bato-adv
bato-adv
کد خبر: ۳۲۱۸۵۵

تفسیر قرآن پرده‌برداری از ذهن مخاطبان است

عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) معتقد است که اگرچه معنای قرآن برای همه روشن است، اما ذهن مخاطب نیاز به پرده‌برداری دارد و تفسیر ناظر بر مخاطب است و نه متن قرآن.

تاریخ انتشار: ۱۵:۰۳ - ۱۹ تير ۱۳۹۶
ایکنا نوشت: 

داود معماری، عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) ، در پاسخ به این پرسش که آیا شرط لازم فهم و تفسیر قرآن روایات است؟ گفت: اگر بخواهم مختصر جواب بدهم، قرآن به تعبیر خودش مبین و تبیان همه چیزهاست. به تعبیری تفسیر قرآن پرده‌برداری از مفاهیم قرآنی نیست بلکه پرده‌برداری از ذهن ماست، یعنی ذهن ما باید نسبت به مفاهیم قرآنی روشن شود.

معنای قرآن به خودی خود روشن است

معماری ادامه داد: ممکن است موانعی در ذهن ما وجود داشته باشد تا ما نتوانیم از قرآن استفاده کنیم، مانند دوری نسبت به عهد نزول، آشنا نبودن با قواعد زبان عربی و امثال این موانع. بنابراین ما باید رسالت اصلی تفسیر را در نظر داشته باشیم. تفسیر روشن ساختن معنای قرآن نیست، زیرا معنای قرآن به خودی خود روشن است و تفسیر پرده برداشتن از ذهن مخاطبان قرآن است.

وی افزود: ما باید از هر عاملی که پرده‌های ذهنی ما را بردارد و ذهن‌مان را روشن کند استفاده کنیم. یکی از این عواملی که به ما کمک می‌کند خود روایات است. مبنای تفسیر روایی در خود قرآن است. ما در قرآن داریم که «...وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ: و اين قرآن را به سوى تو فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و اميد كه آنان بينديشند» (نحل ۴۴) بنابراین خود قرآن پیامبر را به عنوان مفسر و مبین معرفی کرده است.

عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) تصریح کرد: طبق روایاتی مانند حدیث ثقلین نیز ما می‌بینیم که اهل بیت به عنوان مرجع دینی، علمی و عملی مردم معرفی شده‌اند و در فهم قرآن، اهل بیت بعد از پیامبر(ص) مرجع علمی مردم هستند. به تعبیری می‌توان گفت تفسیر روایی خودش کاملا از نظر قرآن و روایات، حجیت دارد.

وی در پاسخ به این پرسش که با توجه به اینکه تفسیر اجتهادی به این معنا که مفسر به عنوان مجتهد عامل نهایی در ارائه تفسیر، روش‌های تفسیری چه نسبتی با قرآن دارند؟ گفت: ما سه روش تفسیری قرآن به قرآن، روایی یا قرآن به حدیث و روش تفسیر عقلی و اجتهادی داریم. همه این‌ها مبانی هم مبانی عقلی دارند و هم مبانی قرآنی.

معماری تصریح کرد: در واقع این روش‌ها به شکلی در قرآن کریم آمده و کتاب‌الله به هر سه روش اشاره کرده است. آیه «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ...: آيا در [معانى] قرآن نمى‏ انديشند...»(نسا، ۸۲) خود از مبانی اصلی تفسیری عقلی و اجتهادی است. اما در عین حال همین قرآن است که ما را به تعقل و تدبر در فهم خود می‌کشاند و البته ما می‌بینیم در آیات دیگر تصریح می‌شود که برای فهم قرآن از احادیث و روایات پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) هم استفاده بکنید.

وی ادامه داد: همین‌طور از خود آیات قرآن برای تبیین آیات دیگر می‌توان استفاده کرد. برای مثال در آیه «هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ: اوست كسى كه اين كتاب [=قرآن] را بر تو فرو فرستاد پاره‏‌اى از آن آيات محكم [=صريح و روشن] است آنها اساس كتابند و [پاره‌اى] ديگر متشابهاتند [كه تاويل‏ پذيرند] اما كسانى كه در دل‌های‌شان انحراف است براى فتنه‏جويى و طلب تاويل آن [به دلخواه خود] از متشابه آن پيروى مى‌كنند با آنكه تاويلش را جز خدا و ريشه‌داران در دانش كسى نمى‏‌داند [آنان كه] مى‏‌گويند ما بدان ايمان آورديم همه [چه محكم و چه متشابه] از جانب پروردگار ماست و جز خردمندان كسى متذكر نمى‌‏شود» (آل‌عمران، ۷) اشاره می‌کند که برای فهم آیات متشابه می‌توان به محکمات رجوع کرد و هر سه روش مورد اشاره قرآن است و هیچ منافاتی با هم ندارند بلکه مکمل هم هستند.

مکاتب‌ تفسیری به خودی خود ناقص هستند

وی افزود: به نظر بنده تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر روایی و تفسیر عقلی و اجتهادی نیز به خودی خود ناقص هستند و نمی‌توانند معارف قرآن را تفسیر بکنند. تفسیر جامع که شامل هر سه این روش‌ است، می‌تواند برای تفسیر قرآن گره‌گشا باشد.

معماری در پاسخ به این پرسش که شرایط تفسیر در جهان معاصر چیست؟ گفت: ما باید سعی کنیم مانند هر رشته‌ای که در آن متخصص فن نظر می‌دهد و ما به تعبیری اجتهاد را از کسی انتظار داریم که در آن رشته مجتهد باشد. برای مثال ما نقشه ساختمان را از معمار انتظار داریم و نه یک پزشک و همین طور درمان بیماری را از پزشک انتظار داریم نه مهندس ساختمان. ما باید تفسیر قرآن را از کسانی دریافت کنیم که به معنای واقعی مفسر باشند و شرایط این کار را به معنای واقعی داشته باشند.

وی افزود: یکی از شرایط تفسیر احاطه لازم و کافی به علوم اسلامی،‌ علم تفسیر، فقه، کلام، سیره، اخلاق، عرفان اسلامی و سایر علوم انسانی مانند روان‌شناسی و جامعه‌شناسی است. حتی مفسر در خصوص سایر علوم بشری مانند پزشکی نیز باید اطلاعات داشته باشد.

عضو هیئت علمی دانشگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) ادامه داد: خصوصیت بعدی زمان‌شناس بودن است. مفسر باید فرزند زمان خودش باشد و قرآن را به شکلی تفسیر نکند که برای ده قرن قبل مفید باشد. همچنین او باید با سوالات و نیازهای نسل امروز آشنا بوده و به فرهنگ و تمدن زمانه‌ای که در آن زندگی می‌کند احاطه داشته باشد.

معماری در پایان گفت: شرط دیگر نیز آن است که اگر قرآن یک کتاب صرفا علمی و یا آموزشی نیست و تربیتی است، مفسر باید تربیت شده و مهذب باشد و در واقع آن سیر و سلوک الی‌الله را در حد مطلوبی داشته باشد و درک باطنی از قرآن را داشته باشد و بتواند به مخاطب انتقال دهد. اگر همه این سه شرط در مفسر وجود داشته باشد، مفسران در زمان ما می‌توانند قرآن را به بهترین نحو برای جوانان انسان معاصر تفسیر کنند. تخصص علمی کافی، زمان‌شناس بودن و از طرف دیگر درک معنوی و تهذیب نفس از شرایط تفسیر قرآن در جهان معاصر است.