bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۱۶۹۴۳

دست بدار از طعام، مائده جان رسید!

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۳ - ۰۶ خرداد ۱۳۹۶
محمد حسین خوشوقت؛ آدمی دو بعد دارد؛ حیوانی و روحانی. بعد روحانی ما همان آدمیت و انسانیت است که رنگ خدایی دارد.
 
بیشترین  ما، یازده ماه از سال را به تن و جسم خاکی و حیوانی خدمت می کنیم و هر گاه  آن چه او میل کند، می دهیم و پروارش می کنیم. این شیوه تن پروری، نتیجه اش رنجوری روح و بعد انسانی ماست.
 
خالق حکیم و مهربان، رمضان را دوره علاج رنجوری ما  و تمرین فربهی بعد خدایی مان قرار داده است. او البته نمی گوید در طول این یک ماه طلایی، لب به آشامیدنی و خوردنی نزنیم چرا که بی آب و نان، مرده ایم؛ خدایمان جسم و روح را با هم برایمان می پسندد. او برای علاجمان، تنها می گوید برخورداری های حیوانی را در زمانی معین و محدودی از روز، بر خویشتن حرام کنیم. این هم برای خیلی از ما دشوار می نماید!

حضرت دوست، در کتاب خویش علت واجب داشتن روزه را رسیدن ما به تقوا و بندگی، که همان روح اطاعت فرمان اوست، می داند. می فرماید: یا ایهاالذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون؛ ای کسانی که  به من ایمان دارید، روزه بر شما واجب شد، چنان که بر امت های پیشین واجب  گردید، باشد که تقواپیشه شوید(بقره،180)

نفس، همان من حیوانی ما، میل به رهیدگی  و آزادی و خوش داشتن خویش دارد. این ویژگی، آن جا که در برابر خالق حکیم قد علم کند، مایه ی سقوط و شوربختی است. فرزندان آدم، اگر در طلب خوشبختی و عزت دو گیتی اند، راهی جز بندگی و اطاعت محض از فرمان الهی ندارند؛ این همان صراط مستقیم است که باید دست کم در هر شبانه روز پنج بار در نماز ها از او طلب کنیم.

روزه، مراتب دارد. نازل ترین مرتبه آن، اجتناب از چندین عمل است که خوردن و آشامیدن و در آمیختن جنسی، از متداول ترین آن هاست؛ مابقی را در رساله های عملیه ببینید. اما، مرتبه های بالاتر روزه، روزه زبان و دل است. در روزه زبان، از دروغ و غیبت و تهمت و سخن چینی و دل سوزاندن و به سخره گرفتن دیگران و هرز گفتن پرهیز می کنیم و در روزه دل، راه را بر فکر و هوس گناه  نیز می بندیم.
 
در وصف این دو مرتبه بالاتر روزه است که مولای متقیان، علی علیه السلام، می فرماید: چه بسیار روزه داری که از روزه خود جز گرسنگی و تشنگی بهره ای نبرد و بسیار شب زنده داری که از شب زنده داری اش بهره ای غیر از بیداری و رنج ندارد؛ چه خوب است خواب عارفان زیرک و افطارشان! ... کم من صائمٍ لیس له من صیامه الّا الجوع و الظّمأ، و کم من قائمٍ لیس له من قیامه الّا السّهر و العناء، حبّذا نوم الأکیاس و افطارهم(نهج البلاغه، حکمت 145).

مرتبه نخستین روزه، گرچه واجب و دارای آثار و برکات والای دنیوی و اخروی است، اما آن که در طلب بیشترین بهره ها و گوهر های والای اجلالی است ، باید زبان و دل خویشتن را نیز روزه دهد.

بدین شرح، رمضان، ماه  آدم شدن، بزرگ شدن، کمال یافتن، الهی بودن و آسمانی شدن است؛ آن که در این راه گام می نهد، چرا دم و بازدم اش تسبیح و خواب اش عبادت نباشد و هر آیه ای از قرآن که تلاوت کند، در حکم تلاوت تمام قرآن نباشد؟!

در ماه خدا، گوهر بی بدیل دیگری نیز به نام شب قدر به ما ارزانی شده است که به فرموده پروردگار در قرآن، ظرفیتی معادل هزار ماه دارد؛ یعنی  حدود 85 سال!.. لَیلَةُ القَدرِ خَیرٌ مِن‌ أَلف‌ِ شَهرٍ.
 
شب زنده داری و عبادت و تسبیح حق گفتن و نماز گزاردن در این شب، دارای پاداش و اثر انجام آن ها در 85 سال را دارد؛ و البته به فرموده معصوم علیه السلام، کسب علم و معرفت و اندیشیدن در کار خدا و خویشتن، اثر و پاداش اش از هر عبادت دیگری بیشتر است زیرا در این شب، یک  ساعت اندیشه کردن می تواند سرنوشت یک عمر آدمی را تغییر دهد.

مباد به نازل ترین مرتبه رمضان بسنده کنیم که مردان روزگار از همت بلند به جایی رسیده اند!

نفس چون محتاج شد روح به معراج شد
چون در زندان شکست جان بر جانان رسید
پرده ظلمت درید، دل به فلک بر پرید
چون ز ملک بود دل، باز بدیشان رسید
 
تمام