فرارو- دور از انتظار نبود که داعش مسئولیت حمله انتحاری روز دوشنبه در منچستر را بر عهده بگیرد. این گروه که دارد آخرین قلمروهای خود در عراق و سوریه را از دست میدهد، به دنبال بازیابی مشروعیت ازدسترفته خود است. حمله به غرب یکی از معدود گزینههای پیش روی آنهاست.
به گزارش فرارو به نقل از رویترز، داعش این حمله را انتقامی برای "جنگهای صلیبی" خواند، اما هیچیک از مقامات آمریکا یا بریتانیا داعش را مقصر جنگهای صلیبی ندانسته بودند.
حقیقت هرچه باشد، داعش با مشکل جدیتری روبرو است. حملاتش به اروپا ترسناک است، اما تأثیر چندانی بر سیاست ندارد.
داعش میخواهد با وحشیگری و بیرحمیاش تفرقه انداخته و میان مسلمان مهاجر و مردم بومی فاصله ایجاد کند. قصد دارد مردم باور کنند تنها یک خلافت رادیکال و برخاسته از دلِ خاورمیانه میتواند از مسلمانان محافظت کند. بعلاوه امیدوار است بتواند اعضای بیشتری هم برای میدانهای نبرد و هم حملات انتحاری جذب کند. اما انگار به هدفش نمیرسد.
رویدادهای اروپا نشان میدهند داعش در ایجاد تفرقه شکستخورده است. از ژانویه 2015، فرانسه همواره در رأس حملات تروریستی قرار داشته. اما در انتخابات ریاست جمهوری، اکثریت رأی دهنگان خانم "مارین لوپن" از جبهه ملی را رد و "امانوئل مکرون" میانهرو را انتخاب کردند.
این انتخاب علیرغمِ حمله تروریستی در شانزلیزه بود که چهار روز قبل از اولین دور انتخابات صورت گرفت و منجر به مرگ یک افسر پلیس شد. گمان میرفت حملات تروریستی عملکرد راستگرایان در انتخابات را تقویت کند، اما چنین نشد.
در آلمان هم به نظر میرسد واکنشها به ورود مهاجران که با چند موردحمله تروریستی شدت گرفت، در حال محو شدن است؛ حتی بااینکه در ایام کریسمس در بازار برلین حملهای با کامیون صورت گرفت و دوازده نفر کشته شدند. به نظر میرسد آنگلا مرکل صدراعظم آلمان در انتخابات ماه سپتامبر پیروز شود و حتی نسبت به گذشته قدرت بیشتری پیدا کند.
احزاب سیاسی بریتانیا پس از حملهی تروریستیِ منچستر، مبارزات سیاسی خود را به تعلیق درآوردند؛ هرچند که بعید است این حادثه بر انتخابات تأثیر بگذارد. مقامات بریتانیا گفتهاند فعلاً قصد بالا بردن وضعیت امنیتی و هشدار در کشور را ندارند.
افزایش حضور پلیسها تأثیر چندانی نخواهد داشت. در حملات پاریس در نوامبر 2015 که بیش از 130 نفر کشته شدند، داعش توانسته بود عوامل تروریستی خود را از خاورمیانه وارد اروپا کند. اما اخیراً این گروه عمدتاً تلاش کرده از تبلیغات آنلاین برای رادیکالیزه کردن افراد و تشویق آنها به حملات "گرگ تنها" استفاده کند.
از طرفی داعش چارهای ندارد: نیروهای امنیتی اروپا در تشخیص شبکههای شبهنظامی پیشرفت زیادی کردهاند، اما شناسایی و تعقیب "گرگ تنها" هنوز هم بسیار دشوار است. اگر مهاجم منچستر عضوی از یک شبکه گسترده بود، اعضایش بهسرعت شناسایی میشدند.
مبارزه با حملاتی مانند سالن کنسرت منچستر، اگر غیرممکن نباشد یقیناً دشوار است. ساخت مواد منفجره دستساز کار چندان سختی نیست. البته پلیس در ردیابی افرادی که به دنبال مواد اولیه بمبهای دستساز هستند بسیار ماهر است و قبل از اتمام کار آنها را دستگیر میکند. بااینحال حمله کامیونی برلین نشان داد بهجز بمب، راههای مؤثر زیادی برای حمله وجود دارد.
حتی با در نظر گرفتن تعداد تلفات در پاریس، نیس، بروکسل و منچستر، باز هم گروههای شبهنظامی نسبت به کشورهایی مانند پاکستان، نیجریه و عراق، تأثیر کمتری بر اروپا داشتهاند. حتی این کشورها نیز انعطافپذیری قابلتوجهی از خود نشان دادهاند. در برخی موارد، نگرانیهای مردم از حملات، تأثیر سیاسی قابلتوجهی داشته است: ربوده شدن بیش از 200 دختر توسط بوکوحرام، نشانهای از شکست رئیسجمهور سابقِ نیجریه "گودلاک جاناتان" تعبیر شد.
اینکه آیا این حملات روند سیاست داخلی را تغییر میدهند یا نه، به میزان شوکی که وارد میکنند بستگی دارد. برای مثال تخریب برجهای دوقلو دریازده سپتامبر شوک بیسابقهای وارد کرد؛ بهگونهای که نحوه تفکر غرب نسبت به خاورمیانه را برای سالیانِ سال تغییر داد. کنار آمدنِ مردم آمریکا با حوادث غیرنظامیِ افراد مسلح، نشان میدهد حوادث وحشتناک چقدر زود عادی میشوند.
پس از بمبگذاری سال 2005 در سیستم حملونقل لندن، حادثه منچستر بزرگترین حمله تروریستی در انگلیس محسوب میشود. پس از وقوع حملات مشابه در قاره اروپا، دیگر هیچیک از آنها تعجبآور نیست. حس ناراحتی و غم و اندوه از این حوادث کم نمیشود، اما تأثیرگذاری آنها بر سیاست بهمرور کم میشود.
داعش به مبارزه ادامه خواهد داد، حتی اگر تمام قلمروهای خود را از دست دهد. حتی اگر داعش تماماً نابود شود یا به دلیل شکستهای متعدد مشروعیت خود را از دست دهد، گروه دیگری جایش را خواهد گرفت.
بااینحال، هرچه حملات داعش بیشتر شوند، تأثیرگذاری آنها بر سیاست کمتر خواهد شد.
منبع: رویترز
ترجمه: وبسایت فرادید