bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۱۸۲۲۷
علی‌اصغر شریفی‌نیا

شکل‌گیری افکار عمومی در مدل مارپیچ سکوت

تاریخ انتشار: ۱۴:۰۲ - ۱۶ خرداد ۱۳۹۶
علی‌اصغر شریفی‌نیا*؛ پروفسور الیزابت نوئل نئومن جامعه‌شناس آلمانی در سال ۱۹۷۴ شکل‌گیری افکار عمومی در جامعه را در مدلی به‌عنوان مدل مارپیچ سکوت طراحی کرد. این مدل بر اساس پاسخ گفتن به این سؤال که چگونه افکار عمومی تشکیل می‌شود، به بررسی تأثیر متقابل بین ارتباط‌جمعی، ارتباط فردی و درک شخصی از فکر خویشتن، در رابطه با افکار دیگران در جامعه، می‌پردازد.

اساس این مدل بر این مطلب استوار است که اکثر افراد جامعه اگر نقطه نظرات خود را با نظرات مسلط بر جامعه در تناقض ببیند، نظرات خود را بیان نمی‌کنند. در حقیقت اکثر افراد کوشش می‌کنند که از داشتن یک نگرش و باور به‌صورت منزوی و تنها اجتناب کنند، فقط به این دلیل که از انزوا می‌ترسند.

روی نظر غالب و مسلط بر جامعه نیز عوامل مختلفی تأثیرمی‌گذارند که سیاست‌های دولت‌ها به عنوان نمونه در زمینه باز نگه‌داشتن فضای جامعه برای اظهارنظر افراد یا ایجاد فضایی بسته و امنیتی در جامعه که افراد کمترین حقی در اظهارنظر درباره مسائل آن نداشته باشند، یکی از آن موارد است. یاسیاست‌های آنهادر مورد فضای مجازی که استفاده و دسترسی به شبکه‌های اجتماعی را حق مردم بدانند یا هرزمانی که آن‌ها صلاح دانستند، این حق را برای مردم قائل باشند و در برخی از مواقع نیز با قطع اینترنت و فیلتر کردن شبکه‌های اجتماعی یا بازخواست مدیران کانال‌های مختلف روبرو شویم.

در مدل نوئل نئومن صرفاً درک شخصی به عنوان تنها نیروی مؤثر در آن نشان داده نشده است بلکه نقش وسایل ارتباط‌جمعی که هرروز به نحوی مشخص می‌کنند که عقیده و نظر مسلط کدام است نیز مهم است. رسالت رسانه‌ها، شفاف‌سازی و از بین بردن غبار‌ها و زدودن ناخالصی‌های اطلاعات و نشان دادن اطلاعات صحیح و درست و در دسترس قرار دادن آن، برای افراد جامعه و قضاوت را به جامعه واگذار کردن است. هرچند با ایجاد کارتل‌های بزرگ تبلیغاتی در دنیا که معمولاً باهدف همسو کردن افکار عمومی باسیاست‌های سیاستمداران است، می‌توان واقعیت‌ها را وارونه نشان داد و یا برعکس اطلاعات نادرست را، صحیح نشان داد.

رسانه‌ها با توجه به رسالت خود می‌توانند در مقابل این سیاست‌ها روشنگری کنند. آن‌هم رسانه‌هایی که رسالت شفاف‌سازی امور را به عهده‌دارند و خود در حقیقت نماینده همان زبان‌ها و سیاست‌ها نیستند. هرچند رسانه‌های دیگری هم که وابسته به مراکز قدرت‌ دیگری باشند، با سیاه نمایی و عدم بیان واقعیت‌ها، به جریان شفاف‌سازی کمک چندانی نمی‌کنند.

حال اگر این مدل شکل‌گیری افکار عمومی در بین نخبگان و فرهیختگان جامعه، جاری و ساری گردد و احیاناً نهادینه شود چه اتفاقی برای آن جامعه خواهد افتاد. در حقیقت با این رفتار نخبگان و برگزیدگان جامعه، چه بلایی بر سر آن جامعه خواهد آمد. به نظر افشاگری‌های متعددی که در جوامع مختلف در زمان‌های خاص و ویژه اتفاق می‌افتد. علاوه بر اینکه عدم شفاف‌سازی یکی از دلایل آن است، خودسانسوری افراد جامعه در بیان نظرات و شکل‌گیری افکار عمومی بر طبق آن، یکی دیگر از اساسی‌ترین دلایل در افشاگری‌های مختلف است.

اگر نخبگان و صاحب‌نظران، نظرات خود را بر مبنای نظرات مسلط و غالب در جامعه بیان نکنند و از بیان نظرات خلاف نظر مسلط در جامعه هراسی نداشته باشند. این کار کمک به شفاف‌سازی امور جامعه و باعث کنترل قدرت‌های مسلط بر آن می‌شود.

نیروی دیگری که در شکل‌گیری افکار عمومی مؤثر است و در این فرآیند جای دارد، درجه حمایت مردم از یک عقیده و نظر است که در محیط اطراف فرد مطرح‌شده است. البته دورویی افراد جامعه نسبت به اظهارنظر غالب نیز یکی از آسیب‌های جامعه است که افراد نظری غیر از عقیده و افکار مسلط بر جامعه دارند، ولی در ظاهر نظر غالب را بیان می‌کنند.

حال باید با بیان نظرات واقعی خود، دیگران را در جهت منافع عموم جامعه سوق دهیم و در حقیقت فردای خود را به دستان خودمان تعیین کنیم و برای جلوگیری از تصمیم دیگران در مورد آینده جامعه، آینده را مطلوب خود طرح‌ریزی کنیم تا فردای بهتری را شاهد باشیم.

پس در فضای پر تحول و پرتنش کنونی، با داشتن برنامه‌ای همه‌سونگر و مبتنی بر درک درست بضاعت‌ها و موضوعات محیط پیرامونی و پیش‌بینی روند تحولات آن‌ها باید گام‌های درست و مطمئنی، به جلو برداریم.

در عین حال اگر ما در طول این ۳۸ سال دست رسانه‌ها را برای شفاف‌سازی امور جامعه باز می‌گذاشتیم. افشاگری‌های متعددی که در جامعه در زمان‌های خاص و ویژه اتفاق می‌افتد، کمتر صورت می‌گرفت و افراد در موقعیت‌های مختلف تهدید به افشاگری نمی‌کردند.
 

*دانشجوی دکترای علم اطلاعات