ایکنا نوشت:
حجتالاسلام و المسلمین حمید جزایری، عضو هیئت علمی جامعه المصطفی(ص) العالمیة در پاسخ به این پرسش که آیا تفسیر نوین را میتوان تفسیری اجتماعی دانست و به چه میزان میتوان آن را از تفسیر اجتماعی در جهان عرب متاثر دانست؟ گفت: چند نکته مقدماتی وجود دارد، نخست اینکه تعریف ما از تفسیر اجتماعی چیست؟ آیا با نگاه اجتماعی آیات قرآن را تفسیر کردن یا به عنوان یک جامعهشناس آیات قرآن را دیدن است؟ یا استخراج و استکشاف پیامهای اجتماعی قرآن، یا معنای دیگری که ممکن است باشد و مجال دیگری را میطلبد، اما اینکه تطبیق اینکه یک تفسیر، تفسیر اجتماعی است و یا خیر، بازگشتی است که از تفسیر اجتماعی میتوان داشت.
وی افزود: نکته دوم این است که زمان نگارش تفسیر و شخصیت علمی و شکلگیری شخصیت مفسر طبیعتا در جهتگیری تفسیر و حتی عنوان تفسیر موثر است. مرحوم محمدتقی شریعتی زمانی که این تفسیر را نوشت، تحت تاثیر برخی از جریانهای فکری و سیاسی آن موقع و جهان اسلام و ایران قبل از انقلاب بود.
جزایری تصریح کرد: از اینرو زمان حیات استاد محمدتقی شریعتی در زبان و قلم ایشان تاثیرگذار است و در تحلیل ایشان از این رو ممکن است آن تفسیر را قابل توجه دانست. این تفسیر بهنوعی دارای رگههای تفسیر اجتماعی حالا یا متاثر از تفسیر «فی ظلال القرآن» و یا در کنار آن است، بعد از این تفسیر بهمرور زمان با طرح مطالب جدید، آن تفسیر به یک تفسیر مقدماتی و تمهیدی تبدیل میشود.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة ادامه داد: در خصوص تلاشی که مرحوم شریعتی در تفسیر نوین انجام داد و نگاهی که در آن مقطع زمانی آن افراد به مباحث قرآنی داشتند میتوان گفت، این تفسیر و مشابهان این تفسیر مقدمه مدخل و زمینهای بودند برای ورود مباحث اجتماعی در ایران و یا نگاه اجتماعی به آیات قرآن.
جزایری با بیان اینکه این تفسیر مبتنی بر این ایده بود که قرآن برای اداره جامعه، حرف برای گفتن دارد، گفت: این تفسیر در زمان خودش و در زمان بسته رژیم پهلوی که چنین نگاه و تفکری ممنوع بوده، در حد خود قابل توجه است. البته این بدین معنا نیست که قواعد کلی تفسیر مورد توجه مفسر محترم قابل قبول و تایید باشد.
وی در پاسخ به این پرسش که چه نقدهایی به این تفسیر وارد میدانید؟ گفت: ما باید به شرایط زمانی مفسر اطلاعات علمی، تلقی مفسر از نگاه قرآن و جامعیت و فرازمانی بودن کتابالله توجه کنیم و بدون این موارد قضاوت مقداری غیرمنصفانه خواهد بود.
عضو هیئت علمی جامعة المصطفی(ص) العالمیة در پاسخ به این پرسش که مهمترین آسیبهای این تفسیر را چه میدانید؟ گفت: طرح این ایده که در قرآن به مباحث اجتماعی پرداخته شده و طرح این مسئله تلاشی برای کشف این ایدهها بوده و ارزشمند است، اما شاید عدم مراجعه مفسر به منابع اصلی تفسیری و کهن و دست اول و محدود کردن قرآن در یک گرایش خاص از مهمترین آسیبهایی باشد که در این تفسیر با آن مواجه هستیم.
جزایری در پایان گفت: بحث تفصیلی در خصوص داشتن و یا نداشتن نگاه کارکردگرایانه به قرآن وجود دارد. این که این روش صحیح است یا صحیح نیست و تعریف صحیح از نگاه کاکردگرایانه با تعریف کسانی مانند وبر که در مباحثی غیردینی به مباحث کارکردگرایانه متون دینی پرداختهاند باید جدا شود. اینکه قرآن کتابی است برای عمل و تعمیم مدیریت زندگی دنیایی، قابل انکار نیست، اما اگر آن را به این رویکرد محدود بکنیم و از مباحث معاد اخروی و ضوابط فردی جدا کنیم، خطایی دیگر خواهد بود، اما این نگاه و بینش که آیات مبارکه قرآن تاثیر جدی در فضای عمل دارد، به معنا عملزدگی نیست و منافاتی با چارچوب اهداف قرآن برای رسیدن به قرب الیالله ندارد.