که ترامپ را به قدرت رساند، اکنون به چین رسیده و گروههای چپگرا و مخالف سرمایهداری و نفوذ غرب را به تکاپو انداخته است؛ دقیقاً همان چیزی که حزب کمونیست مدتهاست تلاش دارد در میان مردم ایجاد کند.
مائوئیستهای چین یک اقلیت کوچک هستند. اکثر مردم چین علاقهای به احیای سیاستهای ظالمانهی مائو ندارند. اما با افزایش جسارت مائوئیستها که در استقبال از جنبههای متفاوت سیاستهای ترامپ طنینانداز شده است، ممکن است این کشور بهسوی مسیری خودکامهتر قدم بردارد.
همچنین تلاشهای رئیسجمهور چین برای حضور در هر دو سویِ یک شکاف ایدئولوژیک کار را دشوار میکند: هم بهعنوان مدافع سرسخت میراث مائو، و همچنین بهعنوان حامیِ بازار آزاد.
عجیب است که طرفداران مائو (یک انقلابی مارکسیستی و مخالف شدید امپریالیسم غربی) به رئیسجمهور آمریکا علاقهمند شدهاند: یک سرمایهدار بزرگ املاک و مستغلات با کابینهای مملو از افراد پولدار و میلیونر. اما از آقای "شی جینگ پینگ" میخواهند به شیوهای مشابه با شعار "اول آمریکا" عمل کند و از کارگران چینی در برابر اخراج از کار، خصوصیسازی و رقابت خارجی دفاع کند.
مقالهای در وبسایت Utopia (وبسایت معروف مائوئیست) نوشت: "ترامپ با جهانیسازی مخالف است و چین نیز باید مخالف باشد." یکی دیگر از وبسایتهای چپگرای چین نوشت: "ایدئولوژی ترامپ به سمت چین گرایش داشته و او از چین چیزهای زیادی میآموزد."
نئو- مائوئیستهای چین خواستار برابری اقتصادی دقیق، ملیگرایی متعصب و نفرت از سرمایهداری غرب و لیبرال دموکراسی هستند.
"جود بلانشت" محققی در پکن که مشغول نوشتن کتابی درباره این جنبش است گفت: "بسیاری از ایدههایی که امروزه در جنبشهای پوپولیستی در سراسر جهان ابراز میشوند، در دهه گذشته شعارهای نئو مائوئیستها بودهاند."
وی افزود: "نئو مائوئیستها از ظهور شی جین
پینگ بهره بردهاند، زیرا او با سیاستهایش افراد زیادی را به سمت آنها هدایت کرد."
بسیاری از چپگرایان افراطی در چین ترامپ را یک دشمن خطرناک میدانند که سیاستهای آمریکا در تایوان را زیر سؤال برده، وعده داده موقعیت چین در مناقشه دریای جنوب چین را متزلزل کند و تهدید کرده مانع از صادرات چین به آمریکا شود.
اما برخی از مائوئیستها میگویند ترامپ یک مدل ارائه داده است. عقیده دارند ترامپ یک شورش پوپولیستی را رهبری کرد که تشکیلات سیاسی فاسد را برانداخت و چنین رخدادی را برای چین نیز ضروری میدانند. تاکتیکهای آتشافروز ترامپ را ستایش کرده و برخی از آنها را با روشهای مائو مشابه میدانند. آنها در سخنان ترامپ، بازتابی از انزجار خود از دموکراسی غربی، مداخلهگری آمریکا و ارزشهای سیاسی لیبرال را میشنوند.
موضوع موردعلاقهی جلسات و وبسایتهای مائوئیستها شامل سازمان سیا و مسائل مربوط به آمریکا، محصولات کشاورزی تراریخته و طرفداران خصوصیسازی شرکتهای دولتی است.
آقای ژانگ معتقد است که در کشورهای غربی، ملیگرایان در جناح راست قرار دارند و جناح چپ معمولاً از انترناسیونالیسم حمایت میکند. او گفت: "اما چین برعکس است. راستگراهای چین خائن و چپگرایان میهنپرست هستند."
حزب کمونیست پس از مرگ مائو در سال 1976، هرگز میراث او را انکار نکرد، اما افراط گریهای او مانند انقلاب فرهنگی خشونتآمیز را محکوم کرد. سالیان سال به میراث مائو بیتوجهی شد و "دنگ شیائوپینگ" به دنبال آزادسازی اقتصادی بود.
بااینحال در دهه 1990، حزب کمونیست تصویر مائو را مرمت و بازپروری کرد تا مانع لیبرالیسم سیاسی شود. مقامات برای ترساندن دانشگاهیان لیبرال، مخالفان و منتقدان از مائوئیست استفاده کردند. قبل از روی کار آمدن آقای شی در سال 2012، رقیب سیاسیاش "بو شیلای" آشکارا نوستالژی "قرمز" از دوران مائو را تبلیغ میکرد تا از این طریق یک پایگاه قدرت پوپولیستی ایجاد کند.
آقای بو از اتهام به یک رسوایی اخلاقی تبرئه شد، اما آقای شی خود را به میراث مائو نزدیکتر کرد و خواستار بازگشت به خلوص مارکسیستی شد. بدین ترتیب مائوئیستها از او حمایت کردند.
در دولت آقای شی، مائوئیستها برای فعالیتهای آشکار و راهاندازی کمپینها و مبارزات آنلاین جسارت بیشتری به دست آوردند. حکم دادگاهی در سال گذشته و قانونی برای حفاظت از قهرمانان کمونیست که ماه گذشته تصویب شد، آنها را قویتر کرد.
هیچکس انتظار ندارد مائوئیستها در پکن قدرت را به دست بگیرند. آنها توسط طبقه متوسط تحقیر میشوند و مقامات دولتی افسارشان را در دست دارند و فعالیتهایشان را کنترل میکنند. گروههای مائوئیستی در چین شاید تنها چند هزار عضو فعال داشته باشند و به گفته آقای بلانشت دادخواستشان علیه روشنفکران لیبرال تنها دهها هزار امضا جمع کرد.
اما پیام گستردهتر حزب چپ چین با ناسیونالیسم تنومند و انتقاد از گسترش نابرابری بسیار طنینانداز شده است؛ میان بازنشستگان، کارگران و مقامات سابق و فاسد حزب. ترامپ و موج جهانی ملیگرایی و پوپولیسم هم بر آتش معرکه افزوده است.
"دای جیانژونگ" جامعهشناسی در پکن گفت اگر کاهش رشد اقتصادی سبب اخراج و بیکاری افراد شود و یا اگر تنشها با آمریکا بیشتر شود، احتمال دارد طرفداران مائوئیستها افزایش یابد.
دای گفت: " تماشای طبقه متوسط آمریکا که تحت تأثیر موج پوپولیستی قرار گرفت، برای چین شوک بزرگی بود. چین جامعه متفاوتی است، اما اگر اقتصاد راکد باشد و کارگرها ناامید شوند، پوپولیسم نفوذ بیشتری پیدا میکند. نفوذ مائوئیستها و چپگرایان افراطی نیز افزایش خواهد یافت."
در ماه ژانویه، نزدیک به صد معترض در "جینان" (پایتخت استانی در شرق چین) جمع شدند تا "دنگ زیانگچائو" استاد ارتباطات و تبلیغات را محکوم کنند. دنگ در فضاهای مجازی از مائو انتقاد کرده بود. آنها نزدیک خانهاش شعار میدانند و در پرچمهایی که به دست داشتند او را "خائن" و "دشمن مردم" نامیدند.
کارگر بازنشستهای که در میان معترضان بود گفت: "مائو را دوست داریم چون فقیر هستیم، همه فقرا مائو را دوست دارند."
دانشگاه بهسرعت آقای دنگ را اخراج کرد و ترجیح داد خود را درگیر نبرد طولانی با مائوئیستها نکند. پسازآن، فعالان جناح چپ خواستار اخراج یکی از مجریان تلویزیون شدند که از آقای دنگ حمایت کرده بود. او نیز برکنار شد.
برای جناح راست غیرقابلتصور است که در برابر معترضان به آزادی بیان و دیگر ارزشهایی که برای آنها ضد ارزش تلقی میشود، سکوت کند. آقای شی منتقدان لیبرال حزب راست را خاموش کرده است و خود دولت نیز مخالفان سرسخت را تحمل و حتی یاری کرده است. این کارها به مائوئیستهای پوپولیست فضا داد تا بیشتر رشد کنند.
"دنگ یوآن" یکی از منتقدان مائوئیستها گفت: "با رشد ایدئولوژی چپگرا نفوذ آنها نیز بهوضوح بیشتر شده است، بهخصوص از سال 2015. مائوئیستها از مسائل سیاسی کاملاً آگاه هستند و خوب میدانند که چهکارهایی برایشان عواقب نخواهد داشت. میدانند که مقامات از آنها استفاده میکنند، اما آنها نیز از مقامات استفاده میکنند."
رهبران حزب آنها را برای ترساندن منتقدان مفید میدانند، اما مائوئیستها میخواهند مسیر چین را تغییر داده و سیاستهای بازار که سبب شکوفایی اقتصادی شده را معکوس کنند؛ مثلاً با تصرف داراییهای ثروتمندان و تقویت مالکیت دولتیِ صنعت.
اکثر افراد با دقت از دولت انتقاد میکنند، اما برخی نیز آشکارا آن را به خیانت به مائو متهم میکنند. آقای یانگ کارگر بازنشسته میگوید: "چین یک کشور سرمایه گرا است که پشت نقاب سوسیالیستی پنهانشده است. سرمایهداران بر کشور تسلط دارند."
آقای یانگ درباره رئیسجمهور آمریکا با سخاوت بیشتری سخن گفت: "ترامپ گرایشهای سوسیالیستی دارد، زیرا با انعکاس خواستههای کارگران پیروز شد."
بسیاری از مائوئیستها عقیده دارند آقای شی با حفظ احترام به مائو و مارکسیست کشور را به مسیر درستی هدایت میکند. اما برخی میگویند او متحد قابلاعتمادی نیست. آنها اشاره میکنند که شی در خارج از کشور با گسترش تجارت جهانی موافقت کرده و یکی از حامیان شرکتهای چندملیتی است و در این زمینه تفاوت آشکاری با ترامپ دارد.
"هی ویفانگ" استاد حقوق در دانشگاه پکن که اغلب مورد توهین جناح چپ افراطی قرار میگیرد، گفت که آقای شی وارد بازی خطرناکی شد و اجازه داد پوپولیست های مائوئیست صدای لیبرالها را خفه کنند. با ادامهی این روند ممکن است آتشی برپا شود که با راحتی قابلکنترل نیست.
آقای هی افزود: "اگر جریانهای سیاسی در چین با پوپولیسم همگرا شوند، تأثیر بسزایی بر آینده چین خواهند داشت."
منبع: NYT